...قسمت قبلاز کافه پاتوق همیشگی اومدیم بیرون و من و مینا رفتیم سمت ماشینی که کامی واسمون قبلش روشن کرده بود و گرم کرده بود …مینا وقتی به ماشین رسید با یه لحن تند و زننده به کامی اشاره کرد که جوراب هاش کجاس؟؟+جورابام … زود باش …_بله ببخشید یادم رفته بود …+نمیخواد برو بشین عقب بعد که رسیدیم خونه خودت پاهامو میشوری+سینا خان بفرمایید جلو شما ، اینطوری بهتر از فضا لذت میبریم• ممنون مینا خانوم این سورپرایز مون بود ؟؟+نه آقا , این که چیزی نیس بشین تو ماشین تا بگم+خب آقا کامی کارات رو ردیف میکنی من و سینا جون هوس کردیم بریم یه سفر چندروزه جنابعالی هم مرخصی ندارم و اینا من حالیم نیس … یه لیست خرید بهت میدم میری امشب میخری و آماده میکنی واسه فردا آماده باشه .من هنگ از اتفاقات عصر تا الان ، هنگ از ماجرایی که افتادم داخلش و داره مثل یه سیل پرسرعت منو با خودش میبره ، چرا باید برنامه سفر بذاره؟چرا زمان نمیده؟؟ مگه قراره من منصرف بشم ؟؟ چرا باید پا پس بکشم ؟؟_بله عزیزم حتما همه رو طبق لیست خرید میکنم+نظرتون چیه آقا سینا ؟؟ لطفا نه نگین به همه مون خوش میگذره ( شال ش رو باز میکنه و کامل خط سینه رو میندازه بیرون و سفیدی بالای سینه ش توی اون تاریکی ماشین می درخشه ولی بازم سخته بخوای راحت ببینی ، انگار متوجه میشه من سخته واسم دید زدن ، یهو لامپ داخل ماشین روشن کرد و یه دست به رون پر و درشتش میکشه به من میگه :)+این شلوارم باهاش راحت هستم ولی یکم گرمه این واسه سفر رفتن زیاد مناسب نیست شما نظرت چیه ؟؟ای وای ، یه بدن نمایی خیلی شیک و تمیز اونم توی ماشینی که همسرش صندلی عقب نشسته ، عملا با سوالا و حرکتاش منو وادار میکنه تمام اندامش رو برانداز کنم ، انصافا هم اندام خوبی داره ، رووون توپر و گوشتی در حد خودش ، شکم که به چشم نمیاد چیزی و سینه هاشو که انگار داخل سوتین جک دار کرده که خط سینه ش چند برابر زیباتر بشه و تاپ سفید رنگی که سوتین قرمز تیره زیرش کامل سایه انداخته و صحنه رو بینظیر کرده …مجبورم تمام این صحنه ها و برانداز کردن ها رو در کسری از ثانیه انجام بدم و نظر م رو درباره سوالش اعلام کنم .نمیخوام متوجه بشه زیبایی اندامش زبون منو قفل کرده …_والا چی بگم مینا خانوم ظاهراً چون شلوارتون جین هس یکم ضخیم تره ولی خب اگه راحت تر بپوشید که بهتره ( نوبت منه جسارت م رو نشون بدم ) همینطور که باهاش حرف میزنم دستم رو میبرم سمت رون ، بله این خیلی ضخیمه اگه مسیر طولانی باشه اذیت میشی یا بخوای مچ ش رو بزنی بالا لب دریا بازم سخت میره بالا …کیرم در حد انفجار شق شده ، مینا هم مشخصه بدجور حشری شده خودش رو ول کرده تقریبا ، نمیتونه رانندگی کنه من که حواسم به جاده نبود ولی با ترمز گرفتن متوجه شدم که یه کنار ایستاد …+پس یه شلوار هم به لیست خرید ت اضافه کن کامی البته رنگ و نازک بودنش رو حتما با سینا جون چک میکنی ، واسش ارسال میکنی اگه اقاسینا تایید کرد میخری ، میفهمی ؟؟,• بله عزیزم حتما .+سینا جون میشه لطفاً از پشت کمر شلوارم سایز رو بخونی ؟؟اینو خیلی وقته خریدم خاطرم نیست_میخواین بعد که رفتین خونه کامی بخونه و واسه خودش یادداشت کنه؟؟+کامی الان خونه نمیاد که ، در ضمن کامی یه جاهایی محدودیت تردد داره !!اینو گفت و زد زیر خنده ،خیلی حرفهای و قدم قدم داره واسه هر نفر مسیولیت ها رو مشخص میکنه .جوری که منو راحت توی موقعیت قرار بده کمربند ماشینش رو باز کرد و کامل چرخید سمت پنجره ، مانتو رو زد بالا و دکمه شلوارش رو باز کرد تا کمر شلوارش آزاد بشه ، ای وااااای من چه کووون زیبایی داشتم میدیدم، یه کون گرد و بدون ذره ای چربی اضافی ، از اون کون ها که واقعا خوردن داره، خب بلاخره جواب های میشه هوی ، منم دست چپ رو گذاشتم زیر کون مینا و لبه ی شلوار رو با دست راست برگردوندم و که مثلاً از روی لیبل شلوار سایز رو بخونم ، ولی ترکیب پوست سفید بالای کمر مینا با شورت زرشکی مشکی ِِ قشنگش اجازه نمیداد بتونی روی لیبل شلوار زوم بشی …+اگه نور کمه سینا جان … صب کن یه کاری کنم . کامی ؟؟ میبینی اقاسینا نمیتونن بخونن ایستادی نگاه میکنی ؟؟زود باش فلش گوشی ت رو بزن بگیر بالای باسنمنور گوشی که اومد تازه متوجه شدم واویلا این چی بوده من چی میدیدم،کامی آب دهن ش رو قورت داد و نور رو انداخت و این نور انداختن برای هر سه نفرمون منفعت داشتکامی لذت برد که باسن خانومش کاملا روی دست دوستش هست.مینا به بهترین نحو ممکن کون خوشگلش رو به نمایش گذاشتمنم به کشفیات م اضافه کردم و حالا با اطمینان رفتن به سفر رو قبول میکردم که بماند ، از طرفی دلم میخواست همین الان سفر شروع بشه ._خب سایز ۳۸ هستش مینا جان+مرسی سینا ، زحمت افتادی دستت هم اذیت شد ، ای جووونم ببخشید .+( رو به کامی ) مگه نمیبینی کارمون تموم شد فلش رو خاموش کن از بیرون مردم میبینن زود باش دیگه .چقدر باید بهت من همه چی رو بگم ._مینا رنگ روشن بگیر مثلاً سفید ، فک کنم واسه شما بهتر باشه این رنگ ها.+چشم(رو به کامی ) ساپورت سفید دو تا بگیر چون ممکنه بلاخره یکیش کثیف بشه یا پاره بشه ( به من نگاه میکنه و میخنده)مینا میخواست راه بیفته که یهو یادش افتاد دکمه شلوارش هنوز بازه ، از توی آینه به کامی نگاه کرد و گفت+دکمه من باز مونده اونوقت تو اون عقب نشستی؟؟ زود باشکامی اومد جلو در رو باز کرد و نشست پای رکاب ماشین دکمه مینا خانوم رو بست در همین حین که کامی مشغول بستن دکمه ی شلوار ش بود ، مینا از من دلجویی کرد که ممنون با همه ی خستگی ت امشب اومدی و جمع مون رو رونق دادی و دستم رو فشار داد و تشکر کرد …_خواهش میکنم اتفاقا خیلی خوش گذشت و شب جذابی بودبا چشماش به فاق شلوارم اشاره کرد و گفت+خوشحالم که تونستم نظرت رو واسه اومدن سفر از شک به یقین تبدیل کنم.مرد باید عزم راسخ داشته باشه مث شما آقا .ای وای حواسم به این نبود چرا این نخوابیده بود …+فقط بذار من یه برگه از داشبورد بردارم صب کن یه لحطظظظظظظه…وقتی خم شد سمت داشبورد آرنج ش رو گذاشت روی پای من و در اصل روی سر کیر من ، انگار داره با دست چپ داخل داشبورد دنبال برگه میگرده ولی در اصل با ساعد دست راست داره کیر شق شده منو میماله و میخواد تا حد توانایی امشب به من خوش بگذرونه…بلاخره یه برگه خالی پیدا میشه با یه خودکار ، میذاره روی رون پای سمت چپی من و میخواد بنویسه دقیقا چند سانت پایین تر از سر کیر کلفت م،که تا کنار جیب سمت چپ م اومده پایین .+خب پس شد مواد غذایی و همه جور خوردنی ، یه ساپورت سفید ، دو تا مایو خوشگل واسه من،یه مایو مردونه واسه آقا سینا … سینا جون ببخشید من خودکارم چون نازکه این مدلی مینویسه شما خودکار داری قلم ش درشت تر و کلفت تر باشه ؟؟ چون خوب نمیتونه بنویسه و کار منو راه بندازه._والا اینجا ندارم ولی خونه خودکار زیاد دارم …برگه رو از روی پای من برداشت و با کف دستش جوری برگه رو جمع کرد که کامل سر کیر منو در حد چند ثانیه فشار داد و بعد مینا به من گفت+آره سینا جون از اون درشت تر ها میخوام ، لطفاً…منو رسوندن کنار ماشین خودم و از زوج دوست داشتنی مون خدافظی کردم و رفتم سمت خونه تا برای فردا آماده بشم …( دوستان ببخشید اینکه خیلیا گفتن کوتاه نوشتم ، این چند روز مسافرت هستم و خیلی وقت آزاد نداشتم از سری سوم به بعد طولانی تر میشه داستان ، البته بازم بستگی به تایید شما داره چون قراره شما لذت ببرین.ممنون)نوشته: سینا