حسش برام آشنا بود… همون حس خواستن،چندساعت بعد از باز شدن سوراخم مرد خوبی بود،ولی من دلم چیز دیگه ای میخواست… از وقتی فهمیدم دلم میخواد زیر یه کیر باشم و نفساشو کنار گوشم حس کنم همیشه تصورم یه دوجنسه جذاب و جدی با یه کیر کلفت بود اما هیچوقت پیدا نکردم و شهوتمو با مردای فاعل آروم میکردم… تا اینکه تو یه بوتیک زنونه مشغول به کار شدم و چندماهی میگذشت و با صابکارم حسابی رفیق شده بودم و همیشه از اینکه دنبال هول بازی نیستم تعریف میکرد ولی نمیدونست هیچ دختری نمیتونه اندازه داغی یه کیر شق شده منو حشری کنه…یه روز طرفای 5.6بعد از ظهر یه خانوم خوش قد و بالایی با دوستش وارد مغازه شد و چشمم که بهش افتاد فهمیدم که دوجنسه اس و شروع به صحبت کردن از تن صداش مطمئن شدم! مازیار(صابکارم)زد رو شونم و گفت:چرا کولپس کردی؟! برو ببین چی میخوان رفتم نزدیکشونو سلام کردم و طبق روال با ادب و چرب زبونی کارای مختلفو نشونشون دادم ولی اون خانوم قد بلند با سینه های بزرگ و ساقای کشیده و سکسی با کفش پاشنه بلندش متوجه نگاهای تابلو من شده بود طوری که داشتم با چشام میخوردمش… یه نیشخند ظالمانه ای زد و دوباره با دوستش مشغول شد و تو صحبتاشون فهمیدم که اسمش کیمیاس و خریداشونو که کردن دست و پامو گم کرده بودم ولی قبل از رفتن صداش کردم و گفتم:ااامم میتونم ینی ااا ممنون میشم پیج بوتیکمونو فالو کنید و کارای جدیدمونو ببینید! (راستش اصلا نمیخواستم اینو بگم ولی تنها کصشری که بتونم باهاش یه راه ارتباطی بگیرم همین بود و امیدم نداشتم جواب بده) چند لحظه نگام کرد و برگشت با لبخند گوشیشو درآورد و تو اینستا ایدی مغازه رو زدم و فالوش کردم و از مغازه که رفت بیرون شیرجه زدم رو گوشی مازیار که یهو دیدم با یه لیوان چایی وایساده جلوم و پوکرفیس داره نگام میکنه و تا باهاش چشم تو چشم شدم گفت معلوم هست داری چ گهی میخوری؟؟!!کص قحطه؟؟!!کیرم تو اون سلیقت و خندید و رفت با فروشنده مغازه بغلی لاس بزنه منم گوشیشو برداشتم و آیدیشو تو اینستام زدم و ریکوئست دادم و منتظر شدم تا درخواستمو قبول کنه اون شب بعد کار رفتیم با مازیار یه فر خوردیم و یکم وید کشیدیمو دم خونه پیادم کرد،رفتم بالا شاممو از رو گاز برداشتم و مشغول بودم که یهو نوتیف اینستا اومد و دیدم هنوز درخواستمو قبول نکرده ولی پیام داده:_همیشه انقدر هیزی؟!پای یکی مثل شما وسط باشه آره…(چت نبودم میموندم چی بگم😂)_یکی مثل من؟؟!!+آره دیگه…_ینی چی؟!+اوووممم جسارت نباشه ولی من…_تو چی؟+به خانومای دوجنسه گرایش دارم_دوجنسه؟؟!!حالا کی گفته من دوجسنه ام؟+من اینطور حس کردم…اشتباه میکنم؟_تنها اشتباهت اینجاس که منو اینطوری صدا میکنی و من متنفرم!اونشب استارت دوستی منو کیمیا بود و کلی باهم حرف میزدیم و کلی از خودش برام گفتو یه چیزهایی درباره دوجنسه ها فهمیدم که بیشتر از قبل دلم میخواست بهشون بدم و با انقد باهم راحت بودیم که کل گرایشات همو میدونستیم و بهم گفت که پیشنهادای زیادی در ازای سکس داشته ولی وضع باباش خوب بود وهیچوقت نیازی به تن فروشی یا استفاده جنسیتش نداشت خلاصه… زودتر از اونی که فکرشو میکردم روزی که بیشتر از هرچیزی دلم میخواست رسید و قرار خونه گذاشتیم جفتمون میدونستیم چی میخوایم شب قبلش رفتم حموم و کل تنمو شیو کردمو (سخت ترین کار دنیا بعد کار تو معدن شیو کردن کونه) و یه لباس مرتب و کلی عطر و رفتم به لوکیشنی که فرستاده بود سمت عظیمیه کرج زنگ درو زدم و رفتم بالا وقتی درو روم باز کرد کورک و پرم ریخت یه نیم تنه تنش بود با یه شلوارک خیلی کوتاه جین و موهای باز که گردن کشیدشو جذاب تر کرده بود رفتم داخل و کلی پذیرایی و بگو بخند و یه کوچولو هم مست کردیم و اصل مطلب کل داستان شروع شد از اونجا که همونطور که تو بغلم بود و حرف میزدیم یهو لبامو قفل هم شد و شروع کردم به خوردن لباش و همونطور منو خوابوند و روم خیمه زد و شروع کرد به خوردن گردنم و تیشرتمو درآورد و شکممو بوسید تا رسید به شلوارم،دکمه هاشو باز کرد و با شورت کشید پایین و از پام درآورد و شروع کرد به خوردن کیرم که از قبل مثل سنگ شده بود و پاهامو از هم باز کرد و زبونشو از بالای کیرم کشید رو تخمام و تا سوراخ کونم و شروع کرد به مکیدن تخمام و با انگشتش سوراخمو تحریک کردن و منم داشتم میمردم از لذت و چشمامو بسته بودم تا اینکه انگشتشو آروم فرو کرد تو سوراخمو یکم چرخوند و اومد بالا همونطور که انگشتشو تو کونم جلو عقب میکرد شروع کرد به خورد لبام و منم زیباترین درد و لذت زندگیمو همزمان تجربه میکردم و به خودم که اومدم دیدم با سه تا انگشت داره سوراخمو باز میکنه دیگه طاقت نداشتم بلند شدم ودیدم دراز کشید و ناخونشو با دندوناش گرفت و با خنده نگام میکنه بی فکر دکمه های شلوارکشو باز کردم و درش آوردم و باورم نمیشد…یه کله کیر صورتی و توپول از بالای شورت قرمزمشکی توریش زده بود بیرون و این صحنه رو ک دیدم دیوونه شدم و شروع کردم به خوردن انگشتهای پاش که تو دستم بود و همونطوری با بوسه و گازای کوچیک اومدم بالا و کشاله های رونشو لیسیدم تا رسیدم به کیرش اووووم بهترین حس دنیا بود…چشمامو بسته بودم و از رو شورت کیرشو میبوسیدم و بو میکردم و اونم دستشو تو موهام میکشید با نفسای عمیق و اسممو صدا میکرد و شورتشو زدم کنار و کیر سفید و کلفتش با رگای برجسته و کله صورتیش جلوی صورتم بود… با عشق شروع کردم به خودتش و هرچی میخوردم سیر نمیشدم و تخماشو میلیسیدم و کیرشو میمالیدم رو لبام که منو کشید بالا و دوباره ازم لب گرفت و چشمم خورد به سینه هاش که واااای شروع کردم به مکیدنشون و محکم گاز میگرفتم که آروم جیغ میزد و میخندید میگفت کثافت نکن درد میگیره و بعد گفت بسه بلند شو… تمام مدت رو زمین بودیم و بلند شد دستمو گرفت و رفتیم تو اتاق بهم گفت بخواب و منم خوابیدم و پاهامو باز کردم لوبریکانت آورد و گفت کاندوم؟گفتم نیازی نیست گفت جووون اومد رو تخت و با لوبریکانت کیرشو چرب کرد و مالید رو سوراخمو و پاهامو چسبوند بهم و آروم لای پام جلو عقب میکرد کیرشو رو سوراخم میمالید و کیرش دوباره مثل سنگ شد که گذاشتش رو سوراخم و گفت آماده ای؟گفتم آره عشقم و خم شد روم آروم فشار داد که یکم درد گرفت و وقتی تا نصفه کرد تو درد تو کونم پیچید و گفتم آخ آخ اخ تکونش نده خیلی درد داره همونطوری که نگهش داشته بود خندید و گفت انقد؟؟!!آروم آروم شروع کرد به تکون دادن کیرشو و منم دردم کمتر شده بود که کیرش تا ته رفت تو سوراخم و کامل خوابید روم و پرسید چه حسی داری؟گفتم رو ابرام زندگیم و آروم شروع کرد به جلو عقب کردن کیرش و هنوز یکم درد داشتم و کم کم از بین رفت و همزمان تلمبه هاشو بیشتر میکرد و با هر ضربه اش کل تنم میلرزید و قربون صدقه کیرش میرفتم و برگشتم داگی خوابیدم و کیرشو از پشت راحت فرو کرد تو کونمو دستشو گذاشت رو کمرم قشنگ خوابیدم و پاهاشو گذاشت دوطرف پهلوهام و با تمام وجود تلمبه میزد و منم تو ابرا بودم که یهو کولمو محکم گاز گرفت و کیرشو تا تتته فشار دادتوم و بغلم کرد و فهمیدم آبش اومده و منم کلی ترشح از کیرم اومده بود… دوس نداشتم کیرشو دربیاره…فهمید گذاشت همونجا بمونه و خوابید روم و آروم کمرشو میچرخوند رو کونم و داشتم لذت میبردم که آروم تو گوشم گفت دوس داشتی؟؟!گفتم بیشتر از هرچیزی و اون شروع بهترین دوران زندگی من بود و رسیدم به آرزوم…دادن به یه دوجنسهنوشته: رادمین
8
