داستان کونی شدن من بسیار جالب

سلام علی هستم و این داستان واقعی هست و فقط اسم شخصیت ها عوض شده. داستان گی هست و اگه گی دوس ندارین نخونین.حدود ۲ماه پیش یه تاپیک‌زدم تو شهوانی که دوطرفه هستم و مکانم ندارم .چن نفری پیام دادن ولی همشون جقی بودن تا اینکه با یه نفر پیام بازیامون زیاد شد و عکس فرستادیم و اعتماد شکل گرفت و قرار شد بریم مکانه اون.روزه دیدارمون وقتی دیدمش جا خوردم که چرا سنش بیشتر میخوره،تو پیاما گفته بود ۱۸ سالشه ولی قیافش به ۲۲ اینامیخورد .خلاصه سوار ماشینش شدیم و رفتیم خونشون که یه اپارتمان کوچیک بود.کشیدیم پایین یهو گفت باید شیو میکردی و من بدون مو دوس دارمو این کصشعرا و گفت با هم میریم حموم و منو شیو میکنه بعد سکس میکنیم قبول کردم ورفتیم.اون شیو کرده بود ولی من یکم مو داشتم.لختم که دید کیرش شق شد.یه کیر ۱۶ سانتی و سفید.یه چک زد به کونمو گفت چه حال کنیم.بدنمو کف زد و شروع کرد به شیو کردن.تموم که شد زیر دوش یه چنباری انگولکم کرد و منم به حساب اینکه سکسمون دوطرفس کاریش نداشتم و منم میخاستم انگشتش کنم یه جوری خودشو پس میزد.از حموم بیرون اومدیم وخشک کردیم و رفتیم برا سکس که دیدم چیه شرت و سوتین بهم دادو گفت باید زنپوش بشی،اولش قبول نکردمو بعدش قرار شد جفتمون بپوشیم.از قبلم گفته بودیم فانتزیامونو تو سکس انجام بدیم.اون اول میکرد بعد من.فانتزیشم این بود که منو دستو پا باز ببنده به تخت.اینم قبول کردیم.منو بست به چهار گوشه تخت،منم منطضر بودم بکنه که دیدم رفت بیرون از اتاق و بعد چن دقه اومد.ژل زد به کونم و با خیار با کونم ور رفت تا گشاد بشه ولی من قبلا کونمو زیاد خیارو بادمجون میکردم خودش گشاد بود😅.همینکه داشت کونمو اماده میکرد یهو صدای در اومد که انگار دونفر وارد خونه شدن.قلبم داشت از سینم میزد بیرون از ترس واسترس که کسی نبینه ولی اون به تخمشم نبود.با صدای لرزون گفتم یکی اومد که با خنده در اتاقو باز کردو دونفر وارد شدن.دیوس با رفیقاش هماهنگ کرده بود کون منو بگان .من خودم یکی از فانتزیام گروهی بود ولی نه اونجوری.رفیقاش با خودش ریختن سر ما ومالیدن منو شق کردن کیرشون که من همش به خودم فش میدادم که چرا،چرا اعتماد کردم؟اسم اون دو نفر معین وحسن بود و اسم کسی که قرار بود باهاش دوطرفه باشم مهدی. معین شروع کرد به کردن کونم.اولش کونمو سفت میکردم ولی انقد به کونم چک زد که مجبور بودم شل کنم و اولین کیر تو کونم رفت .وااااای که نمیدونید چقد لذت داره. خیار و بادمجون در برابر کیر هیچی نیستن.حسنم کیرشو گذاشت تو دهنم.دیگه راضی شده بودم و خوشحال از این سکس.کیر حسن از مال معینو مهدی بلند تر بود.کیره حسنو تا ته حلقم میرفت و حق میزدم ولی حسن ادامه میداد.در همین حین معید داشت تلمبه هاشو سرعتی تر میکرد و کیر من چون دمر خابیده بودم ارضا شد و ابم اومد مهدی هم داشت بدنمو میمالید .معین قبل اینکه ابش بیا کشید بیرون و جاشو با مهدی عوض کرد.حسن همچنان کیرش تو دهن من بود و اشک از چشمای من سرازیر بود.معینم یه ۱۰ دقه ای کردو جاشو داد به حسن و من یه نفسراحت کشیدم.اما با فرو رفتن کیر حسن تو کونم و خوردن کیرش بروستاتم لزتم چن برابرشد.دستو پاهامو باز کردن و حسن خابید رو زمین و منم نشستم رو کیرش و با کیر مهدی و معین ساک زدن.معین که کیرش دیگه تاقت نداشت تو دن من خالی کرد وحسنم تو کونم ریخت.اونا که ارضا شدن موندیم منو مهدی .اونا رفتن حموم و بعدش از خونه رفتن.دیگه حال نداشتم و رو بالا دراز کشیده بودم که مهدی پاهامو داد بالا و انقد تلمبه زد تا ابش اومد و ریخت توم. رفتیم حموم خودمونو شستیم که مهدی بازم داگی کردم.بعد اونروز چنباری دوطرفه و مفعول با مهدی سکس داشتم.مرسی که خوندیننوشته: جقییی

857