یه مار دارم سخنگو نشونت بدم

403

از پشت چسبیدم بهش گردنشو میبوسیدم بعد برش گردوندنم سمت خودم لبامو چسبوندم ب لباش

یخورده لب بازی کردیم خابوندمش کف زمین ی تاپ مشکی تنش بود با ی دامن بلند تاپشو در اوردم ی سوتین مشکی زیرش پوشیده بود سوتینو زدم کنار سینهاشم میمکیدم یخورده ک خوردم دستمو گرفت برد وسط پاهاش اوووف تازه فهمیدم شورت نپوشیده

کسشم ک قربونش بشم کلی اب انداخته بود