سلاماسم من A از اصفهانیه کماز خودمبگم من قد بلندی دارم و سفیدم و به قول اونایی که زیرم خوابیدن خوش کیر:/ خیلی از همسنای خودم زیر من خوابیده از همکلاسی و هممحله ای بگیر تا همکاراین خاطره کهمیخوام بگم برای خرداد 1398 هست یعنی من ۱۶ سالم بوداخرینامتحان سال نهم رو که دادیمدم در مدرسه منتظر بودم تا یکیاز دوستام بیاد تا بریم برا خونهدوستماومد گفت بریم که یهو داداشیش با موتور اومد دنبالش و بردشمنمکه تنها بودمراه افتادمپیاده بیامسمت خونه تو راه یکی از بچه ها کهاینجامن ازش به عنوان M استفاده میکنم( M یه پسره سبزه با لبای برجسته و کونتپله)اومد پیشم از اول سال هفتم خیلی بهممیچسبید و سعی داشت باهامصمیمی شه ولی من همیشه کیرش میکردمو اکثرا تو مدرسه با هممحله ای های خودممیگشتماومدپیشم گفت انگار تنهایی امروز گفتم ارهگفت من باهات میام تا سر خیابون بعد ازت جدا میشم گفتم باشه و بی اعتنا بهش راهمو ادامهدادمیه کمی باهاش ساکت راه اومدم یهو M برگشت گفت که یه چیزیو میدونی؟؟گفتم چی رو باید بدونمگفت من از چن وقت پیش به تو حس داشتم و الان به خودمجرعت دادم که بگمبهش گفتمچه حسی؟گفت عاشقت شدم!بهشگفتممن فقط فاعلمگفت که طوری نیستالانم سر خیابون اومدن بهونه بود میتونی منو ببری بکنی؟گفتم کردن که نه ولی میتونم بدم یه ساک خوب برامبزنیخلاصه بردمش تا خونمون بردمش تو زیر زمین و شلوارمو کشیدم پایینM لب های بزرگی و برجسته دارهشروع کردن به خوردن نزدیک ۱۵ دقیقه برام ساکمیزدخیلی حرفه ای بودمن فکمیکردم که کلا کونیه ولی با خیار تمرین میکردهبعد از ۱۵ دیقه ابمو پاشیدم تو دهنش و خوردبرگشت گفت بکن ولی من دیگهنمیتونستمگفتم برو زنگت میزنم واسه دفعه بعدی (ولی چون اصا به هوش نبودم شمارشو نگرفتم)گذشت نزدیک۳ ماه من تو کف اون لبا و اون کون بودم که شب تولد یکی از دوستام یه پیام براماومد که سلام من کیر میخواممن نظرم سمت همه رفت جز Mیه کمی باهاش حرف زدم و گفتم شما گفتمنم Mامشب حشرم زده بالامن سریع ادرسشو گرفتم با یه اسنم رفتم دنبالش و برگشتمیه اسپری تاخیری زدم خوابوندمش رو تخت خودمشلوارشو کشیدم پایینوای انگار دنیا رو بهمداده بودنیه کون تپل و بدونموسریع یه کم نرم کننده مالیدم به کیرم و به کونش کم کم سوراخشو نوازش میکردم پره های سوراخش باز و بسته میشدصورتش چسبیده بود به بالش عینکش هم رو صورتش بود قرمز شده بود لباش برجسته تر از همیشه شده بود و داشت لذت میبرداروم اروم کیرمو گذاشتم دم سولاخش با اولین تلاش تا تهشو برداشت(سر همون تمرین با خیار) سریع خودشو شل کرد اول دمر کردمش بعد سریع اونوریش کردم و دوباره گذاشتم تو کونشبعد از چن دیقه ابش اومد زیرمولی بازم میخواس بازمکیر میخواس هی تقلا میکرد برا کیر هفتیش کردم رو تخت و گذاشتم تو کنش همینطوری که تو کونش داشتمتلمبه میزدم رنگش سرخ تر میشد دوباره دمرش کردمکمرشو دادم بالا و گذاشتم تو کون تپلش یکبار دیگع ابش اومدچن دیقه تلمبه میزدم تا بلاخره ابماومد اب اونمهمزمان با من دوباره اومدحرکت نمیتونست بکنهبلندش کردم بردمش تو حموم خودمم رفتم تو حموم ابو که رو سرش باز کردم بهتر شد وضعیتش وقتی داشتیم دوش میگرفتیم در مورد بدنش باهاش صحبت کردم که گفت امروز کیرتو ندادی من بخورممنمگفتمخب حالا بخوراونم از خدا خواسته دوباره افتاد رو کیرم و چن دیقه ساک زد بعدشم کمی ابی که برام مونده بود رو پاشیدم رو صورتش و حمومون تموم شد اومدیم بیرون یه اسنپ براشگرفتم رفت تا خونه منم خوشحال و خندان رفتمبه سمت تولد دوستم!!مرسی از اینکه وقتتون رو گذاشتید برای خوندن اینخاطره من ببخشید اگهبد بود دفعه اول بودممینوشتمنوشته: A tF
78