کی باورش میشه اولین سکس امیر بود

سلام.خاطره اولین سکس من.اولین داستان.من،یه پسره ۱۷ ساله به اسم امیر و تاقبل این اتفاق هیچ رابطه ای نداشتم.تابستون بود ومدرسه ها و کلاس درس تموم شده بود من سال چهارم دبیرستان بودم و از مهر سال جدید دانشجو میشدم .با اصرار خانواده و این که سرگرم بشم اموزشگاه فنی حرفه ای رشته کامپیوتر در دو ترم فشرده ثبت نام کردم .کلاس های اموزشگاه دختر و پسر قاطی بود اولین تجربه من از کلاس های مختلط.ده تا پسر بودیم وهفت یا هشتا دختر و استادم یک خانوم بود.من با انرژی تو کلاسا شرکت میکردم وبخاطر مختلط بودن وتجربه اول همیشه بهترین تیپ هارو میزدم وخیلی خوشتیپ میکردم چندجلسه که گزشت باهمه دخترای کلاس حالت رفاقت و صمیمیت گرفتم و با دخترا بگو بخند میکردم ولی به هیچ کدوم نخ یا پیشنهاد نمیدادم یه دختر بود تو کلاس به اسم لیلا که خیلی خوشگل بود هرچقدر که خوشگل بود همونقدر خنگ هم بود بخاطر همین یه روز قبل این که کلاس شروع بشه ازم خواست که پیش من ودر ردیف من بشینه واز سیستم های در کنار هم استفاده کنیم تا من بتونم براش توضیح بدم و بهش یاد بدم .من با این که راضی نبودم بهش یاد بدم چون خیلی خنگ میزد ولی ازش خوشم میومد قبول کردم چند جلسه میگذشت و تو این جلسات میز کنار من میشت و من بهش هنگام اموزش ودرس استاد براش توضیح میدادم بهش کمک میکردم .استاد هم میدید که اون خنگه و من کمکش میکنم واین که چون استادمون خانوم بود زیاد سخت نمیگرفتو گیر نمیداد.داستان از اونجایی شروع شد که یه خانوم هم هم تو کلاس ما بود و تقریبا ۳۱ یا ۳۲ سالش بود واونم خیلی خوشگل بود واندام خیلی توپی داشت وهمیشه مانتوهای تنگ وکوتاه با ساپورت میپوشید اسمش رویا بود خانومه واون با این که شوهر داشت با یکی از پسرا که من باهاش رفیق بودم به اسم علی دوست شده بود علی ۲۳ سالش بود تو بازار موبایل فروشی داشت کسی از این داستان خبر نداشت تا این که یه روز تو کلاس رویا هی میگفت حالش بده و سرگیجه داره و تب و لرز علی سویشرتشو که همیشه رو تیشرتش میپوشید رو دراورد انداخت روی شونه های رویا رویا هم بعد چند لحظه براشت سویشرتو انداخت رو پاش.استاد همینطور که داشت درس میداد لیلا اروم خم شد در گوشم گفت امیر علی و رویا رو نگاه ببین علی داره چیکار میکنه .من اول نگاه کردم متوجه نشدم ولی بعد که دقت کردم دیدم علی دستش زیر سویشرت رو رون رویاس وداره اروم رون رویارو میماله وفقط هم منو لیلا دیدیم چون کامپیوتر وسیستمو کیس نمیزاشت کسی چیزی به غیر صورت هاشون رو ببینه ماهم تنها میزی بودیم که پشتشون بودیم .لیلا هی در گوشم میگفت این دوتا باهمن حدس میزدم. نگاه رویا شوهرداره علی داره رونشو میماله ومنم هی هیچی نمیگفتم میگفتم به ماربطی نداره تا این که تایم اول کلاس تموم شد رفتیم استراحت .تو حیاط اموزشگاه بچه ها گفتن بیایین عکس بگیریم یادگاری ماهم همه وایسادیم عکس بگیریم اونجا علی رویا ومن و بعد من لیلا وبقیقه جلوی ما وایسادن تا عکس بگیریم که یهومن دیدم دست علی از پشت رو کون رویاس تانگاهمو برگردوندم دیدم لیلا هم دیده از اون روز به بعد پیام و چت بازی بین منو لیلا شروع شد و من مخشو زدم و باهم رفیق شدیم میرفتیم بیرون اینور اونور والبته اینو بگم لیلا بیستو یک سالش بود واز من بزرگتر و من پدرم درومد تا مخشو زدم چون قبول نمیکرد خلاصه رفتا مد داشتیم تا یه هفته گزشت وامتحان داخلی کامپیوتر شروع شد اگه ۵۰ میشد از صد مجوز امتحان سراسری ونهایی میگرفتیم .لیلا همش بهم میگفت با من کار کن کمک کن تا قبولشم منم تو کلاسا کمک میکردم ولی بازم کفاف نمیداد تا این که خودش پیشنهاد داد گفت هماهنگ کن بیام خونتون بهم یاد بده وقتی اینو گفت پشمام ریخت بعد خودش زود گفت یا امیر تو بیا خونه ما من که حسابی کیفم کوک بود گفتم نه تو بیا خونه ما کسی نیست بهت یادم میدم و باهم میخونیم درس قبول کرد من هماهنگ کردم هرجوری بود خونه رو خالی کردم تا این که سر روز وساعتی که توافق کرده بودیم اومد .زنگو زد من با هیجان واسترس دروباز کردم وتا بیاد بالا دوتا نفس عمیق کشیدم وصورتمو عادی کردم انگار چیزی نیس اومد بالا سلام علیک کردیم براش ابمیو اوردم با هم خوردیم .دفتر دستک اوردم تو حال بشینیم بخونیم داشتیم میخوندیم قرارشد هرجا مشکل داشت بپرسه من تو لپ تاپ براش توضیح بدم داشتیم میخوندیم که من از رو مبل اومدم پایین و رو زمین نشستم و به مبل تکیه دادم چون رو مبل سخت بود کمرم درد گرفته بود .چند دقیقه نگزشت اونم اومد پایین روزمین نشت و بغل من تکیه داد .منم پر هیجان و دوست داشتم بهش نزدیک بشم شروع کردم موهاشو نوازش کردم ودست تو موهاش کشیدم یذره که گذشت کتابو گذاشت کنار گفت امیر خسته شدم یذره استراحت کنیم گفتم اوکی گفت میخواد دراز بکشه گفتم برو رو تختم دراز بکش تا من یه چیزی ردیف کنم بخوریم لیلا گفت نه توام بیا استراحت کن بعدش یه چیزی درست میکنیم من قبول کردم رفتیم تو اتاق اون رو تخت دراز کشید من هی دست دست میکردم استرسو هیجان با هم گفت بیا دیگه بیا دراز بکش منم نمیخواستم فرصتو از دست بدم رفتم کنارش دراز کشیدم اومد توبغلم همینطورب که دستم تو موهاش بود گفت امیر من خوشگلم ؟ گفتم اره عزیزم خیلی خوشگلی توله که خندید بعد لیلا گف ولی امیر از بدنم راضی نیستم هیکلم خوب نیست گفتم نه بابا چرا این حرفو میزنی خوبه چرا بد باشه به این خوبی لیلا با ناز گفتش امیر سینه هام کوچیکه دوس ندارم منم کبکم خوروس میخوندم گفتم خوبه دیگه به این خوبی من چون سوتین پوشیده بود از رو لباس به چشم ۷۰ اومد.بهش گفتم ۷۰ خوبه دیگه خندید بعد با لحن لوس گفت نه امیر هفتاد نیست بعد من گفت لیلا اینطوری که من میبینم هفتاده گفت نه ببین ببین نیست بعد یقه پیرنشو داد بالا دیدم راس میگه چون سوتین اسفنجی سایز هتاد میپوشه معلوم نیس.هیچی سینه نداشت بعد هی ناز میکرد میگف دوسشون ندارم منم که با همون سینه سایز بیستش حشریم کرده بود دستمو از بالا کردم تو یقه پیرنش از زیر سوتین سینشو گرفتم تو دستم مالیدم گفتم مهم منم که دوست دارم. الکی گفتم که نخوره تو ذوقش پا نده که البته از همون اول داده بود من ناشی بودم.خلاصه شروع کردم به مالیدن ممه هاش اونم با ناز میگفت امیر نکن امیر .دستشو میزاشت رو دستم که مثلا دستمو برداره ولی هیچ تلاشی برای برداشتن دستم نمیکردم من روتخت خم شدم به طرفش شروع کردم به خوردن لباش همینطور که لباشو میخوردم یکی از ممه هاشم با یه دست میمالیدم .هرچی از تو فیلمو کلیپ دیده بودم تو سکس میخواستم براش انجام بدم که حال کنه بزاره همش باهاش سکس کنم .ممه هاشو میمالیدم لباشو میخوردم بعضی وقتا میرفتم سمت گردنش گردنشو میخوردم اروم اروم شروع کرد به ناله کردن های ریز .خیلی حشری بود .منم میخواستم سنگ تموم بزارم .اروم اروم از لب وگردنش اومدم پایین شروع کردم یقشو بوسیدن و زبون کشیدن بعد رفتم روشکمش نشتم پاهام دوسمت پهلوهاش اروم پیرهنشو زدم بالا تا زیر گردنش سوتینشم کشیدم به سمت بالا وگردنش چون ممه هاش بزرگ نبود سوتین راحت بالا رفت خم شدم شروع کردم به خوردن ممه هاش کل ممه اشو میزاشتم تو دهنم اون یکی ممه اش هم با دست میمالیدم نوک ممه اشو لیس میزدم میک میزدم لیلا یواش یواش ناله اش بالا رفت با ناله میگف بازبونت باهاش بازی کن منم همین کارو میکردم .حسابی ممه هاشو خوردمو مالیدم .رفتم پایین پاهاش دکمه شلوارشو باز کردم با ناز گفت میخوای چیکار کنی گفتم میخوام کستو بخورم میدونستم اگه کسشو بخورم دیگه کار تمومه دیگه راحت میتونم بکنمش .دکمه شلوار لیشو باز کردم شروع کردم ازتنش کشیدم پایین همینطور که دراز کشیده بود .خودم هیچی از لباسام رو درنیاورده بودم .اولا میخواستم مطمئن باشه اول به فکر اونم که حال کنه دوما چون نه قرص خورده بودم نه اسپری نه کاندوم تجربه اول هم بود میدونستم یذره کیرمو بماله من ابم میاد .بخاطر همین در نیاوردم شلوار لیلا رو کامل از پاش دراوردم بین پاهاش خم شدم اول حسابی کسشو نگاه کردم اروم با شست دست چپم مالیم اولین بار بود کس از نزدیک میدیدم و میخواستم بخورم یذره که مالیدم کامل خم شدم لای پاش شروع کردم بوسیدن کسش و شروع کردم زبون کشیدن رو کسش تا این کارو کردم لیلا ناله بلند کرد شروع کرد به اخو اوخ کردن منم هی براش میخوردمو لیس میزدم کسشو تند زبون میکشیدم هی ناله میکرد پاهاشو به سمت سرم فشار میاورد منم تند تر کسشو خوردم کامل کسشو میکردم تو دهنم میک میزدم لیس میزدم با ناله و ناز میگفت امیر بخور امیر.دستشو گزاشت رو سرم سرمو رو کسش فشار میدادمنم بیشتر میخوردم یهو بلند ناله کشید اهو اوه کرد سرمو لاپاش فشار داد ارضا شد تو دهنم .تا شل کرد خودشو دهنمو فاصله دادم سریع هرچی ابش بود رو ریختم رو کسش تف کردم رو کسش رفتم دسشویی شستم دهنمو صورتوم اومد فهمید حال نکردم با ابش گف امیر ببخشید یهویی شد حالا نوبت منه منم دیدم الان بخاطر این داستان شرمنده اس هرچی بخوام انجام یده رفتم سمتش روش خوابید شروع کردم به لب گرفتن وبا دست چپ مالیدن کسش .لیلا یواش یواش دستشو اورد گزاشت رو کیرم شروع کرد به مالیدن کیرم از رو شلوار هم دیگرو یذره مالیدیم لب بازی کردیم کیر من سیخ شد .کیرم دراز نیست ولی قطرش خوبه کلاهک کیرمم خیلی چاق تر از پایین کیرمه .لیلا گف بخوابم رو تخت خوابیدم اومد بین پام شلوارمو دراورد کیرم و گرف تو دستش نازش کرد گفت جونم بخورمش این کیر خوشگلتو اروم خم شد کلاهک کیرمو بوسید بعد گزاشت تو دهنش یواش یواش بیشتر هل داد تو دهنش بعد شروع کرد به عقب جلو کردن کیرم تو دهنش منم با داغی دهنش نرمی روطوبت زبونش رو هواه بودم تو اسمون اروم عقب جلو میکرد کیرمو تو دهنش منم نگاش میکردم انگار بادیدنش بیشتر حشری میشدم .لیلا حسابی کیرمو لیس زد بوسید انقدر ت هیجانو استرس بودم که فهمیدم تا همینجاشم ابم نیومده شانس اوردم سریع بهش گفتم لیلا بهم کون میدی من کون میخوام لیلا یذره نگاهم کرد گفتم خیلی خوش هیکلی چشم پی کونته حالا اینو گفته بودم بهش دنده دادم که قبول کنه گف باشه ولی با یه چیزی چربش کن از شانس خوبم وازلین داشتم تو کشو سریع پاشدم اوردم وازلین رو بهش گفتم داگی شو اونم چهاردستو پا شد رو تخت رفتم رو تخت پشتش وازلین زدم سر انگشتم بعد مالیدم به سوراخ کونش سوراخشو چرب کردم یه ذره مالیدم بعد انگشت اشاره امو فشاردادم تو سوراخش یذره که فشار دادم انگشتم رفت تو کونش تا بند سوم بعدا فهمیدم که بابا کون میداده کونش راحت باز شد اون لحظه حشری بودم حواسم نبود .با انگشت کون لیلا رو میکردم اونم اروم اه اه میکرد اخ میگفت .حسابی که چرب کردم سوراخشو پشتش رو زانوی پا وایسادم سرکیرم مالیدم به سوراخش بعد اروم فشار دادم تو یذره سر کلاهک کیرم تو رفت لیلا گف اخ امیرر درد داره منم نمیخواستم فرصتو از دست بدم یه هول سریع دادم یهو سرکیرم تا کمر کیرم رفت تو کونش یه جیغ ریز کشید گفت اخ مامان .امیر کونم پارهه شد بعد ای ای کرد منم قربون صدقش رفتم گفتم ببخشید دیگه تموم شد .من چون سرکیر قطرش بیشتر بود چاق تر بود دردش گرفته بود وگرنه کمر کیرم قطرش کمتر بود .تا کمر کیرم تو کونش بود خودمو به کونش نزدیک تر کردم که درست پشتش باشم حالت ام اوکی باشه تا ته کیرمو فشار دادم تو لیلا ای ای کرد گفت امیر کیرت داغه سوختم ولی برعکس بود تو کونش کوره بود انقدر داغ بود که یذره نگه داشتم چشامو بستم بعد اروم شروع کردم به عقب جلو کردن خیلی اروم .یه دقیقه اروم عقب جلو کردم اونم اه اه میکرد قربون صدقه کیرم میرفت احساس کردم داره ابم میاد .ازتو کونش دراوردم لیلا با ناله گفت چرا دراوردیش گفتم بیا بشین روش اینتطوری دوس دارم لیلا یه جوون گفت گفت چشم داراز بکش دراز کشیدم اومد رو کیرم دوتا زانوش دوطرف پهلوم بادست کیرمو گزاشت روسوراخ کونش اروم نشست کیرم سر خورد رفت توش لیلا کامل نشت رو کیرم جوری که تا تخمام تو کونش بود بعد با ناله گفتتت جوننن کیرت تو کونم منم خیلی حشری بودم خودشو رو کیرم بالا پایین کرد من داشتم از لذت بی هوش میشدم تند تر خودشو بالا پایین کرد انقدر سریع که یهو اخم بلند شد ابم با شدت ریخت تو کونش چشامو بستم لیلا گف اخخخ قربون اب کیر داغت سوخت کونم ابت کونمو سوزوند بعد همینطوری رو کیرم نشست تا کیرم نبض بزنه تمام ابم تو کونش خالی شه خم شد از هم لب گرفتیم اروم از رو کیرم پاشد همین که پاشد از سوراخ کونش ابم ریخت رو کیرم لیلا هم گفت جوون چقدر اب داشتی تو بعد خم شد کیرمو کرد تو دهنش حسابی لیس زد میک زد گف یذره از این اب هم نباید حروم بشه کیرمو بادهنش تمیز کرد بعد رفت دسشویی منم رو تخت شلکس کرده بعد پنج دقیقه اومد از دسشویی گف امیر هرچی کونمو میشستم باز ابکیرت از کونم میومد بعد خندید یه دستمال گزاشت لاچاک کونش شرت پوشید اومد تو بغلم دراز کشید کیرمو گرف تو دستش چشاشو بست همینطور که چشامون بسته بود گفت امیر هیچی از درس یاد نگرفتم بیا هفته بدم بیام پیشت باهام کار کنی بعد خندیدیم گفتم حله توبغلم هم خوابیدیم.این داستان واقعیت بود/اولین داستانم/طولانی شد متاسفم.نوشته: Shark

274