لباس زنونه پوشیدم ,زنپوش شدم

سلام. اگرچه به نظرم داستان ها نیاز ندارن حتما واقعی باشن اما این داستان واقعا برا من ۳ سال پیش(۹۷) اتفاق افتاد و مسیر زندگیمو عوض کرد که بعد از سه سال میخوام راجبش بنویسم. این اتفاق تم گی و زنونه پوشی داره اگه علاقه دارید بخونید میسی بوس بوس:*حدودا اواخر ۹۶ بود که تصمیم گرفتم خونه مستقل بگیرم و برای خودم زندگی کنم. من پارسا ام. یه دانشجوی زبان بودم که از شهرستان اومده بودم تو تهران و داشتم سومین سال کارشناسیمو میگذروندم. دیگه از خوابگاه خسته شدم و تصمیم گرفتم خونه مجردی بگیرم. برای یه پسر ۲۱ ساله تو تهران خونه اجاره کردن سخته ولی خب من چون زبان هم درس میدادم میتونستم اجاره رو بیشتر بدم و رهن رو کمتر بدم. خلاصه یه خونه ۵۰ متری وسط شهر تونستم جور کنم و شروع کردم مستقل زندگی کردن. اولش یکم سخت بود ولی به تنهایی زندگی کردن عادت کردم. دوستامم هرازگاهی میومدن پیشم و بد نبود کلا. یه ۵،۶ ماه گذشت و من هم چون تدریس میکردم کلا تهران بودم. یه ۷، ۸ ماه گذشت و کامل جا افتاده بود برام این سبک زندگی. اواسط پاییز ۹۷ بود حدودا. یه روز نشستم با خودم فک کردم من اینهمه مدت خونه خالی داشتم، چرا یه بار نشد یه نفرو بیارم اینجا؟ من بایسشکوالم و هم به دختر هم به پسر حس دارم. تصمیم گرفتم حالا که اینهمه ملت از بی‌مکانی مینالن، من که مکان به این خوبی دارم حداقل یه غلطی بکنم. تصمیم گرفتم یه پسر بیارم بکنم. چون تاپ خودمو حساب میکردم. پسر هم بهتره چون مثل دختر جلو همسایه ها تابلو نمیشه. تو این گروهای تلگرامی شروع کردم گشتن. بالاخره با یکی مچ شدم. من گفته بودم تاپم اونم میگفت زنونه میپوشه تو سکس منم دوس داشتم زنپوش بکنم. اسمش علی بود. مشخصات خواستم گفت ۱۷۸، ۷۵،،۲۶. از من بزرگ تر بود هم سنی هم هیکلی.من قدم ۱۷۰عه و وزنم ۶۹. برا همین توقع نداشتم کوتاه تر از خودم پیدا کنم مشکلی هم باهاش نداشتم. عکس رد و بدل کردیم هیکلش خوب بود قیافشم بد نبود معمولی بود. من هیکلم ریزه میزه باشه ولی خوشگلم یکم ته ریش گذاشته بودم اون موقع که مردونه تر به نظر بیام. کلا هم ورزشکارم نه بدنساز مانند ولی شنا و دو وزیاد میرم البته باشگاهم میرفتم و هنوزم میرم. ولی بیشتر میخوام رو فرم باشم نه عضله سازی. خلاصه آدرس خونه رو دادم و یه نیم ساعت دیگه دیدم اومد. فک نمیکردم انقد سریع بیاد معلوم بود خیلی حشریه. زنگ زد درو زدم اومد بالا(مجموعه آپارتمان بود). دم در که رسید درو باز کردم سلام و خوش و بش کردیم اومد تو. راستیتش یکمی معذب بودم نمیدونستم باید چیکار کنم. تا حالا با کسی اینجوری قرار نذاشته بودم. تعارف کردم نشستیم رو مبل یکی دو دقیقه حرف زدیم من دیگه نمیدونستم چی بگم ساکت شدم. کلا اونقد حرفی نیستم یکم تو جمعا خجالتی‌ام.علی گفت «خب میخوای شروع کنیم؟» .گفتم«آره اتاق اونجاست اگه میخوای حاضر شی»گفت مرسی و رفت تو اتاق. حدودا دو دقیقه بعد صدام زدگفت «بیا پارسا من آمادم»رفتن تو اتاق. دیدم لخته فقط به جوراب شلواری توری مانند پاشه. دوس داشتم ولی خب دلم میخواست کامل زنونه بپوشه.گفت«میخوام ماساژم بدی اول تا شق کنی»گفتم باشه. خوابید رو تخت و من شروع کردم ماساژ دادنش. یه ۵ دقیقه ماساژ دادم برگشت پرسید شق کردی؟» منم گفتم«نه». نمیدونم چرا اصلا شق نمیکردم اون لحظه. شاید برا استرسی بود که داشتم.گفت« خب معمولا چجوری شق میکنی؟»گفتم«پورن میبینم»علی گفت«خب میخوای الانم ببینی؟»گفتم« آره بزار یه پورن کنارم پلی کنم رو گوشی که شق بشه کیرم»پورنو پلی کردم یه زنپوش بود که داشت میداد فقط کونش معلوم بود طرفم مث یه تیکه گوشت گرفته بود زنپوشه رو داشت میکرد. پلی کردم اونم اومد کنارم دید. هنوزم شق نمیکردم. داشت کیرمو میمالید ولی فایده نداشت. دیدم آروم آروم دستشو برد سمت کونم.برگشت بهم گفت«میخوای کونتو بمالم که شق کنی پارسا؟»گفتم« نه من کونی نیستم با این چیزا شق نمیکنم»علی گفت«حالا امتحان کنیم اشکال که نداره»همینو طور که پورن میدیدیم کونمو شروع کرد مالیدن همراه کیرم. یهو برگشت گفت«کونت خیلی خوبه ها پارسا.از کون من که بهتره». یه لبخند زدم و هیچی نگفتم. یکم کیرم پاشده بود. گفت« دیدی گفتم پا میشه با مالیدن کونت؟» منم خودم تعجب کرده بودم. بعد دیدم یه انگشتشو کرد تو دهنش خیس کرد میخواست بکنه تو کونم. دیگه دیدم بابد جلوشو بگیرم گفتم«نکن دیگه بسه علی».گفت«من اینهمه راه اومدم هیچی گیرم نیاد؟ نه اینجوری نمیشه. شق که کردی حداقل بزار اینجوری جق بزنم». دیدم راس میگه.اینهمه من اینو کشوندم اینجا آخرش بگم نمیتونم شق کنم برو؟ گفتم« خب باشه همین کونمو بمال تا یه انگشتم اشکال نداره ولی سریع بزن برو».گفت«مرسی پارسا. خب پس قمبل کن»با تعجب نگاش کردم گفتم«چی؟عمرا»گفت«چیزی نیست که بابا نمیخام بکنمت که. چاردست و پا داگی قمبل کن که من بتونم جق بزنم فقط همین.راحت ترم میتونم بمالم»با خودم گفتم بزا فقط تمومش کنم بره خلاص شم از دست این.گفتم«خب باشه»قمبل کردم رو تخت داگی خوابیم کونمو دادم به سمتش. اومد کمرمو از قسمت بالای کون گرفت گفت«اینو بده پایین که قشنگ کونت نشون بده خودشو» خلاصه حالتمو درست کرد دیدم آخرش عملا مثه یه پورن استار حرفه ای داگی قمبل کردم براش. یه نیشگون از کونم گرفت گفت«تو عجب کونی داری. چرا نمیدی حیفه با این کون. از هر پسری دیدم بهتری بخدا. از من یکی که خیلی بهتری»اینو گفت و خندید. شروع کرد با یه دستش جق زدن و با یکی کون منو مالیدن. بعد از یه سی چهل ثانیه دیدم به انگشتشو آروم داره فرو میکنه تو. فک نمیکردم درد بگیره ولی درد داشت. گفتم«آخ بواش بابا عه». گفت«چه لوس» آروم آروم انگشتشو جلو عقب میکرد. یه چند دقیقه همینجوری گذشت. دیدم پاشد. گفتم«زدی اومد؟» گفت«نه من میرم یه جایی سریع برمیگردم کاندوم هم یادم رفته اونم میگیرم میام. تو توی این مدت برو اون ته ریشتم بزن بدنت که خوب شیوه اونم کامل بزن.»گفتم«کاندوم برا چی جق میخوای بزنی دیگه. اگه فک کردی من میدم من نمیدما»گفت«حالا شاید اصن کیرت پا شد خواستی بکنی»سریع لباس پوشید رفت. منم رفتم شیو کردم. صافه صاف. من رنگ دوستم روشنه موهام تیره البته سیاهه سیاه نیست ولی نمیتونم بگم کامل قهوایه. قهوه ای که به مشکی میزنه. به ۱۰ دقیقه ربع ساعت گرشته بود اومد با یه پلاستیک تو دستش. منم دید گفت«آفرین چه تمیز شیو میکنی. برو بخواب رو تخت اومدم» رفتم اومد تو اتاق دیدم جوراب شلواری که پاش بود دراورده دستشه. داد بهم گفت«بپوش. حالا که نمیکنی حداقل اینو بپوش من آبم زودتر بیاد» . دیدم من الان هرچی بگم این اصرار میکنه. بعدشم همینجوریشم گذاشته بودم انگشتم کنه دبگه این خیلی خجالت آور نبود. پوشیدم. گفت «حالا قمبل کن» قمبل کردم این دفعه دیگه یاد گرفته بودم خودم بدنمو چجوری کنم. گفت«جووووون چی شدی تو. کونت درجه یکه پارسا جونم» منم هیچی نگفتم. جوراب شلواریه جای سوراخش پاره شده بود میتونست انگشت کنه. باز شروع کرد جق زدن و با یه دست دیگه یه انگشت کرد تو کونم. یکم که گذشت دیدم کشید پایین جوراب شلواریو تا جایی که کونم معلوم شه. یهو حس کردم صورتش رو کونمه یه چیز لزجی میره تو سوراخم. گفتم«چیکار میکنی نکننن» دیدم داره کونمو میخپره. قلقلکم میومد یه حس عجیبی داشت.یکم که خورد کونم خیس خیس شد بلند شد دوتا انگشت این دفعه کرد تو کونم. خیلی درد داشت نمیدونم برای بقیه چجوریه ولی من واقعا با دوتا انگشت دردم اومد.گفتم«نکن علی چیکار میکنییی»گفت«عادت میکنی»گفتم«خیلی درد داره درش بیار تروخدا»یه اسپنک زد رو کونم گفت«میگم عادت میکنی لوس نشو»یکم لحنش جدی شده بود. یه چنتا جلو عقب که کرد گفت«حالا میخوام خودت عقب جلو کنی. با کونت عقب جلو کن انگشتم بره و بیاد». منم شروع کردم آروم آروم عقب جلو کردن کونم انگشتای اون ثابت بود انگار من داشتم با یه دیلدو خودمو میکردم. دردم کمتر شده بود. یهو انگشتاشو دراورد رفت پلاستیکی که خریده بود اورد. بازش کرد دیدم رژ لب و ریمل چشم در اورد. من تو همون حالت داگی مونده بودم فقط نکاش میکردم. گفت« رو به آینه شو که ببینی خودتو» یه آینه قدی دارم تو اتاقم رو به اون شدم. گفت«خب حالا قمبل کن باز» داگی شدم دوتا انگشتشو کرد تو کونم دیگه عادت کرده بودم. خودم شروع کردم عقب جلو کردن. رژ لبو بهم داد تو همون حالت.گفت«رژ بزن به لبات»گفتم« علی دیگه داری زیاده روی میکنی جقتو بزن ولم کم برو دیگه»یهو یدونه محکم زد رو کونم گفت«هیچ وقت جواب کسی که براس با جوراب سلواری قمبل کردی و دوتا انگشتش تو کونته داره باهات ور میره رو اینجوری نده خب؟»یکم ترسیدم. ساکت شدم گفتم حالا رژ لب که چیزی نیست دیگه. زدم یه رژ قرمز جیگری بود به پوست روشن من خیلی میومد. زیاد بلد نبودم چجوری دقیق میزنن ولی یه چیز حدودی زدم که به نظرم خوب بود. علی گفت«آفرین پسر خوب. حالا عقب جلوتو ادامه بده» منم بدون هیچ حرفی ادامه دادم. یهو دیدم داره یه صدای پلاستیک میاد برگشتم دیدم از تو پلاستیکه کاندوم برداشته داره باز میکنه.برگشتم پرسیدم«علی چیکار میکنی؟»گفت«میخوام بکنمت»گفتم«چی؟عمرا. تو اومده بودی اینجا بدی حالا میخوای منو بکنی؟ اصن من که مونی نیستم کلا نمیدم.»گفت«یه نگاه تو آینه بنداز. یه جوراب شلواری سکسی پوشیدی، کامل شیو کردی، رژ لبم زدی. با این هیکل خوشگلتم جلو من قمبل کردی داری با کونت با انگشتام ور میری. ریزه میزه هم که هستی. چجوری توقع داری باور کنم که کونی نیستی؟»گفتم«بخدا راس میگم تروخدا نکن علی همون جق بزن تموم شه بره».با چشام معصوم نگاش کردم یکم ترسیده بودم. گفت«نه خوشگلم اصن راه نداره امشب تو رو باید زنت کنم». کاندومو کشید سر کیرش کیرشو گذاشت دم سوراخم. سعی کردم برم گرفت منو هیکلشم ازم بزرگ تر بود. دم گوشم گفت«کجا خانومی؟ امشب مال خودمی. آروم باش عزیز دلم قول میدم خوشت بیاد» برگشتم آرم گفتم«تروخدا نکن علی اصن کون دادنش به درک میمیرم از درد اصن». گفت«نگران نباش من دوطرفه‌ام هم زیاددادم هم کردم. بلدم پلمپوتو باز کنم». یکم روغن از پلاستیکش در اورد مالید به سوراخم. گفت«همون مدلی که یادت دادم قمبل کن. کون بالا کمر پایین. آفرین جیگرت برم»منم گوش کردم. اصن نمیدونستم دارم چیکار میکنم خشک شده بودم خودم نمیتونستم زیاد تکون بخورم اون حالت کمرمو درست کرد کونمو داد بالا. داشتم میلرزیدم از استرس. آروم سر کیرشو گذاشت دم یوراخم بواش یواش دو سه سانت داد تو. جیغم رفت بالاگفتم«آیییییییی نکن علی دارم میمیرم خیلی درد دارهههه».گفت«عادت میکنی گلم»میبرد بیرون دوباره میورد تو همون دو سه سانتو.یهو برگشت با خنده گفت«کیرتو نگا کن پارسا، پاشده که»گفتم«برا این نیست»خندید گفت«چقد تو پر رویی آخه کون ژله‌ای. حالا امشب یه کاری میکنم التماسم کنی که بکنمت»گفتم«برو بابا»اینو که گفتم یهو یکمی تکون خورد محکم کمرمو گرفت کیرشو هل داد تو کونم. چنان جیغی زدم که فک کنم کل ساختمون شنیدن.علی گفت«یواش جنده هنوز کلش نیست که نصفه کردم تو»یکمی گریه‌ام گرفته بود با همون حالت گریه گفتم«علی یواش تروخدا درش بیار دارم پاره میشم»یه چن قطره اشک داشتم ولی نه خیلی. اومد جلو بوس کرد لپمو گفت«قربونت برم اولش اینجوریه. عادت میکنی دردش کم میشه قربون اشکاش برم من که انقد ناز گریه میکنه» آروم آروم شروع کرد عقب جلو کردن کیرش منم درد داشتم ولی کمتر شده بود. کم کم بخش بیشتری از کیرشو میکرد تو تا اینکه تقریبا تمام کیرش با هر دفعه که میکرد توم میرفت تو. درد منم کمتر شده بود و یه حس عجیبی داشتم. انگار یه حس خوبی میداد پقتی کیرش میرفت تو کونم و کونم کیرشو در برمیگرفت. هنوزم داشتم ناله میکردم ولی نه مثه قبل. بیشتر ناله هام حالت کشیده شده بود. میگفتم«آییییییی. آه‌ه‌ه‌ه. یواش علی یواش. آخخخخ» علی همون جور که داشت منو تو حالت داگی میکرد دستشم رو قوس کمر به باسنم بود در گوشم گفت «بهتره الان؟». من روم نمیشد چیزی بگم ولی واقعا بهتر شده بودم. از دردم کم شده بود عادت کرده بودم و یه حس جالبی داشت حس کردن کیر تو کونم. الکی گفتم«یکم ولی هنوز خیلی درد دارم».یه خنده ریزی زد گفت«اکه هنوز دردت میاد پس چرا خودت داری با هر تلمبه ریزی که میزنم کونتو میدی عقب؟ :)»ای وای راس میگفت. اصن دقت نکرده بودم ولی یکی دو دقیقه بود عادت کرده بود خودمم داشتم تو کرده شدنم بهش کمک میکردم با هر ضربه منم کونمو میدادم عقب. از خجالت داشتم میمردم.گفت«حالا که خوب به کیرم عادت کردی وقتشه شروع کنم». باسنمو محکم گرفت شروع کرد محکم تلمبه زدن. من یهو انگار مثه کسی که از خواب پریده باشه شدم. قبلش چشامو بسته بودم آروم آروم داشتم با کیرش خودمو عادت میدادم. با این کارش یهو چشام باز شد لرزیدم یه لحظه. ناله هام رفته بود هوا.«آآآااه‌ه‌ه‌ه. آییییی یواش علی دارم پاره میشم. آآه‌ه‌ه‌ه»علی«خودم امشب پاره‌ات میکنم. تو پریسای منی دیگه پارسا نیستی. امشب زنت میکنم»واقعا داشت منو مثه یه زن میکرد. تلمبه های محکم و تند. کاملا تو دیتش بودم. دیگه داشتم با هر تلمبه آه و ناله میکردم ریتم آه آه کردنام تند شده. شالاپ شلوپ صدای کردن کونم تو اتاق پیچیده بود.«آه آه آه. آییییی. اه اه اه»علی میگفت«جووووون پریسا بالاخره داری حال میکنی آره؟ داری حال میکنی یه داری میدی زیر یه نفر مگه نه؟»من فقط داشتم آه و ناله میکردم نمیتونستم حرف بزنم دیگه. الان واقعا داشتم حال میکردم. علی گفت:«بگو داری چیکار میکنی»هیچی نگفتم فقط آه آه میکردم. ناله هام زنونه شده بود دیگه. نمیتونستم اعتراف کنم که دارم مثه یه جنده میدم و حال میکنم.یه اسپنک محکم ژد رو کونم گفت«میگم بگپ داری چیکار میکنی»منم دیگه طاقت نیاوردم. با یه صدای قاطی با آه و ناله های زنونم گفتم«دارم میدم. دارم به علی آقا میدم.»اینو که گفتم وحشی تر شد. تند تر کرد داد زد«زن من کیه؟»گفتم«منم. من پریسا جندم زن علی. بکن زنتو علیییییی. آه‌ه‌. منو جندم کن. پاره ام کن.آخخخخ بکن آقایییییی»وقتی بهش گفتم آقایی دیگه نتونست تحمل کنه آبش شروع کرد به اومدن چون تلمبه هاشو کم مرد داشت میلرزید. داد زد«آبم داره میاد خانومی» منم دیکه نتونستم تحمل کنم. حس اینکه الان یه مرد کیرشو کرده تو کونم داره منو مثه یه زن میکنه. حس خوب کیرش تو کونم که داشت به پروستاتم فشار میاورد. همه اینا باعث شد منم آبم بیاد. بدون اینکه حتی به کیرم دست بزنم. ارگاسمم با بقیه ارگاسمایی که داشتم فرق داشت. داشتم میلرزیدم و آبم میومد. قوس کمرمو گرفت گفت«جووون آفرین دختر خوب ارضا شدی زیر کیر شوهرت؟ جون قربون لرزیدنت برم من پریسا خانوم». تو همون حالت جفتمون ولو شدیم رو تخت. کاندومو در اورد منو از پشت بغل کرد. بوسم میکرد با یه خنده آروم گفت«دیدی گفتم یه کاری میکنم التماس کنی بکنمت؟». یه لبخند زدمو تو بغلش همون جوری خوابیدم…مرسی که خوندین. بعد از این قضیه من دیگه کلا به زنونه پوشی کشیده شدم که دایتان اونم مفصله سکسای زیادی داشتم. الان فول زنونه میپوشم با آرایش و روسری و مانتو و … عاشق ساک زدن با روسری ام خیلی بهم حس زنونگی میده.حسابی هم تمرینات ورزشیمپ رو کونم متمرکز کردم یه کونی ساختم یه دخترا هم بهش حسودی کنن :) . یه دوس پسرم دارم که دو روزم نمیتونه بدون کون من سر کنه حداقل میاد یکم میمالتم میره حسابی هم بهم میرسه :)اگه نظری چیزی داشتین خوشحال میشم بشنوم. بوس به همه (:نوشته: Parisa bubblebutt

1.8K