غلبه بر لذت کون دادن

دانیالم ، وزن هفتاد کیلو ۲۶ ساله ، بدن متوسط ، و پوست سفید و کم مو ، نه خیلی خوشگل و نه خیلی زشت. بهم میگن خوش فیسی ، تازه دارم موهامو بلند میکنم…خیلی وقته از آخرین رابطه ی گی که داشتم میگذره، یه دوست دختر داشتم که رابطه ی خوبی داشتیم با هم ، سکس خوبی هم داشتیم ، هر هفته ای دوبار میکردمش و چیزی هم کم نبود اما یه حسی از درون اذیتم میکرد و قلقلکم می داد و نمیزاشت آروم باشم ، بخاطر اینکه با این احساس مبارزه کنم خیلی وقت بود کل بدن مو شیو نکرده بودم و فقط کیرمو و پشماشو می زدم واسه سکس ، وبه کونم دست نمی زدمولی بعد از مدت ها دوباره این حس کار دستم داد و رفتم حموم و شیو کردم کامل ، چون هرزگاهی ورزش میکنم بدن بدی ندارم مخصوصا پایین تنه، کونم خوش فرمه ، گرد و سفید و البته بسیار تنگ ! که اون دو سه باری که رابطه ی گی داشتیم با دوستم نیما، همون سرش که رفت تو ارضا شد و هیچ وقت تا ته نکرد توم. و فقط از نوازش هاش و خوردن های بی نظیرش بود که لذت می بردم…خلاصه دوباره فکرش زد به سرم و به همون شماره ی قدیمیه نیما پیام دادمو اونم با اشتیاق قبول کرد … اینترنتی یه ساپورت تنگ و نرم و لطیف سفارش دادم با یه تاپ ، عاشق این لباسای نرم و جذب و تنگم، وقتی می پوشم حال عجیبی دارم ، آماده شدم و داخل کونم و حسابی تمیز کردم ، خیلی خیلی استرس داشتم و نیما هم یکم دیر رسید …ولی تا دو سه ساعتی خونه خالی بود وقت داشتیم…از روی ساپورت شلوار تو خونه پوشیده بودم و از روی تاپ ، تیشرت مشکیوقتی اومد تو خیلی طبیعی سلام کردیم و رفت دست و صورت شو شست و الکل زدم به دستش و نشست روی مبل و منم نشستمیه چایی آوردم خوردیم تا یکم استرسم کم شهسکوت…دوسه دقیقه ایگفت نمی‌خوای شروع کنیم؟ پا شدم رفتم نشستم رو پاش و اونم به طرز هنرمندانه ای بغلم کرده بود … نیما هم قد من بود ولی از من توپر تر، واسه همین تو بغلش جا می شدم ، تو بغلش تی شرت مو درآوردم و بلند شدم و جلوش خم شدم و شلوار تو خونه مو کشیدم پایین و یهو چشمش خورد به ساپورت …یه جوووون گفت و دوباره محکم بغلم کرد و نشستم روی پاش، این دفه خیلی حشری تر شده بود و محکم داشت گردن منو می مکید و با دستاش سینه هامو محکم چنگ می زد…یهو بلند شدم و از دستش در رفتم ، دوست داشتم باهاش بازی کنم اونم فهمید و اومد دنبالم و کشتی گرفتیم و مسخره بازی کردیم یکم و من کلا بازنده ی کشتی بودم و اون همش روی من بود غلط می‌خوردیم وسط حالبلند شدیم سرپا و شلوار لی و تی شرت شو درآوردم و با شرت بود که دوباره از پشت محکم بغلم کرد و نوازشم میکرد ، گرمی کیر راست شده شو روی کونم احساس میکردم سعی کردم با دست بگیرمش ولی نزاشت.اوج لذت من تو همون لحظه ها بود که یهو منو دراز کرد روی زمین ، به شکم و خودش افتاد روی منتاپ و ساپورت مو درآورد کامل و شروع کرد به قربون صدقه ی من رفتن…جفتمون با شرت بودیم و گفتم نیماماساژ میخام …از کف پا شروع کرد به ماساژ دادن و آروم آروم و با حوصله اومد تا بالا و رسید به ران پام، حس فوق العاده ای داشتم وقتی رون پامو از داخل ماساژ میداد اوج لذت بودم و چند باری از شدت لذت حس کردم دارم ارضا میشم تا اینکه رسید به کونم …یه شرت پسرونه جذب قرمز پر از عروسک های ریز تنم بود ، چند تا گاز از روی شرت ازم گرفت و چند تا محکم زد به کونم و صداش تو خونه بپیچید و گفت جووون این کون مال منه…این دفه فتح میکنمتشرت مو که کشید پایین چشاش گرد شد از بس تمیز شیو کرده بودم برق می زد ، شروع کرد به خوردن کونمهمه جاشو لیس می زد و با زبون داغش دور سوراخ کونم و میخورد و من فقط چشمامو بسته بودم و تو حال خودم بودم که یهو ناغافل انگشت خیس شده شو فرو کرد توم و یکم سوختم هرچند قبلش یکم بازی کرده بودم که اذیت نشم ولی بازم درد داشتیکم خودمو جلو کشیدم و فهمید درد داشت کرم آورد و چرب کرد سوراخمو، و دوباره شروع کرد با انگشت بازی کردن با سوراخ کون نازنین مناول انگشت اشاره ، بعد انگشت فاک و کم کم راه باز شد و دوتا انگشت و باهم دیگه میکرد داخل و درمی‌آورد و از اون طرف داشت با کیرم بازی میکرد ، میخواستم ارضا شم که دستشو محکم گرفتم و گفتم بسه دیگه به کیرم دست نزن، نمیخوام ارضا شم زوده …گفت باشه و شرت شو درآورد و دراز کشید روی منلخت روی همدیگه بودیم و داغی کیر راست شده شو لای چاک کونم حس میکردم و خیلی احساس عجیبی بود محکم بغلم کرده بود و نوازشم میگرد و گردنمو می مکید…اتصال بدنه برقرار شده بود و داشتیم آروم آروم به اصل مطلب نزدیک می شدیمگفتم زود باش دیگه طاقت ندارم نیما این دفه تمومش کناز روم بلند شد و کاندوم و آورد و گذاشت سر کیرشهمون جوری دراز کشیده بودم و حالشو نداشتم تکون بخورم گفتم همینجوری آروم دراز بکش روم و بکن توشاول سر کیرشو گذاشت دم سوراخ و فشار داد و خیلی سوخت ولی با زحمت رفت تو و آرووووم دراز کشید روی مناولش فقط درد و سوزش بود چند ثانیه مکث کرد و درد کمتر شد و آروم آروم شروع کرد به بالا و پایین شدن و خیلی یواش تو کونم تلمبه می زد دو سه دقیقه نشده بود که کیرشو کشید بیرون و گفت داگ استایل شممنم کمرو تا می تونستم قوس دادم و گفتم همزمان وقتی که می کنی توش با کیرمم آروم بازی کنآروم فرو کرد داخل و شروع کرد تلمبه های محکم زدن و از اون طرف با کیرم بازی میکرد و یک دستش هم به سینه هام بود و چنگ میزد هرز گاهی هم یه ضربه ی محکم روی کونم می زد که حسابی می سوخت ولی خیلی حال میداد نمی‌دونم چرا … تلمبه های محکم می زد و من نفهمیدم اصن کی ارضا شده بودمتو حال خودم بودم که احساس سوزش عجیب توی کونم کردم و نیما هم ارضا شده بود و افتاد روی من و چند دقیقه ای همون جوری دراز کشید روی من، دیگه نا نداشتم تکون بخورم کیرش توم مونده بود آروم کشیدش بیرون و تمیزش کرد و بغلم کرد و بوسم کرد کیر منم تمیز کرد و رفت دستشویی و منم رفتم حمومبعد اینکه اومدم نیما رفته بودو من دوباره نشستم و سیگار پشت سیگار کشیدم و ناراحت از اینکه چرا این کارو کردم …الان یه هفته از اون قضیه میگذره و نیما باز پیگیر شده و من نمی‌دونم چطور میشه با این حس مبارزه کنم و کلا بیخیالش بشم …کمکم کنین اگه پیشنهادی دارین …مرسیدانیالنوشته: دانیال

53