باز هم یک ماموریت کاری دیگه، خسته شدم از بس رفتم ماموریت این بار هم که آخر دنیا بود، زاهدان!!ساعت پنج صبح رسیدم فرودگاه مهر آباد با هزار مکافات ساک و وسایل را دادم پذیرش و سوار شدم. ۸ صبح رسیدم هتل زاهدان. رفتم حمام ولی آب سرده، گوشی را برداشتم و زنگ زدم پذیرش،الو، بفرماییدببخشید اتاق ۳۰۵ هستم ، رفتم دوش بگیرم اب سرده یک بررسی بکنید.چشمهمین طور که با بدن خیس و حوله روی شونه میچرخیدم پذیرش و نفر تأسیساتی اومدند و در زدندببخشید شما برای مشکل آب گرم زنگ زدید ؟بلی، بفرمایید، دو نفر اومدند داخل، تأسیساتی و پذیرش، عجب هیکلی پذیرشی داشت، قد ۱۹۰؛ ورزش کار، بلوند و خوشتیپ، احوال پرسی کردند و مشغول شدندروی مبل ولو شدم و حوله دور کمرم بود و مشغول گوشی و حواسم نبود که دیدم پذیرشیه چشم از من بر نداشته، تازه یادم اومد که من تمام بدنم را دیروز سفید کردم و یکدونه مو به این بدن نیست، حوله هم جمع شده و تمام رون و کون من بیرونه! من از خدا خواسته و باهاش سر صحبت را باز کردم. متوجه شده بود من از راه دور اومدم گفت کاری کمکی داشتی بگو و شمارش را داد. اسمش جواد بود.تعمیر شیر آب گرم خلاص شد رفتند، دوشی گرفتم و زدم بیرون دنبال کارای شرکت و ظهر برگشتم، از بس عرق کرده بودم رفتم یک دوش بگیرم، دوباره یاد جواد افتادم زنگش زدم گفتم میتونی منو ماساژ بدی گفت آره، شب میاماز هتل زدم بیرون و رفتم تاخیری و وازلین خریدم. آماده شدم و همون حوله را به تنم بستم و منتظر نشستم تا جواد زنگ بزنهساعت ۹ اومد و جواد در زد، باز کردم. یکم تعریف کردیم و گفتم کمر درد دارم و ماساژور میخواستم بهت زنگ زدم.بی مقدمه گفت بخواب، حوله ام را باز کردم،روی تخت به شکم خوابیدم، روغن ماساژ روی کمرم ریخت و شروع کرد. حرفه ای ماساژ میداد، از پشت گردن و کمر شروع کرد و رفت پایین، از ساق و کف پا گرفت و آمد تا رانها، همین طور که ماساژ میداد آروم در گوشم گفت : مشکلی نیست حوله را بردارم؟ دلو به دریا زدم و گفتم : ما به هم محرمیم و بردار.مثل موم تو دستش بودم و اون داشت خیلی خونسرد ماساژ میداد، اصلأ انگار نه انگار که کون به این سفیدی و تپلی زیر دستشه و داره میماله، خوب که کپلای کونمو مالید یواش یواش دست لای پام کردم و یکم سوراخ کونمو ماساژ داد، چند باری یک بند انگشت کرد تو متوجه شد خیلی تنگه، در گوشم گفت مثل اینکه فابریکه، گفتم آره سی ساله در حسرت کیره!!بهم گفت برگرد، منم به کمر خوابیدم،پیراهن و شلوارش را در آورد، عجب سیکس پکی، عجب هیکلی!یک دل سیر سینه هامو مالید،بد جور شق کرده بودم، یکم برام جق زد ولی تأخیری زده بودم ابم نیومد.منم دیگه طاقتم تاب شد و دست کردم تو شرتش، یهو برق گرفتم!! این چیه جواد مال خودته یا خره؟ لامصب قشنگ ۲۵ سانت بود،مال خودته عزیزم، انشاب تا صبح در خدمتته! همونطور که رو تخت بودم شرت و زیر پوشش را کند و اومد روبروی کله من، دهنم را باز کردم و کیرشو کردم تو دهنم، به زور میرفت داخل از بس کلفت و گنده بود، یکم ساک زدم، پوزیشن را عوض کردیم، نشستم روبروش و جواد ایستاد و کیرشو هل داد تو دهنم و شروع کرد تلمبه زدن، یکم تخماشو لیسیدم و چند تا ساک عمیق حلقی که جواد آه و ناله اش در اومد، گفت بسه دیگهداگ استایل شدم رو تخت و اومد پشت سرم، یکم کرم مالید به سوراخم، یکم هم به کله کیرش مالید و آروم سر کیرش گذاشت در سوراخم، وای چه حس نازی داشت ( آنهایی که کون دادن میدونند که اولین بار کیر میخواد بره داخل چه حسیه) یکم فشار داد نشد، بازم فشار، نشد، دیگه واقعاً فهمیده بود تا حالا ندادم با انگشت شروع کردن باز کردن سوراخ کونم، دوباره کیرشو تنظیم کرد و فشار داد، به زحمت سرش رفت داخل، سوزش داشتم بهش گفتم نگه دار تا جا باز کنه، بعد پنج دقیقه نصفش را داد داخل و آروم آروم شروع کرد تلمبه زدن، ده دقیقه بعد کیرش کامل تو کونم بود و صدای شالاپ شولوپ همه اتاق را برداشته بودخوب که تلمبه زد پوزیشن را عوض کردیم، رفتیم رو کاناپه و من تو بغلش سوار کیرش شدم و شروع کردم بالا و پایین شدن،باورم نمیشد تو سن سی سالگی به آرزوم رسیدم و یک کیر خوش فرم گنده تو کونمهبه کمر رو کاناپه خوابیدم و پاهامو دادم سر شونه اش، همین طور که ساقای پاهای منو لیس میزد و می بوسید تلمبه میزد و منو می گایید، یهو گفت داره آب میاد، کجا بریزم؟گفتم همشو میخوام بپاشی تو صورت و رو سینه هام ، سریع جلوش زانو زدم، شروع کردن برام جق زدن آبش را پاشید تو قورت و رو سینه هامهمه را از صورت و سینه ام پاک کردم و خوردمدو تایی رفتیم حمام و دوش گرفتیم و اونجا هم منو دوباره کرد.سه روز اونجا بودم و عین سه روز با جواد سکس داشتم، یکبار هم همکارش را آورد دوتایی منو گاییدن که دفعه بعدی می نویسمنوشته: 85galaxy
220