من کوس لیس خانمها هستم

سلام من متاهلم 26 سالمه خانمم 23 سالشه. قدم 180 وزنم 82 ورزشکاری. خلاصه میکنم داستان از اونجایی شروع شد که تو یه مجلس عروسی دو تا از دوستای قدیمی خانمم که واقعا سکسی بودن و تازه دیدمشون خیلی تو نخ من بودن ولی من بی محلی میکردم. متوجه شدم یکیشون انگار میخواد تلافی کنه. اینم بگم وضعیت مالیم خیلی خوبه و خوش چهره و سکسی هستم. دو روز بعد از مجلس عروسی دیدم یه ناشناس زنگ زد به گوشیم من محل کارم بودم. جواب دادم گفت چطوری اقا خوشکله گفتم کی هستین گفت آشنا. صدای خیلی گرم و سکسی داشت. صداشو که شنیدم یه لحظه دلم رفت.گفت من یه چندتا فایلم مهمم از تو لپتاپ پاک شده میتونی برام ریکاوری کنی . گفت میدونم که شما رشته کامپیوتر خوندی و خوب بلدی . منم گفتم از کجا میدونی گفت حالا بیا فقط پیشم باز بهت میگم.صدای یه دختر دیگه هم میومد که میخندید و صدا و خنده سکسی داشت. استرس داشتم گفتم شاید کسی میخواد منو امتحان کنه . دلو زدم به دریا گفتم باشه کی بیام گفت هر چه زودتر بهتر. من گفتم مثل اینکه خیلی عجله دارین. گفت اره منو دوستم منتظرتیم. منم گفتم فردا میام ادرس بدین. ادرس داد و منم فرداش یه حالی به بدن و صورتم دادم و گرونترین لباسامو پوشیدم. استرس داشتم ولی از صداشون معلوم بود خیلی هاتن و هدفشون چیه. وقتی رسیدم زنگ زدمو در باز کرد. اسمش ساناز بود. ساناز گفت به به خوش اومدی منم گفتم عجب چرا از اول نگفتین دوست خانمم هستین من دیروز میومدم. کمی استرسم بیشتر شد چون ممکن بود امتحانی از طرف خانمم باشه. ساناز گفت راحت باش منو دوستم سارا خونه تنهاییم بفرما داخل. منم رفتم داخل خیلی بوی عطر سکسی میداد تو خونه. سارا اومد دست داد و خوش امد گویی کرد. دستش گرم و لطیف بود وقتی دستشو گرفتم انگار حس ششم خبرم میکرد قراره یه اتفاقای خوبی بیوفته. اصلا یادم رفته بود متاهلم. خیلی وقت بود به خانمم هم سکس نداشتم و رابطمون سرد شده بود بنا به دلایلی. رفتم داخل تو پذیرایی رو مبل نشستم دیدم هر دوشون اومدن نشستن و با خودشون وسایل پذیرایی اوردن. منم گفتم مشکلتون با لبتاپ چی بود. گفتن یه چندتا فایل و ریکاوری کنم. بهشون گفتم این که اسونه یه برنامه ست نصب میکنین راحت ریکاوری میکنه . ساناز گفت ناقلا چرا تو تلفن نگفتی اینو که سارا زد زیر خنده. منم خجالت کشیدم گفتم اخه فکر کردم مشتری هستین (تو یه شرکت خدمات کامپیوتری کار میکنم بعضی وقتا برام سفارش سرویس میاد مثلا شبکه ولی نه این کارای ساده.). سارا گفت شما که وضعتون خوبه ، حالا مگه چقدر قراره بگیری که یه اقا پسر خوشکل و پولدار این همه راهو میاد برای این کار. با خودم گفتم گاوم زاییده اینا رو حتما خانمم مامور کردن. منم خودمو متین و سنگین گفتم بهتره که لبتابو بیارین که کمکتون کنم. ساناز گفت از خانمتون چه خبر حالش خوبه. گفتم اره خدا رو شکر. گفت ما به خانمت چیزی نگفتیم که بهت گفتیم بیای کامپیوتر ما رو درست کنی . اینو بگم ساناز و سارا خیلی صمیمی بودن باهم و خیلی چهره و بدنهای سکسی دارن که هر مرد مجرد یا متاهلی رو به زانو در میاره. من تو دلم هم ترس داشتم هم حس شهوت. سارا لبتاپو اورد و کنارم نشست. طوری نشست کنارم که کنار باسنش که خیلی نرم بود خورد به باسن من. کونش خیلی گنده بود. شاید نتونسته موقع نشستن کنترل کنه ولی نرمی کونش واضح فهمیده میشد وقتی به بدنم خورد. اون موقع نفهمیدم عمدی بود یا نه. ولی باسنشو کشید کنار کمی گفت ببخشید. منم با خودم گفتم بیا یه تیری تو تاریکی بزنیم. گفتم راحت باشید. ساناز اومد و طرف دیگم نشست ولی تقریبا چسبیده بود به من. بوی عطرشون دیوونم کرده بود. دوتاییشون انگار نقشه داشتن برام. اصلا نمیدونستم چیکار میکنم همش حواسم به عطرشون و حضورشون در نزدیکی خودم بودم. واقعا حس دیوانه کننده ای بود. خیلی حس هیجان شیرینی بود. از حرکات و لحن صحبتشون معلوم بود قراره خوش بگذره. میدونین از دو تا دختر زیبا و سکسی با بدنهای سکسی هر چه رسد نیکوست. تو فکر بودم که ساناز گفت فایلها تو این پوشه بود ولی الان نیستن. بعد سریع پرسید خانمت الان کجاست. انگار اصلا فایلی تو پوشه نبوده که اینا بخوان ریکاوری کنن. انگار همش فیلم بوده. چون اصل ماجرا که لبتاپ بود هیچکی از ما سه نفر اهمیتی نمیدادیم. جواب دادم خانمم محل کارشه. ساناز گفت میخوای به خانمت زنگ بزنیم بیاد اینجا. گفتم نه نیازی نیست الان تموم میشه منم باید برم خیلی کار دارم. سارا دستشو گذاشت رو رونم گفت چرا عزیزم استرس داری شوخی کردیم. من نمیدونستم چی بگم که دیدم ساناز هم دستشو گذاشته روی رون دیگم. ساناز لبهای خوشگل و خوش فرمی داشت ولی خیلی جدی و محکم بنظر میرسید در عین حال طوری لوند و سکسی بود که ادم دوست داشت هر چی میگه گوش کنی و زانو بزنی جلو پاهاش. من معمولا متین و سنگینم و مغرور ولی در برابر این جور دخترها زود به زانو میام. ساناز گفت فکر کنم تو این پوشه هم فایل بوده و نیست الان. پوشه رو باز کرد که دیدم عکسهای پورنه. سارا گفت خدا مرگم بده اینا چیه ساناز. ساناز هم مثلا خیلی جا خورده گفت ببخشید. منم که دیگه خیلی حشری شده بودم گفتم عجب عکسایی میشه ببینیم. ساناز گفت نه به اول که اومده بودی نه به الان. با شوخی از لپم با دستش اروم گاز گرفت گفت شیطون الان خانمت اگه ببینه تو با دو تا داف خوشکل و سکسی داری عکس پورن میبینی فکر میکنی چی بلایی سرت میاره. سارا زیر چشمی داشت منو با شیطونی نگاه میکرد نگاهش کردم نگاهش باعث شد لال بشم برای چند لحظه. سارا گفت اقا مهندس چرا جواب نمیدی منم گفتم خانمم شاید بهم حق بده . ساناز گفت اونوقت چرا. صورتش خیلی نزدیک صورتم شده بود. گرمی نفسهاش وقتی باهام حرف میزد رو حس میکردم کلا منو تو یه دنیای دیگه برده بودن. برام هیچی مهم نبود. سارا داشت یه عکسو باز میکرد . اومدم جوابه سانازو بدم که سارا گفت این عکس خوبه؟ دیدم عکس یه مردو دو تا زن پورن استاره . ولی حاضرم قسم بخورم ساناز و سارا از همه پورنستار ها سکسی تر بودن. مرده داشت کس دوتا زنه رو میلیسید. زنا رو مبل نشسته بودن و مرده هم حالت زانو زده. سارا گفت شوهر دوستمونو به جای اینکه خانمش حسابشو برسه منو ساناز اینطوری حسابشو برسیم بهتره. اینطوری بیشتر تنبیه میشه. منم گفتم حاضرم تمام گناهانی که در طول عمرم کردمو امروز به دست شما تنبیه بشم و به مکافات اعمالم برسم. ساناز که صورتش نزدیک بود اروم لبامو مال خودش کرد و دیگه نفهمیدم چی شد دیدم سارا داره از روی شلوارم کیر 18 سانتی شق شده منو اروم میماله. سارا گفت خوش به حال زنت چه شوهر خوشکل و خوش اندامی داره.تو دلم گفتم از این به بعد خوش به حال شماست. گفت که از این به بعد مال ما هم هستی. زیپ شلوارمو باز کرد کیرمو از کنار شرتم به سختی اورد بیرون. تا کیرم مثل فنر زد بیرون سارا زانو زدو همه جای کیرمو بوسه بارون کرد. رژ لب داشت ولی کیرم رژی نشد. ساناز داشت لبامو میخوردو موهامو با دستش به هم میزد. هردو بلند شدن یه دفه. ساناز گفت این اقا مهندس قبل از هر چیز لیاقتش فقط لیسیدن کس و کون منه. فهمیدم داره تلافی بی محلی که بهش کردمو میکنه. منم گفتم حاضرم به استخدام کس و کون هردوتون در بیام. هر کاری دوست داشتین بکنین. من در خدمتتونم. ساناز که میدونستم خیلی تو کفمه نشست رو مبل با حالت دستوری ولی سکس گفت بیا وظیفه تو انجام بده.ادامه دارد به زودی.نوشته: کیوان

75