دوست پسر جدیدم سایزش خیلی بزرگ بود

خبببب سلام به همگی، من خیلی تجربه نداشتم توی حضوری ولی همونایی که داشتم فک میکنم خوبه برای داستان، ینی معمولی نبوده، این یکی از داستاناس که برمیگرده ب موقعی که 20 سالم بود حدودا و طرف هم 26 اینا میشد.این داستان رو چند قسمتی میگم، اگر استقبال شد هی اضافه میکنم، فعلا قسما اولشه:)جریان این بود که توی خوابگاه دانشگاه بودم و تازه با گروهای گی تلگرام که اصل میدی توش آشنا شدم و مدلمم اینجوری بود که نگران اخلاق طرف و ناقل بیماری نبودنش بودم و اینا؛ ینی مثلا ینفر پیام میداد بی ادب بود، یکی کثیف بود، یکی بیشعور بود، خلاصه یروزیییییییی…پیام دادم توی گروه که من من 24 ام، قدم 187 وزنم 80 دانشجو شهر فلان، اومد پی ویم خیلی مؤدب بود خیلی محترم و تازه توی همون مجتمع خوابگاهی من بودش. دیدم خوبه از نظر اخلاق و گفتم ببینم چی میشه.پرسیدم ازش: قد و وزنتون لطفا؟گفت: 190 90ببخشید یسؤال، سایزتون چنده؟گفت: بزرگه عزیزم.گفتم: میشه ببینمش.فرستاد. آقااااا سیااااه، بزرگگگگ، فک کنم 19 بود و حسابی هم گوشتی. تا دیدمش نتونستم جلو خودمو بگیرم ولی نبایدم وا میدادم یهو.گفتم: ااا چه گندسسس 😂گفت: آره عزیزم خخخ؛ چطوره؟؟گفتم: خب خیلیی قشنگه، بابت خوردنه.گفت: خب پس بیام پیشت:)))).منم یهووو هول شدم و گفتم خدایا چی بگم. لنگ ظهر بود؛ گفتم که بریم حموم ؟؟؟با خنده گفت کسی نیادش؟؟؟گفتم نه بابا چون لنگ ظهر و روز تعطیل؛ حمومای خوابگاه خلوته.گفت باشه و اینا و بعدش گفتم: پس بیا توی ساختمون ما، ته سالن، حموم آخری آبو باز میذارم تا بیای و هر وقت اومدی تق تق بزن درو باز کنم.خلاصههههههه من رفتم حموم و منتظر بودم، گفته بود هیکلیه، من هم بلندم خودم ولی اون یکم بلندتر بود و بدنسازی کار میکرد، بدنش مردونه تمیز بود. منتظر بودم و استرس داشتم، یهوووو صدای تق تق اومد. اومد داخل با چهره بشاش و شاد، من شورت پام بودا ولی قرمزززز شدم چون بار اولم بود اینجوری، اون لباس تنش بود، گفت صبر کن درشون بیارم…آب باز بود و صدای خوردن آب از دوش به زمین فضا رو عادی میکرد و انگار نه انگار دونفر حمومن. بعد که لباساشو درآورد گذاشت روی رخت‎وآویز(بجز شورتش البته)، بغلم کرد؛ نمیدونم چی بگم ولی خیلییییی بغلش گرم و خوب بود.چشم تو چشم بودم اول ولی من خجالت کشیدم ازش و سرمو روی سینش تقریبا گذاشتم و کیرشو دید میزدم. دستشم برد سمت کونم و ناز میکرد. جفتمون شورت پامون بود. منو چسبوند به خودش کامل، کیر گندششش رو حس کردم روی کیرم کوچولوم(مال من 14 عه)، حس کردم کیرم پیش کیر اون دودوله:)))))، که واقعا هم اینجوری بودش.هی کیرشو میمالید به دولم و در همون حالت بغل گردنمو داشت میلیسید. حس کردم دیگه وقتشه با کیرش مواجه شم دست کردم توی شورتش…واااای دااااغ بود و نرم و گنده و سنگین.عالی بوود ینی. من دیگه کم کم صورتم فقط رفت سمت کیرش که دیگه خیلییی گفت بذار درش بیارم عزیزم. آقا شورتشو درآورد؛ کیر گندششش یهو زد بیرون:))))))، من مات شدم، منو خودش چرخوند گفت بذار شورتتو درآرم، منم آروم پاهامو بلند کردم و شورتمو با کمکش درآوردم و بعد یکم ازش فاصله گرفتم. خجالت میکشیدماااا، کیرش گندهههههه بعد اونوقت کیر من دودول، من سر جام خشکم زده بود و دستم روی دودولم بود و جلو نمیرفتم اصلا.منو با ی لبخند کشید سمت خودشف دهنمو گرفت و لب گرفت ازم، قدش بلندتر بود از من ، برای همین کیر گندش قشنگ بالای دودول من میخورد. یجوری بود، بعد منو یکم بلند کرد که کیرش بیوفته لای پام و بیضه هام، آقاااااااا یه حس عجیبیییییی داشتم، دودولم و بیضه هام همه سوار کیر گندش بودن:)))))))). دیگه از لب و گردن کارمون کشید به لاپا دادن من. پاهامو چسبوندم بهمدیگه که از لاشون رد کنه کیرشو؛ کیرش عرق کرده بودااااا، خیسسسس، همونجوری بدون تف عقب جلو میکرد کیرشو؛ منم سرم توی سینش بود و محکم بغلش کرده بودم، دستامو دور کمرش حلقه کرده بودم…ادامه در قسمت بعد:)نوشته: رضا

206