كله كيرم داخل سوراخش
قبلا با كلي منت كشي چندباري دم سوراخ كونش درمالي كرده بودم و حالا حس انتقام داشتم
كيرم را دم سوراخش گذاشتم وآرام آرام كمي فشاردادم اما مگر تو ميرفت؟
گفتم: سوراخت را جمع نكن و سپس كمي فشار را شديدتر كردم
دريك لحظه فشار شديدي به سوراخش دادم و و درجا تنه خودم را روي بدنش انداختم تا مانع حركتش شوم تا كيرم از تو سوراخش درنيايد
دادش تو خونه پيچيد: اييي و كمي تقلا كرد اما محكم بغلش كرده بودم
بعداز چندلحظه هيكلم را از بدنش بلند كردم
كله كيرم داخل سوراخش شده بود
كون خيلي تنگي بود
چنددقيقه اي خيلي آرام همان يك مقداري كه توش رفته بود، تلمبه زدم
يك كم فشار ميدادم داد ناهيد بالا ميرفت
به خاطر لبه تخت موقع فشار نميتونست جلو برود
دوباره بدنم را روي كمرش انداختم تا يك فشار شديد ديگه بدم كه نيتم را فهميد و گفت:
آقا جلال توروخ…. . . آآآي يي
فريادي زوزه اي كشيد و با صداي بسيار بلندي شروع به گريه و ناله كرد
دستم را سفت گذاشتم جلوي دهانش تا صداش درنياد چندلحظه بعد با تكان دادن سر اشاره كرد كه ديگر داد نميزند
دستم را برداشتم
كمرش عرق سردي كرده بود
هر تلمبه اي يك موج روي كونش
كيرم ثابت بود و تكانش نميدادم و كل هيكل ناهيد را سفت چسبيده بودمش و تكان نميتونست بخورد
با صدايي بم و خفه ناله ميكرد
ناهيد يك دستش را عقب آورد و روي كيرم گذاشت تا بفهمد چقدر تو كونش رفته
: پاره م كردي كونم را جر دادي
گفتم: نترس ريزتر از هيكل تو خيلي راحت كون ميدن جر كه نخورند هيچ، تازه چه حالي هم ميكنند
بعد از سه چهار دقيقه اي ثابت بودن، شروع به تمبه زدن كردم
كيرم از تنگي سوراخ كونش، داشت له ميشد
بدون اينكه هيكلم را از روي بدنش بردارم شروع به تلمبه زدن كردم
سوراخش چه حرارتي داشت!
انگار كونش از حرارت و تنگي ميخواست كيرم را ذوب كند
بطور يكنواخت و با سرعتي پايين تلمبه ميزدم
كيرم همانند مته اي كه در سنگ سوراخ درست كرده باشد و حالا بخواهد كمي سوراخ را گشادتر كند
ناهيد هم بطور هماهنگ با تلمبه كيرم ناله ميكرد
هر تلمبه م يكجور ناله ميكرد
يواش يواش شكمم را از روي كمرش برداشتم
سوراخ كونش كل درازي كيرم را ميفشرد و هنگام تلمبه سوراخش هم مقداري عقب و جلو ميرفت
با دوتا دستام ناهيد را از پهلو گرفته بودم و حالا باقدرت تلمبه ميزدم
با هر تلمبه اي يك موج روي كونش مي افتاد
تا آخرين حد كه ميتونستم فشار دادم
احساس پيروزي ميكردم تا ديروز بعداز كلي التماس به زور بيشتر از 3دقيقه لاپايي نميداد اكثر وقتها فقط شلوارش را كمي ميداد و شرتش را پايين نميداد! فوري هم نصفه كاره سكس را نيمه تمام رها ميكرد و ميرفت پيش بچه خواهرش
حالا لبه تخت قنبل كرده بود و كيرم تو كونش تا دسته ميرفت و جز ناله حرف ديگري نميزدكيرم را در آوردم كمي شامپو بزنم كه ناهيد گفت: بايدبرم توالت ان دارم
راست ميگفت كير خودم هم كمي بو گرفته بود به قول معروف در درياي كون، كيرم به ان نشسته بود
منم رفتم حمام داخل اتاق و كيرم را تميز كردم سپس دوتا متكا گذاشتم لبه تخت كه قشنگ قنبل كون ناهيد بالاتر بيايد
بعداز 5دقيقه ناهيدآمد
نگاهي به متكاها انداخت و گفت: خيلي ديگه مونده؟
در جوابش گفتم: ديگر اذيت نميشي
وقتي ناهيد خوابيد
كونش به خاطر متكا قشنگ بالا آمده بود
اولش كمي كونش را ورز دادم بعد شروع كردم به كونش سيلي زدن جوري كه قرمز شد
ناهيد داد زد آخه خودت طاقت داري اينجوري ميزني؟
كونش خيس بود و سيلي صداي بلندي ميداد روي لوپ سمت راست كونش جاي 4تا انگشتم افتاده بود
مقداري شامپو به كونش زدم
كيرم را گذاشتم دم سوراخش و تا دسته فرو كردم
صداي ضجه بلند كه با جيغ همراه بود فضاي اتاق را پر كرد
كونش فوري تنگ شده بود
كمي كيرم را عقب كشيده بودم ولي دلم نمي آمد درش بيارم
كمي ترسيدم
گفتم الان تمامش ميكنم و سپس تندتند تلمبه زدم
اولش تا ته فشار نميدادم ولي اين بار سوراخش خيلي زود باز شد و بنده هم تا دسته تلمبه ميزدم
ناهيدچندبار با گريه ي آرام گفت: تمامش كن بسه ديگه نميتونم
عليرغم ميلم بايد تمامش ميكردم
دستهايم را روي شانه هاش گذاشتم و بدن ناهيد را به سمت خودم هل ميدادم ميدادم و با كيرم تندتند تا اونجايي كه زورم ميرسيد تو كونش فشار ميدادم تا زودتر آبم بياد
وقتي با دستام ناهيد را به سمت خودم ميكشيدم خيلي تحريك كننده بود
صداي آي آي ناهيد بيشتر تحريكم ميكرد تا فشار و سرعت بيشتري به كيرم بدم
موقع آب آمدن فريادي كشيدم و تا آخرين حد كه ميتونستم فشار دادم و آبم را تو كونش خالي كردم
خيس عرق شده بودم نگاهي به سوراخش انداختم
سوراخ كونش مثل چاه همانطور باز مانده بود و قالب كيرم تو سوراخش جا مانده بود
اين جريان مال 2روز پيش بود و نميدانم آيا باز هم ناهيد را ميشه كرد يا نه؟
خانواده با حال حشری ,کیر بابایی واسه همه هست
2.4K بازدید100%