مریمعشق نوجوانی من

سلام من مریم هستم ۱۸ سالمه نظری رو خودم ندارم ولی میگن ک خوش هیکلم میخوام براتون از اولین رابطم با عشقم بگمما خیلی از هم فاصله داریم پس رلم هر وقت میاد پیشم چن روز میمونه اولین بار ک میخواست بیاد قرار شد سوئیت بگیره ومن بپیچونم بلاخره روز دیدن اومدوقتی تو پارک دیدمش محکم بغلش کردم یه حسی بهم دست داد ک تاحالا تو عمرم نداشتم حس میکردم دلم پر میکشه براش اونم یه پسر ۱۷ ساله بود ک حدود ۵ ساعت تو راه بود ولی انگاری ک خستگی رو حس نمیکرد اصن اونم خوشحال بودمحکم بغلم کرده بود نگاهش کردم یهو لبمو بوسید یه بوسه طولانی خوشحال بودیم ک بعد از مدت ها تو بغل هم بودیم گوشیم زنگ خورد مادرم بود منم از ترس گفتم بریم سمت خونمون اونم بیرون منتظر باشه رفتم خونه کسی نبود ما دوتا خونه داریم یکی تو شهر یکی تو روستا پدر و مادرم اجازه میدن تنها تو این خونه باشم برای یه مدتی ک کاری پیش میاد منم بهونه اورده بودم وتنها بودم ولی استرس اینم بود ک یهو بیان زنگ زدم رلم گفتم بیابالا اولش ترسیده بود ولی اومد بغلش کردم دوباره بوسش کردم یکم رو مبل نشستیم ازش خواستم ک منو ببره رو تختم چون از ذوق کل دیروز نخوابیده بودیم بغلم کرد بردمم رو تخت ازش خواستم کنارم دراز بکشه همو بغل کردیم ک بخوابیم ازهم لب گرفتیم منم شیطون هی دست به کیرش میزدم یکم حشری شد شروع کرد مالیدن سینه هام خواست از زیر سوتینم بهش دست بزنه چو سفت بود نتونست تاپ و سوتینمو دراورد شروع کرد به مالیدن و خوردن سینع هام منم ازش لب میگرفتم گاهی یا گردنشو میک میزدم دوست داشتم به کسم دست بزنه اما پیشروی نمیکرد بهش گفتم کصم خیس شده دستم بردم تو شرتم گفت ببینم شلوار و شرتمو دراورد کسمو میخورد منم داشتم حال میکردم سرشو فشار میدادم اومد بالا کنارم دراز کشید رفتم کیرشو دراوردم شروع کردم ساک زدن البته زیا بلد نبودم ولی سعیمو میکردم اولش اومد لاپایی بزنه دیدم حشریم بهمون حال نمیده گفتم بکن تو کونم اونم از خدا خواسته قبول کرد به کونمو کیرش کرم زد اروم ۱انگشت کرد تو بعد دو انگشت بعد ۳ انگشت تا یکم جا باز کرد بعدش سر کیرشو کرد تو کونم یکم ک دردش اروم شد تا ته کرد دوباره صبر کرد جا باز کنه بعد ۱۰ مین شروع کرد تلمبه زدن نیم ساعتی طول کشید ک ابشو اورد تو کونم بعدش ازم لب گرفت تشکر کرد هنوزمم باهمیم و من امیدوارم ازدواج کنیم چون همو دوست داریمنوشته: مریم

60