سلام من وحید هستم ۳۵ سالمه و مجرد هستم و به خاطر همین خونه خالم خیلی میرم.خالم هم خونش بزرگه و یه طرف حیاط هم خونه پسر خالمه که با زن و بچه هاش زندگی میکنه.خونواده پسرخالمم همش خونه خالم هستن و فقط واسه خواب میرن خونشون.داستان از اونجایی شروع شد که دیدم زن پسر خالم لیلا تا غذاش رو میخوره میره خونشون تنها میشینه.وقتی خیلی تکرار شد فهمیدم یه خبراییه.تو این مدت توجه کردم بهش دیدم این لیلا چه تیکه ایه.قدش متوسط بدون شکم یه کون بینهایت خوشگل و پوست سفید و صورتش هم که از قبل میدونستم خوشگله.چند بار بهم پی ام داده بود که رضا(پسرخالم)با یکی دوسته و از این حرفا و تو میدونی و باید بهم بگی.گفتم اشتباه میکنی رضا اهل این حرفا نیست.اینو گفتم بدونین ما به هم پی ام میدادیم ولی لیلا همیشه خیلی نجیب و ترسو بود و از ترس شوهرش جرات نمیکرد کاری کنه.مثه سگ از شوهرش میترسید.منم تو این مدت ها فقط لیلا رو دید میزدم و از هر فرصتی استفاده میکردم تا خوب کس و کونش رو برانداز کنم.تا یه جاش معلوم میشد عکس میگرفتم و جق میزدم باهاش.خلاصه یبار تو این حرفا و چت ها حرفش پیش اومد گفت بدش نمیاد با یکی باشه تا نیازهاش که عمدتا مالیه رو جبران کنه.راست میگفت پسرخالم هم مثه حیوون باهاش رفتار میکرد هم پولی خرج نمیکرد.تازه خانوم بازی هم میکرد.گفت هیچکس نیست که منو با دوتا بچه بخواد و این حرفا.عملا داشت میگفت بیا باهم باشیم.بعد منم بهش گفتم من حاضرم باهات باشم که گفت نه!!!تو از سر من زیادی ولی رضا بفهمه خیلی بده و این حرفا.ینی مارو عملا کییر کرد.گفتم اینو من باید بکنم.ولی خب چجوری؟همیشه تو فکرش بودم و بدیش این بود همش این کس و کون جلوم رژه میرفتن.تو این مدت بنده خدا دوستش رو اوکی کرد برام اونم کردم ولی به دوستش هم میگفتم من لیلا رو دوس دارم بکنم.فانتزیم دوبل کردنشون بود.ولی قسمت نبود.تا اینکه لیلا خانوم پول لازم شد.بهم پیام داد که پول میخوام گفتم بیا بریم بیرون هم خرید کنیم هم پول بهت میدم.گفت خرید نه و فقط پول گفتم نه بیا کارت دارم و ببینمت و از این حرفا.خلاصه کوتاه نیومدم و مخش رو زدم.گفتم باید ابروهام رو هم برداری.گفت باشه.خلاصه قرار و چند سی سی قطره شهوت زا و عطر شهوت زا و خلاصه همه چی رو آماده کردم و مترو سرسبز سوارش کردم.یه مانتو نازک اما بلند با یه شلوار لی مشکی چسبون پوشیده بود و با یه کفش پاشنه بلند.آرایشش رو هم ملایم کرده بود که سکسی ترش میکرد.تا سوار شد دست دادیم و رفتم جلو یه آبمیوه گیری دوتا آبمیوه گرفتم و قطره رو بجای ۲۰ تا ۳۰ تا ریختم و دادم خانوم تا تهش رو خورد.حالا باید نیم ساعت کس چرخ میزدیم.گفتم چقدر پول میخوای عزیزم گفت ۳ تومن.کارتش رو گرفتم پریدم عابر بانک زدم به حسابش و کارتش رو اومدم بدم دستش رو گرفتم تو دستم به خودم گفتم امروز بهترین روز زندگیت میشه.گفتم ابروهام رو بردار که موچینم آورده بود و رفتیم صندلی عقب.خانوم نشست.منم سرم رو پاهاش.وااااای.کیرم داشت میترکید.از یه طرف نفسش میخورد تو صورتم.یکم خودم رو مالوندم دیدم داره نفسش تند تر میشه.گفتم اینجا سخته خراب میشه ابروهام بریم خونه ده دقیقه بردار و بیایم.چیزی نگفت و از اونجا که همه چی هماهنگ بود لازم نیست که بگم اطراف خونه میپلکیدم که وقت هدر نره.رفتیم بالا و یادم افتاد شرابم دارم.گفتم لیلا شراب دارما…گفتم میخوری اولش ترسید و گفتم چیزی نیست و یه لیوان شرابم زدیم و من دومیش رو هم زدم و کمرم رو هم سفت کرده بودم که سرم رو گذاشتم رو پای لیلا و اونم ابرو بر میداشت و پوستش هی سرخ میشد.یهو دلو زدم به دریا گفتم لیلا یه روز یه لباس یقه باز پوشیده بودی زیر چادرت سینه هات یه لحظه معلوم شد من دیوونه شدم.گفت ای هیز…گفتم میدونی چی دلم میخواست اونموقع؟(دستم رو آرو بردم از زیر لباس رو کمرش و شروع کردم نوازش کمرش.)دلم میخواست اینطوری (دستم رو بردم زیر بند سوتین و همون رو آوردم تا سینه چپش رو گرفتم)جلوی رضا جف سینه هات رو میگرفتم و میخوردم.یهو چشماش رفت.یه آه کشید و بردم صورتم رو جلو صورتش بهش گفتم چرا تو این مدت با من نبودی؟گفت الان که اینجام.رفتم سمت صورتش که یه لب سیر ازش گرفتم.تو همین حین سوتینش رو باز کردم و شروع کردم جفت سینه هاش رو خوردن.سینه هاش شل بود و حال نکردم ولی نذاشتم بفهمه و حسابی خوردمشون.بعد بغلش کردم بردم انداختم رو رخت خواب و افتادم روش و لباس و سوتینش رو در آوردم و شروع کردم از گردنش خوردن و رفتن پایین.رو شکمش که رسیدم ناله هاش خیلی بلند شد.آروم دکمه و زیپ شلوارش رو باز کردم و یه وااااای گفت و منم شلوار رو در اوردم.حالا بین من و اون کوس و کون یا شرت فاصله بود.ولی شرتی که خیس آب بود.یکم از رو شرت بوس کردم و آروم زدم کنار یه کس دیدم انگار نه انگار این کس ده ساله داره میده و دوتا شکم زاییده.کسش سفید بود و داخلش صورتی و خیس…یه نوک زبون که زدم انگار شوک بهش وارد شد.خودش شرت رو یکم کشید پایین و باقیش رو هم من درآوردم و شروع کردم به خوردن.یه جوری براش خوردم که داشت به عرش میرسید.خودش رو بالا پایین میکردو و سر منم با دست و پاهاش گرفته بود که یوقت خوردنم رو متوقف نکنم.فهمیدم الان وقتشه…انگشتم رو آروم بردم دم سوراخ کونش و نوکش رو کردم تو و با بالا پایین رفتنش هی بیشتر رفت که دیدم لیلا داره میگه دارم دیوونه میشم.کیرت…کیرت رو میخوام.گفتم من کست رو خواستم خودم بدستش آوردم توام کیرم رو بخوای باید بدستش بیاری.گفت آخه الااااااان میخوااااامش.الان میخواااامش و شروع کرد آه و ناله کردنو فهمیدم داره ارضا میشه منم بیشتر خوردم و انگشتم رو هم تند تند میکردم تو کونش.با آه و ناله و کیر خواستن ارضا شد و افتاد و منم شروع کردم به نوازشش.یکم بوسش کردم گفتم من فکر میکردم تو خیلی هاتی…که گفتی پس باید بدستش بیارم؟گفتم بله…بلند شد و شلوار و شرت رو در اورد و رسید به کیرم.با دستش به زور میتونست دورش رو بگیره.گفت جوووونم و بعد گفت کاندوم داری؟گفتم حالا کو تا کاندوم یکم باهاش بازی کن.گفت وحید من از ساک زدن بدم میاد واسه رضا هم نتونستم بخورم هنوز.گفتم ایراد نداره.دوباره خوابوندمش و شروع کردم به خوردن کسش.تا دوباره حشری شد برش گردوندم جوری که سر من رو تخت باشه کسش تو دهنم.خودمم چرخوندم جوری که کیرم جلو صورتش باشه.اولش یکم گرفت تو دستش و بعدش که حشری شد گفتم یه امتحانش بکن دوس داری.لب و دهن تو مخصوص ساک زدنه.خلاصه اول یکم مالید به لبش و منم شدت خوردن رو زیاد کردم و چوچولشم میمالیدم.که یواش یواش شروع کرد به خوردنواااایچه خوردنی…خودش تعجب کرده بود.میکرد تو و میاورد بیرون میگفت خوبه؟دوس داری؟بهش اشاره میکردم که آره…من اگه کمرم رو سفت نکرده بودم تا اونموقع ۴ بار ارضا شده بودم.دوسه دقیقه ای که خورد دیدم ولعش زیاد شده و کسش رو محکم میکنه تو دهنم و آه ناله میکنه که فهمیدم دوباره ارضا شد و همچنان کیرم رو میخوردبعد بلند شد نشست و با یه دسمال کسش رو پاک کردو افتاد به جونم کیرم…یه جوری میخورد و میگفت رضا دارم کیر وحید رو میخورم.توام برو هرکیو میخوای بکن.بعد شروع کرد لیس زدن کیرو خایم.چه لذتی داشت.داشتم دیوونه میشدم.دوباره کیرم رو خورد و بعد یه ماچش هم کرد و گفت حالا بدستش آوردم؟گفتم بخواب تا بهت بگم.گفت نه تو تکون نخور.سراغ کاندوم رو گرفت و من بهش دادم و خودش زحمتش رو کشید و خلاصه نشست رو کیرم.الان این منم که رو تخت خوابیدم پاهام باز و لیلا با کسش نشسته رو کیرم و داره بالا پایین میره وسینه هاش تکون میخوره…رو عرش بودم ولی باز دنبال کونش بودم.شروع کردم همینطور که داشت بالا پایین میرفت چوچولش رو مالیدن که مست شد.افتاد با سینه و سر روم و شروع کرد عقب جلو رفتن و چوچولش رو مالوندن به زیر شکمم.بهش گفتم خوبه گفت اره…دارم دیوونه میشم.گفتم از چی ؟گفت از کیرت دیگه.گفتم کیر کی؟گفت کیر تو…کیر تو که الان داره منو میکنه.گفتم از کجا میکنهگفت از کسم…اینارو میگفت و آه و ناله میکردگفت رضا ببین اینو میگن کردن.جرم داره میده پسرخالت.همینارو گفت و ارضا شد و افتاد روم و شروع کرد به قربون صدقه رفتنم.کیف کردم.بعد بلند شد خوابید و پاهاش رو باز کرد و گفت حالا بکن میخوام ببینم.منم کیرو کردم تو کس خیس…حالا نکن کی بکنوقتی میکردمش یه جوری میگفت بکن کسمو.کسم مال توعه.بکنش وحید…انقدر بکن تا آبت بیاد که نتونستم جلو خودم رو بگیرم و چند تا تلمبه زدم و آبم اومد.میخواستم وقتی آبم میاد تو چشماش نگاه کنم که همینم شد.گفت ارضا شدی فدات شم؟گفتم آره لیلا خیلی خوب بود.درگوشش گفتم تو باید زن من میشدی.گفت انگار دوباره ازدواج کردم وحید.وحید ولم نکنیا…گفتم نه قربونت برم چرا ولت کنم؟تازه همدیگرو پیدا کردیم.دوتا بوسش کردم وبلند شدم کسش و تمیز کردم کاندومم در آوردم و بعدش لباسش زیرش رو تنش کردم و گفتم تا هروقت بخوای مال منی اونم خندید و لباساش رو تنش کردبعد گفت که با یکی دوسته که خوب میکنتش ولی پسره عوضیه و الانم این پول رو واسه اون میخواست در عوض کیرش.حتی گفت به مرادم رسیدم و پول نمیخوام گفتم مال خودت.یکم نشستیم کنار همو ابروهام رو برداشت و گفت بریم آقا؟؟؟گفتم لیلا میدونی من هنوز به مرادم نرسیدم؟گفت اره ولی به اون نمیرسی.گفتم بهش نمیذاریم اذیت شی اگر اذیت شدی نمیکنم.گفتم انگشتم درد داشت؟گفت مگه کردی تو؟گفتم آره.البته فهمیده بود و بروی خودش نمیاورد.گفت یه وقت دیگه… بقلش کردم رو کاناپه انداختمش و شلوارش رو در اوردم.دوباره شروع کردم به خوردن.منتها اندفه کونش رو هم لیس میزدم.از زیر تخت کرم رو درآوردم و افتادم به کونش با کرم و انگشت…یه ربع دوتا انگشت تو کونش و بازبونم کسش رو میخوردم که اونم داشت دیوونه میشد.داگ استایلی شد و گفت بکن…شروع کردم به آروم آروم کردنش .وقتی کردم سر کیرم رو تو احساس فتح الفتوح میکردم.بالاخره کون لیلا رو کردم…گفتم هروقت دردت اومد بگو گفت تو بکن فقط خواهشا آبت بیاد.گفتم تا تو ارضا نشی من آبم نمیاد و با دستت کست رو بمال و گفت ارضا شو زود فقط و شروع کرد به مالیدن کسش.جفتمون از خود بیخود شده بودیم و اون زود ارضا شد و من گوشی رو برداشتم از کونش رو کردن فیلم گرفتم جوری که خودش معلوم نباشه.۳۰ ثانیه فیلم تا وقتی آبم رو میریزم تو کونش که هروقت میبینمش کیف میکنم.بعد اونروز هرجایی که موقعیتش پیش بیاد میکنمش.حتی خونه خودشوننوشته: وحید
941