سکس مردونه بعد از ازدواج

سالها از ازدواجم گذشته بود یادمه اونموقع که تصمیم گرفتم به اصرار خانواده ازدواج کنم فکر میکردم که دیگه با همجنس سکس نمیکنم چند سال اول واقعا به همین منوال گذشت ولی کم کم که زندگی وارد فاز عادی میشد گاهی بیاد دوران قبل ازدواج میافتادم اونموقع ها مسنجر یاهو بود و اتاق های گی و حالا دیگه خبری از اون نبود یک روز سرکار داشتم سعی میکردم رمز یک سایت و بازیابی کنم رمز جدید و فرستاد به یه ایمیل قدیمی رو یاهو رفتم اونجا خیلی وقت بود سر نزده بودم کلی ایمیل بود یاد اونموقع و شیطونیا ایمیلهارو میخوندم یه دوستی داشتم که از من یکسال بزرگتر بود اونموقعها یکی دوباری رابطه کردذه بودیم کنجکاو شدم و ایمیلشو سرچ کردم براش یه متن کوتاه نوشتم و جویای حالش شدم نمیدونستم ادرسشو هنوز داره یانه فکر کنم 3 هفته گذشته بود که دیدم ایمیل و جواب داد حال و احوال کرده بود شمارشو گذاشته بود تماس گرفتم تو یه شرکت مهندسی کار میکرد دوتا بچه داشت باهم نیم ساعتی صحبت کردیم از همه چی گفتیم غیر از سکس چند وقتی ارتباط در حد پیام بود یه روز یه پیام داد که نوشته بود هنوز اهلش هستی خوندم و بعد پاکش کردم دو روز طول کشید تا جوابشو بدم هنگ بودم هم میخواستم هم نه ساعت 6 جلو دفترش بودم رفتم بالا زنگ زدم تو شرکت تنها بود فقط یه سلام و احوال پرسی کوتاه رفت تو ابدارخونه شربت ریخت اورد نشستیم رو مبل قبلا تو همچین موقعی از شدت فشار و شهوت کیرم میترکید الان اصلا تکون هم نمیخوردمال اونم همچین تعریفی نداشت حداقل از رو شلوار شربت و خوردیم اون الان سیبیل گذاشته بود هردو کمی شکم داشتیم گفت میخای شروع کنیم یه لبخند یه سر تکون دادن بلند شدیم هرکی لباس خودشو در میاورد شکم من کمی بزرگتر بود شورتشو دراورد کیرشو دیدم انگار هکه چیز بسرعت به قبل برگشت در کمتر از جند ثانیه کیرم راست شد مال اونم این حسیه که هیچ وقت از ادم جدا نمیشه به خودم اومدم تو بغل هم بودیم رفتیم رو مبل حالت 69 هنوزم حسشو دوست داشتم گرما بدنمون 6 سال از اخرین سکسم گذشته بود مثل اونموقع ها فن چرخشی و زدم ولی دیگه نه با اون سرعت قدیم با دست اشاره کرد از زیر میز وازلین و بیارم به کیرم مالیدم و به سوراخش همونطور رو مبل دراز کشیده بود و کیرشو جابجا میکرد رفتم روش دستهام دوطرف شونهاش بود کیرم و لای کونش میمالیدم چندبار اینکارو کردم کونش و اورد بالا چراغ سبز و داد گفت فقط مواظب باش زخم و زیلم نکنی سرشو گذاشتم رو سوراخش کمی عقب و جلو اه و وای سکس تو میانسالی ولی هنوز برام لذت بخش بود با کمی عقب و جلو کیرم خودشو کامل جا کرد تو اون لحظه هزارتا فکر از سرم میگذشت ولی نمیتونستم هم دست بکشم صدای نفسهای وحید میومد محکمتر فرو کردم صدای ای اون دراومد داشتم آماده میشدم بهش گفتم حالا آماده ام باید اول به اوج میرسیدم تا بتونم به اونم حال بدم رو مبل دراز کشیدم داشت کیرشو وازلین میزن با انگشتش به سوراخم هم مالید انگشتم کرد کیرم زیر شکمم جابجا کردم داشت لای کونم میمالید گذاشت رو سوراخ درد داشت ولی نه مثل اولین بار کمی عقب جلو عقب جلو کیرش داغ بود کونمو دادم بالا اونم از خدا خواسته جا کرد اهم در اومده بود درد و حال و فکر و … همه چی قاطی شده بود داشت تلمبه میزد شکمش به کونم میخورد کیرم زیرم بین شکمم و مبل مونده بود به مبل مالیده میشد حرکتش تندتر شده بود فقط میشنیدم که میگفت نزار ابت بیاد یهو روی من ولو شد کارخودشو کرده بود داشت واسه قطرات آخر تلاش میکرد نمیتونستم طاقت بیارم گفتم پاش تا ابم نیومده کیرش و دراورد بلند شد تا رو مبل بغل دراز کشید رفتم سراغش کیرم راهو بلد بود فکر کنم 5 تا هم تلمبه نزدم که از اونهمه فشار راحت شدم . اونروز گذشت تا دوهفته هیچ تماسی نداشتیم حتی یک پیام بخودم قول دادم که دیگه اینکارو نکنم حتی اگه پیام داد جوابشم ندم ولی هیچ خبری از اون نبود هیچ اوایل هفته 3 هر روز گوشی و نگاه میکردم بازم هیچ روز 3شنبه رفتم سمت شرکتش جلو در رسیدم باورم نمیشد پارچه مشکی بنر تسلیت عکسی نبود تسلیت مهندس غم آخر مهندس … برگشتم سمت ماشین یه دفه وحید جلوم بود سلام کرد فقط نگاش کردم گفت خوبی ببخشید نتونستم تماس بگیرم شریکم فوت شد و درگیر بودم … منکه اصلا نمیشنیدم تسلیت گفتم و خداحافظی و اومدم فقط از خودم می پرسیدم من چرا تا اینجا اومدم چرا منتظر تماسش بودم چرا …نوشته: رامین

290