سلام خدمت همه عزیزان و بروبچ شهوانی. چطورین دوستان؟من محمد هستم معروف به پلشت خان. اقا ما متاسفانه مثل خیلی از دوستان فوت فیتیش داریم. اما نه مثل بعضیا پلشت کص کش خار مادر مرده باشیم که علاقه به رابطه میسترس و اسلو داشته باشیم. چرک خورم نیستیم. فقط پا خوریم😂اقا ما پای دوست دخترمونو توی مدرسشون خوردیم. جاتون خالی. یک کیفی داد عهی چه کیفی داد.😋حالا بیاید قضیه رو براتون تعریف کنم.🔶فقط جان من اگر یکمم از داستان خوشتون اومد حتما لایک کنید. این 👎 نه. این به درد نمی خوره. بلکه 👍 بزنید. دم همهتون گرم. اگر لایک کنید دعا می کنم یک کص خوب برای کردن گیرتون بیاد🔶این داستان بر می گرده به هوه. دوران جوانیمون. جوانی که چه عرض کنم. در اصل بیشتر به نوجوانی می خورد. البته به عقیده بنده، دوران کثیف و حقارت انگیزی بیش نبود. ما توی زندگیمون توی اون موقع فقط ۱ دوست دختر داشتیم.🔧می خواستیم بیشتر بزنیم اما نمی شد. به همین خاطر به پلشت معروفم کردن. اینم به زور گیر اوردم اون موقع🔧این دوست دختر ما نه بهمون کص می داد. نه پا می داد. نه کون می داد. هیچی بهمون نمی داد الی لب. ما تقریبا ۱ سالی فقط لب بازی کردیم. هر روز نزدیک ۳۰ دقیقه ازش لب می گرفتم. زبون تو زبون می پرخوندیم جوری که بعضی وقتا گیر می کردن و قفل می شدن. مجبور می شدیم بریم سراغ لوله کش🔧😂این برای طنز بود😂ما اولاش یکم تردید داشتیم بهش بگیم که فوت فیتیش داریم و بهمون پا بده🔴نگین چرا که دلم خونه. به خیلی گفتم اون موقع. به همه فامیل نزدیک گفتم. اما فقط ابرو ریزی داشت🔴 🔩اقا هیچوقت مرز فوت فیتیشتون رو پیش اقوام نگید. بدبخت می شید🔩ولی یک روز دلو زدیم به دریا و بهش گفتیم. اما یکم توش دستکاری کردیم. یکم که چی عرض کنم. خیلی دستکاری کردیم.بهش گفتم من مرضم اینه و اگر تا ۲۰ سالگی خوب نشم می میرم و تنها راه درمانش انجام این کار در چند جلسهس.🔴چه انتظاری دارید. ما فیلم سوپر اون موقع نمی دیدیم تا بفهمیم چجوری بگیم. اینم گفتیم دلش واسهمون بسوزه🔴حالا یک چیزی بگم کرک و پرتون بریزه. جوابم داد:خب به من چه؟ هنوز تا ۲۰ سالگی وقت داری. تا اونموقع زن بگیر برو با پاش حال کن😂یعنی پایه بودنش منو کشت. اینقدر پایه بود. ما نزدیک دو هفتهی روز کار کار کردیم تا بالاخره جور شد. اما مشکل اینهکه این جور شد. مکان رو دستمون موند. نمی دونستیم واسه مکان چه گهی بخوریم. 🏍فکر نمی کردم قبول کنه. واسه همین فکر اینجاهاش رو نمی کردم🏍بعد کلی جر و بحث، نظرمون افتاد رو مدرسه. من یه دوس داشتم که صمیمی ترین دوستم بود👬. اون قضیه مرز من رو می دونست. چون پدرش معاون آموزشی مدرسهمون بود، ازش کمک خواستم. اونم رفاقت رو در حقم تموم کرد و کمکم کرد. یک روز بعد از ظهر که مدرسه به خاطر جلسه شورای دبیران باز بود، کمکم کرد با نیاز 💑عه یادم رفته بود معرفی کنم. نیاز همین دوست دختر مایه. خوش تیپ و خوش قیافه یا یک کص تنگ صورتی و آبدار. اگه این داستانم لایک زیاد بخوره، داستان کص گیریشم براتون می نویسم💑.....رفتیم توی یکی از کلاسا. اونجا بود که منصرف شد و خواست برگرده. مویوم بهش کلی اصرار کردم و گریه و زاری کردم تا اینکه نرم شد و دوباره پایه شد. اول از همه خواست کفششو در بیاره که نزاشتم و گفتم:شما چرا. من نمی خوام این لحظه فراموش شدنی را ببینم. من می خواهم لمسش کنم با تمام وجودم.برسی قیافه پای درجه یک نیاز:💯💯شلوارک لی پلش بود. ینی رون هاش خوشکل و ملوس بود.کفش اسپورت سفید پاش کرده بود.جوراب ساق کوتاه سفید پاش کرده بود.🔶چیه هوس کردی؟ مجسم کردن چنین پایی هم کیر ادمو شق می کنه. حالا مت این پارو هم خوردم.🔶اول از همه یکم پاهاشو که تو کفش بود بارانداز کردم. در گل زیبا بود. اوتقدر زیبا که کیرم داشت سه دکمه شلوارم رو پاره می کرد.بعد از کمی شروع کردم که پاهاشو از تو کفشش در بیارم. همینکه درش اوردم، بوش رو تموم اتاق فرا گرفت. طوری که می خواستم از این بوی خوش که خوشترین عطر و بویی بود که بوییده بودم، یک شیشه عطر بردارم. پاهاش تقریبا میشه گفت ۱۰ ساعتی توی کفشاش بود و تازه درشون اورده بود.💅(بعد مدرسه نرفته بود خونه. با دوستاش رفته بود ساندویچی، از اونجام اومد پیش من)💅پاهاشو با جوراباش گذاشتم روی صورتم تا بوشو با تمام وجودم حس کنم و کل سینهمو درگیر کنه. به حدی برای یک فوت فیتیشی عالی بود. بعد چند دقیقه جوراباشم در اوردم. باورتون نمی شه. پای فانتزی من. پای خوش فرم که چربی اضافه نداشت. کاملا صاف و بدون چروک بود. لاک قرمز آلبالویی هم زده بود. خلاصه دلمارو برده بود. شروع کردم. دست به آچار شدم. نهنهنهنه… ببخشید دست به کار شدم. شروع کردم به لیسیدن و بوس کردم. اول از همه کل پاشو ماس مالی نه ببخشید ماچ مالی کردم. انگار روی تخت فرانمروایی نشسته بودم. بعدش شروع کردم به مکیدن پاشنه هاش پاش و با تمام وجودم لیسشون می زدم. اینقدر لیست زدم که به صورت کامل خیس و مرطوب شده بودند. جاتون خالی. چون جلسه اول بود. یکم شرم می کرد و زود تمومش کرویم. اما جلسات بعد بیشتر پایه شد و ایندفعه خودش دستور می داد.اقا زیر پاشو گرفته بودم و انگاری داشتم کباب بره می خوردم. همینطوری داستم زیر پاهاشو می خوردم. بعدش رفتم سراغ انگشتاش. دونه به دونه ماچ مالی می کردم بعد کلی بوس و لیس زدن، می کردم توی دهنم و می مکیدمشون. چه حالی می داد. جاتون خالی😢توی حال و هوای خودم بودم که دوستم اومد تو و گفت:× جلسهشون داره تموم می شه هرکاری می کنی خلاصه کن.منم که انگار دنیارو ازم گرفته بودن با اشک جوراباشو پاش کردم و کفشارو پاش کردم. خواست بلندشه که نزاشتم. اخه همیشه یکی از فانتزیام این بود دوست دخترم رو بغل کنم و بلدنش کنم تا یک مسافتی رو ببرمش. از خدا خواسته بغلش کردم و مثل این پوزیشن سکس هست که طرفو می چسپونه به دیوار و بلندش می کنی بعد کیرتو می کونی تو کصش، منم این پوزیشنو گرفتم و با بغل کردن و لب گرفتن بردمش بیرون.🔶جلسه تو اتاق کنفرانس در طبقه ۴ برگزار شده بود. مدرسه مام دوربیناش مشکل داشت اون هفته، هنوز درستش نکرده بودن🔶اقا جان کسی که دوس دارین اگه یک ذره هم از خوندن این داستان خوش حال شدید یا کیف کردید، لایک مثب کنید. اگر لایک کنید، داستان کص گرفتن ازش رو هم می نویسم. با تشکرنوشته: پلشت خان
1.1K