داستان خود ارضایی عجیب

سلام به همههمین اول بگم که این اتفاقی که میخام تعریف کنم زیاد سکسی نیست و اگه دنبال سوژه واسه جقین دنبالش نکنین.خوب یکم از خودم بگم من امیرم18سالمه، قدم 181، کیرم معمولیه و 16 سانته و بدنم اوکیه چون چندسالیه فوتبال بازی میکنم ولی سیکس پک ندارم و یک شکمم دارم، پوستم سبزست و چهرمم معلولیه کاملا.یه نکته بگم که من فوت فتیشم و عاشق فوتجابم.خوب بریم سراغ داستان من طبق معمول یکم بیکار شدم و رفتم سراغ کامپیوتر چند تا سوپر میلف دانلود کردم هر کدوم حدود 30 دقیقه بود و نمیخاستم سریع ابم بیاد. همینجوری کیرمو می مالیدم تا میخاستم ارضاع شم ول می کردم خلاصه من ساعت 6 شروع کرده بودم و یهو دیدم ساعت شده حدود9 رفتم فیلم اخرو ببینم و بزنم که تخمام در حد مرگ درد گرفتن و شروع کردن به تیر کشیدن در حدی که نمیتونستم ادامه بدم. بلند شدم رفتم دستشویی هرکاری کردم خوب نشد زیر دلمم درد گرفته بود رو تختم نشسته بودم که خاهرم اومد تو اتاق دید دارم به خودم میپیچم اصرار کرد منم بهش گفتم.(مشخصات خاهرم :27سالشه دانشجوعه،قد160وسینشم 70که از رو سوتینش دیدم) اولش گیر داد که بزار به زنگ بزنم مامان بیاد بریم دکتر خلاصه با کلی التماس بیخیال شد. گفتم یکاری بکن دارم میترکم، گفت بزاز ببینم چه غلطی کردی، با کلی خجالت کیرمو دراوردم تخمام باد کرده بود و قرمز شده بود گفت خاک تو سرت چه غلطی کردی من اینو چیکارش کنم،گفت الان تخمات پر منیه برو دستشویی جق بزن تخیلی شی. رفتم با کلی درد جق زدم هیچ حسی جز درد نداشتم و فایده ای نداشت. اومدم بیرون گفتم نمیشه، گفت بخاب رو تخت روتو بکن اونور با کراهت کیرمو گرفت تو دستش یکم بالا پایین کرد گفت سعی کن بیای ولی فایده نداشت یکم دستاشو تفی کرد تخمامو مالید که جیغم دراومد از درد. گفت چیکار کنم پس احمقگفتم اگه میشه با پاهات بمال گفت چی پا دیگه چرا، گفتم بمال میاد خاهش ميکنم. با اکراه نشست رو تخت و کیرمو گذاشت کف دوتا پاهاش و بال پایین کرد چون کیرم خشک شده بود گفتم تف کنه که گفت خیلی پرویی سرشو اورد پایین تف کرد رو کیرم و کف پاهاش حدود 5 دقیقه بالا پایین کرد که ابم با فشار ریخت کف پاش و رو شلوارش تو عمرم اونقد ابم زیاد نیومده بود یه کثافت گفت و رفت حموم منم خودم تمیز کردم و خابیدم.الان نزدیک یک هفتس دو رو ورش نمیرم اونم اصلا تحویلم نمیگیره فقط یبار که تو اتاقم بودم اومد گفت دوباره‌ کار دست خودت ندی جقی خان الان دیگ واقعا ازش خجالت میکشم فقط ازش قول گرفتم به کسی نگه.خلاصه اگه جق میزنید درست بزنید خودتونو بگا ندید من بعد این اتفاق روم نمیشه تو چشم خاهرم نگاه کنم نمیدونم چجوری بعضیاانقد راحت با محارمشون رابطه دارن یا دروغه یاتوی یک دنیای دیگ زندگی میکنن.تا درودی دیگر بدرود.نوشته: Amiro

85