دوستای قدیمی سکس های صمیمی

294

صبح زنگ در زده شد و پشت در حشری ترین و خیس ترین دوست خودمو دیدم

اون شوا کرد از لبهای من خوردن و من رو کاملن خیس کرد ,ما شروا کردیم به لیسیدن و خوردن همدیگه جخ من خیلی حشری شدم و دیگه نمیتونستم تحمل کنم

سینه های من رو در آورد و شروع کرد از سینه های من مکیدن و آروم انگشت دستشو توی واژن من فرو کرد کوس گردو ما خیس خیس بود و آمدو سکس که زنگ در به صدا در اومد