شهوت و حشر من در دوران مدرسه

سلام این داستان من و زندگی جنسی من توی دوران راهنماییه که به نظر خودم دوران طلایی جنسی من بودهداستان از سال دوم شروع شد روزای آخر اسفند بود و منم جزو افراد منفوری بودم که روز های آخر اسفند به مدرسه میرفتخلاصه شیش نفر از کلاس اومده بودیم یکی از بچه های کلاس اسمش امیر حسین بود بدن لاغر قد نسبتا کوتاه سفید مثل گچ لبای نازک گیلاسی ولی عرض لباش کم بود که معرکش میکرد درضمن یه ماه گرفتگی کوچیک پایین لبش بود که خیلی از نظر خودم سکسیش میکردخلاصه سه تا سه تا روی نیمکتای جلویی نشسته بودیم و یکی از ناظما که حواس درست و حسابی نداشت از شانس خوبم مراقبمون بودامیر حسین و رفیقش بهنام جلو نشسته بودن امیر حسین هی لفظ می اومد و تیکه مینداخت بهم منم بعضی موقع ها کونشو لمس میکردم اونم با افادهبرمیگشت میگفن نکن آشغال(دلم واسه فحش دادناش تنگ شده انگار با فحش میگفت بیا منو بکن) منم دیگه صبرم لبریز شد وقتی دیدم ناظم حواسش نیست گلوی نازک و بلند و اروتیکشو گرفتم و با فشار به چونه زاویه دارش سرشو خوابوندم رو میز خودم واااییی نگم براتون وقتی تو چشماشنگاه کردم یه لحظه ماتم برد و بعدش به قول رفیقم یه لب آمریکایی ازش گرفتم دو سه ثانیه ای تو لبش بودم اونم بی اختیار شده بودبه زور بچه ها لبشو ول کردم سرشو برگردوند سمتم و گفت کثافت آشغال و لبشو پاک کرد یه لحظه با خودم گفتم کارم اشتباه بود ناظم که رفت کلاس پارتی شد یهو دیدم امیرحسین رفته روی شوفاژ و پشت یه کلاس قر میده منم حشرم چسبید به گلومو کون کوچولوشو مالیدمیهو سرشو برگردوند و فحش مادر داد یه لحظه آمپر چسبوندم ولی آخه کی دلش می اومد اونو بزنه بیخیال شدم بعد چند دقیقه اومد پیشم و گفت آرین میشه یکم پول بدی بهم منم 5 هزار تومن باهام بود (اونموقع میشد باهاش چندتا فلافل خرید) بدون اینکه بپرسم کل پولو دادم بهش امااون یکمشو برداشت و رفت بعد دو سه دقیقه برگشت دیدم یه آبنبات چوبی گرفته و داره میک میزنه همزمانم زل زده به منیهو یه فکری به سرم زد گفتم بچه ها بیاین ته کلاس میخوام کیرمو دربیارم همه دورم جمع شدند جز اون یکم با فاصله نشسته بود و زل زده بود توچشمام وقتی درآوردم یهو همه گفتن ععه درآورد کیرشو زدیم زیرخنده یکم شوخی و خنده کردیم دیدم پاشد رفت یه ور دیگه قیافم وا رفتزیپمو بستمو گفتم نمایش تعطیله رفتم سمتش کنج کلاس واستاده بود تو خودش بود رفتم یکم یکم خودمو مثل فیلم مجیک مایک مالوندم بهشکه یهو داد زد آرین بس کن یکی از بچه ها منو کشوند عقبمن هیچ وقت موفق به سکس با امیرحسین نشدم و از کار متجاوزانه انموقع ام هم پشیمونم از طریق دوستش بهنام شمارشو گیر آوردم که ازش معذرت خواهی کنم ولی تو این چند ماهه دست و دلم نمیره نمیدونم چرا برای جبران خطام هم حاظرم هر کاری براش انجام بدممخلصیمنوشته: ariantop