بند انگشتی و کیر اسیر

303

<p>دوباره رفتیم تو اتاق و گفتم برو بشین کنار تخت و قمبل کن سمت من اونم رفت و کونشو داد سمت من بعد گفت امیر میشه بس کنی داری پشیمونم میکنیا گفتم وقتی اولش گفتی خشن دوست داری باید فکر اینجاهاشو میکردی گفت خب باشه اشتباه کردم بس کن دیگه گفتم هنوز یخوردش مونده تحمل کنی راحت میشی بعد رفتم جلو باز یخورده با کیرم کسشو مالیدم و سعی کردم با حشری کردنش کاری کنم که اعتراض نکنه بعد کیرمو کردم توش یکی دو دقیقه تلمبه زدم و گفتم پاشو دمر بخواب رو تخت هیچ حرفی نمیزد و فقط وقتی کیرم تو کسش بود ناله میکرد وقتی دمر شد از پشت کیرمو کردم تو کسش و با تموم وجود تلمبه زدم جوری که سمیرا فرو میرفت تو تشک و سرشو فشار میداد تو تخت و جیغ میزد منم با دستم سرشو بیشتر فشار میدادم یه چند دقیقه ای کردمش تا اینکه آبم اومد و کشیدم بیرون و خالیش کردم رو کمرش گفت امیر حداقل اینو خودت پاکش کن لطفا منم یدونه زدم دم کونش و گفتم چون دختر خوبی بودی باشه تمیزش میکنم دستمال کاغذی ورداشتم و آبمو پاک کردم</p>