آنال سکس خانگی داغ و زیبا

25K

کردن زن داداش خلاصه زن داداشم اومد خونمون که با ما زندگی کنه. دختر مذهبی خشک که تو خونه جلوی من هم با چادر می گشت ولی چند باری با داداشم کار داشتم اتفاقی رفتم اتاقشون تابستون بود یک دامن بلند تنش بود تو آشپزخونه که خم شد ازکابینت وسیله برداره دامن رفت لای چاک کونش اونجا فهمیدم چقدر کون خوشگل و ژله ای داره از اون روز به بعد همیشه اون لحظه تو ذهنم بود داداش بنده هم کارش عسلویه بود 20روزکار20روز مرخصی چندوقت گذشت تا اینکه پدر مادرم به خاطر دکتر اومدن مشهد خونه خواهرم من تنها موندم با زن داداش که اونم داداشم میرفت عسلویه اونم میرفت خونه باباش خلاصه شروع کردم نقشه کشیدن واسه کردن اون قدر تو کف اون کونش بودم همه چی را شوخی فرض کرده بودم اون موقع موبایل نداشتیم تازه اومده بود زنگ زدم خونه پدرش گفتم زن داداش لباسهایم نشسته هست میشه بیایی اینها را بشوری؟ بنده خدای ساده باورکرد اومد چند تیکه لباسهامو دار اوردم شست گفت سریع بشورم میخوام برگردم خونه بابام منم گفتم اشکال نداره خودم میبرمت شنیده بودم تریاک کمروسفت میکنه رفتم ازیکی بچه ها یک خورده تریاک خریدم گفت زیاد نخوری حالت بد بشه گفتم نه اندازه که دادخوردمو برگشتم خونه منم رفتم چندتاچای داغ خوردم تاسریع تریاک باز بشه توشکمم تا اون موقع دیگه تاریک شد گفت میخوای بربم بهش گفتم یک شام مختصر درست کن واسم و بریم داشتم فکر میکردم از کجاشروع کنم چندبار پشیمون شدم ولی شیطان موفق شد کارخودشو کرد رفتم در اتاقش در زدم گفت چکار داری باز کن کارت دارم رفتم داخل نشستم گفت بریم گفتم باشه الان میریم یک آن باسن ژله اومد تو ذهنم دستمو بردم روی پاهاش انگاربرق 3فازمیگیره چنان واکنشی نشون گفت حالیته چکار میکنی سگ نحس پاشد بره بیرون دربستم سریع دستشوگرفتم کشیدم سمت خودم که اصلا موند چکارکنه شروع کرد گریه کردن گفت توراخدا ولم کن من زن داداشتم اون لحظه 18ساله یادم نرفته که چقدر ترسیده بود رک بهش گفتم من چند ماهه تو کفت هستمم دارم دیوونه میشم باید بذاری خودمو یک جوری خال کنم وفت تو راخدا به هیچ کی نمی گم فقط ولم کن دور کمرشو گرفتم خوابوندم زمین خودمو انداختم روش که التماسش بیشتر شد منم عین وحشی ها. فقط فکرم این بود که خودمو خالی کنم تا دست بردم سمت سینه اش بگیرم با لگد زد تودهنم یک دندونم شکست فکم. پرخون شد دیگه قاطی کردم گفتم زبون خوش حالیت نمیشه شلوارشو بازور کشیدم پایین شروع کرد ناله کردن و خواهش کردن دستم و بردم که شرتشو در بیارم دوباره روانی شد اینقدر دست وپا میزد که من پشیمون شدم ازکرده ام ولی خوب دیگه چاره ای نداشتم بایک بدبختی شرت شو دراورم عین بید می لرزید لای پاهاش شروع کردم به خوردن کسش قرمز شده گفت با چه روی میخوای بعدان تو صورت داداشت نگاه کنی گفتم ول کن دیگه حرف ازاین کارها گذشته بذارکارمو بکنم تموم بشه افتادم روش کلم و بازور کردم لای پاهاش شروع کردم به خوردن کسش یک خورده مو داشت ولی من بدجور راست کرده بودم تمام.لای. پاهاشو خوردم اینقدر تقلا کرده بود بوی عرق میداد ولی با تمام اشتها خوردم برگرندوندم روی شکم افتادم روی کون ژله ای اخ که چقدر نرم بود بعد 18سال اون نرمی هنوز یادمه گذاشتم لای پاهاش چنان خودشو سفت کرده بود که اصلا کیر داخل نمی رفت دوبار تف زدم لاپای زدم ارضا شدم ابمو همش لای چاک کونش خال کردم پاشدم تازه فهمیدم چه گندی زدم رفتم بالای سرش شروع کردم حرف زدن که آرومش کنم تا گفتم ببخش منو حشری شده بودم گفت توی زنا زاده به مادرت هم رحم نمیکنی کثافت بعد میگی ببخش میدونی چکارکردی سگ نحس برو گمشو بیرون نمیخوام قیافه کتیفتو ببینم الکی گفتم مست بودم حالیم نبود بخوای به کسی بگی آبروی خودت میره زندگیت ازهم میپاشه گفت کدوم زندگی حروم زاده از اتاق رفتم بیرون عین سگ پشیمون شدم ولی فایده ای نداشت همش به این فکر میکردم به داداشم بگه چی میشه در قفل کرد تو اتاقش منم تا صبح خوابم نبرد همش توفکرگندکاریم بودم صبح زود بیدار شد ازاتاقش اومد بیرون رفتم توحیاط بهش گفتم زن داداش توراخدا به کسی نگو گوه خوردم جوانی کردم حالیم نبود باکنایه گفت زن داداش سگ نجس چی میگی یک تف انداخت روی صورتم و رفت لرزه به تنم افتاد که الان برادرهاش میان چوب توکونم میکنن سریع عین گلوله ساکمو بستم اومدم لب جاده تهران اومدم تادوروز خواب به چشمام نیومدازاونجا هی آمار گرفتم ببینم اوضاع چه خبره که فهمیدم زن داداشم یک فرشته هست اون به داداشم نگفته بود ولی بعد 20روز از خونه مادرم اینها خونه اجاره کردن رفتن از اون موقع عذاب وجدان دارم شبها اصلا خوابم نمیبره همش فکرمیکنم بلای سرزن وبچم میاد هرکاری میکنم نمیشه تو زندگی همش بد میارم روم نمیشه تو صورتش نگاه کنم جای منو می بینه نگاه شو میدزده از من. جلوی جمع با من سرسری احوال پرسی میکنه ولی تنها میبنه چوب توکونم میکنن هم نمی کنه دخترم به دنیا اومد مشخص بود با رودرباسی اومده بود عیادت تو زایشگاه جلوی خانمم برگشت گفت امیدوارم بچتون به باباش نره که من سرمو انداختم پایین هیچی نگفتم. پارسال تنها خونه مادرم اینها گیرش آوردم توهال رفتم سمتش طفلک سریع پاشد بره تو اتاق پیش بقیه خانواده بهش گفتم صبرکن کارت دارم میخوام حلالم کنی تف انداخت تو صورتم گفت زندگی منو خراب کردی یک عمرکابوس تو را میبینم از جلوی چشمام گم شو یک عمر ازفکرم بیرون نمیره آخر سر یک نصیحت جونای مملکت فریب این فتنه گرا نخورید الکی مینویسن زن داداشمو کردم خواهرزنمو خواهرم و زن عموم و زن دایمو عشق کردیم به خدا دروغ میگن اینها همش تخیلات ذهنشون هست میخوان شمارا بیراهه بکشن یک نصحیت هم خانما خواهشن تو خونه رعایت کنید جلوی داداشتون برادرشوهرتون فامیل اینقدرلباس راحت نپوشید شمای که جلوی داداشت ساپورت توری تنگ پوشیدی رنگ شرتت با قارچ سمی دیده میشه طرف جوونه میره تو فکرش نمیتونه خودشو تحمل کنه داداش حشری, کیر,داداشی کوس, کوس خیس ,جنگل ,آب کیر کوس بدم ,آب کیر برده جنسی ,آنال تینیجر ,سکس خانوادگی سکس خشن ,برده جنسی سوراخ کون ,گشاد ,آب کیر کوس آب کیری کیر بخور ,کلفت کوس کره ای ,تست دو کیر ,سوراخ گشاد کیر سیاه ,کوس پاره زن جنده ,کوس پولی کوس نمای نزدیک تخم بخور ,آنال جنده شهوتی ,حشر بالا کیر خور ,سوراخ کون