بانی خرگوش حشری آب کوس بیار

3.7K

مث دیوونه ها لبای همو میخوردیم یه دختر قدبلند حدود 170 وزن حدود 65سبزه و سینه هایی شاید 70 اولین بار که وسوسه شدم واسه شیما یه صب ساعت 9 رفتم خونه پدر خانمم فقط مادر خانم بیدار بود و شیما و مریم خواب بودن نیم ساعت گذشته بود مادر خانمم تو آشپز خونه بود.دیدم شیما از اتاق خواب زد بیرون که بره دسشویی.یه سوتین و شلوارک کوتاه پاش بود و موهای مشکیش بهم ریخته بودن روش زوم کردم یه لحظه منو دید سریع برگشت تو اتاق. مریم زیاد دختر گرم مزاجی نبود و نمیزاشت نیازای جنسیمونو برطرف کنیم میگفتم حتما بعد از ازدواج.حتی بوسیدنم دریغ میکرد.مریم خیلی خوشگله ولی بینهایت سرد.اما شیما خواهر زنم دختر خیلی خون گرمیه.خلاصه شیما گاهی اوقات پیام و جوک و این چیزا هم میفرستاد.اونم معلوم بود از من خوشش میاد.من شاغلم و تنها و مستقل زندکی میکنم و تمکن مالی دارم نسبتا. یه روز ظهر پیام داد که امشب بریم قهوه خونه من فک کردم سه تایی منظورشه گفتم باشه بعد گفت به مریم نگو. تعجب کردم ولی گفتم باشه نمیگم.خیلی فکرم مشغول بود و با خودم فک کردم بیارمش خونه قلیون بکشیم. بهش پیام دادم اونم قبول کرد.من یکم بخودم رسیدم حمام و اصلاح و میوه و قلیون و قهوه و ردیف کردم .غروب اومد دیدم چه تیپی زده شیما خیلی خوشکل و خوش اندام كیرم را كامل بیرون آوردم سکسی.اومد داخل بعد نیم ساعت قلیونم آماده کردم و شروع کردیم کشیدن.شروع کرد درد دل کردن که تو این یه سال جدایی خیلی اذیت شدم و دیگه آینده ای ندارم منم دلداریش میدادم دیدم خیلی ناراحته و گریه میکنه رفتم بغلش کردم ناخوداگاه اما کیرم سیخ بود و خیلی دوسداشتم باهاش سکس کنم.اونم معلوم بود دوس داره.خلاصه موهاشو نوازش میکردمو صورتشو و اشکاشو پاک میکردم.گفتم شیما اون پسره چطور دلشو اومد تو رو طلاق بده.خیلی خوشگلی تو.چشامون بهم خیره شده بود و ناخوداگاه لبامون بهم چسبید.مث دیوونه ها لبای همو میخوردیم و همزمان لباسای هم در میاوردیم زیر مانتوش سه سوتین بنفش و زیر شلوارش یه شورت بنفش بود اونم منو لخت کرد فقط شورتم مونده بود.گفت بریم اتاق خواب.خوب همذیگرو خوردیم.اصلا بدنش و کوس و کونش مو نداشت منم عاشق خوردن بدنم.تو حین خوردن ارضا شد و اونم برا من میخورد.زیاد نزاشتم بخوره.چون ارضا میشدم.چون سکس نداشتم فدای اون كیر كلفتت های مستانه رو نوازش میكردم تا این دردآروم رو زیاد حس نكنه . كیرم را كامل بیرون آوردم وبعد دوباره با تف خیسش كردم ودوباره آروم فرستادم تو واینبار براحتی داخل سوراخ كونش فرو رفت ومستانه با حرارت گفت مرسی عزیزم .خیلی داره حال میده فدای اون كیر كلفتت ؛ تا ته كیرتو بكن تو؛ كونمو پاره كن؛ به كونم حال بده و..من هم ابتدا یواش كیرمو عقب جلو میكردم وبعد دیدم كه كونش بازتر شده با سرعت بیشتری اینكارو كردم وهمزمان لمبرهای كون مستانه رو گرفته بودم و به بدنم میزدم واونم بشدت داشت لذت میبرد وناله میزد بطوری كه ترسیدم نكنه صدامون از در بیرون بره و باعث بشه شوهر مستانه وسمیرا بیدار شوند.ولی چون فاصله تا هال زیاد بود ودرب راهم بسته بودم ومیدونستم كه خواب اونهاهم سنگینه با خیال راحت به سكس مشغول بودیم ..خوابید و پاهاشو باز کرد.بدون کاندوم کیرمو یکم به کوسش مالیدم و آروم کردم توش.باورم نمیشد دارم شیمایی رو میکنم که یکساله تو کفشم.چند مدل سکس کردیم و آبمو خالی کردم روی کوسش.واقعا بهترین سکس زنذکیم بود.و لذت بخشترینش داداش حشری, کیر,داداشی کوس, کوس خیس ,جنگل ,آب کیر کوس بدم ,آب کیر برده جنسی ,آنال تینیجر ,سکس خانوادگی سکس خشن ,برده جنسی سوراخ کون ,گشاد ,آب کیر کوس آب کیری کیر بخور ,کلفت کوس کره ای ,تست دو کیر ,سوراخ گشاد کیر سیاه ,کوس پاره زن جنده ,کوس پولی کوس نمای نزدیک تخم بخور ,آنال جنده شهوتی ,حشر بالا کیر خور ,سوراخ کون