گرایش جنسی درهم

سلام دوستان…من آیلینم 24 سالمه و لزبین هستم تو ترکیه زندگی میکنم و یه ساله که با یه دختری آشنا شدم اسمش لاله هست و تو دانشگاه همکلاسیمه خلاصه که یه ساله این رلم;) من اولین سکسمو تو هشت سالگی داشتم با دختر عموم البته اون موقع نمیدونستم لزبین چیه فقط صرفا از روی غریزه کار میکردیم قبل از اون با دختر عموی بزگترم که سه سال از من بزرگ تر بود اعضای بدنمونو به هم میمالیدیم اینکارو از سه سالگی انجام میدادیم حالا سکس به کنار من اون موقع اعضای جنسی خودمو نمیشناختم اولین بوسه مو تو سن شش سالگی داشتم …خب اولین سکسمو میخوام براتون توضیح بدم کلاس دوم میرفتم یه سال قبلش یعنی هفت سالگیم همون دختر عمویی که باهاش اینکارو کردم همه چی رو به من توضیح داده بود و خیلی تو کف پسرا بود کلا خیلی دیوث بود :):)عاشق یه پسری شده بود اونم تو هشت سالگی و هی به من میگفت که بیا انجامش بدیم به هم دست بزنیم دستتو بزار تو شلوارم کونمو ماساژ بده من یه سال اینکارا رو براش کردم ولی من یه جور دیگه از این کار لذت میبردم اونجا که سرشو میذاشت رو زانو هام پاهاشو باز میکرد آروم آه اوه میکرد و پیشونیش خیس میشد حالم یه جوری میشد یه روز با خونواده عموم اینا رفتیم مشهد یه سوییت هشت تخته اجاره کردیم با دو تا خواب یه روز عصر من تو اتاق خوابیده بودم روبروی پنجره اتاق یه راه پله بود که به پشت بوم میرفت و من ویوی کامل داشتم چشامو باز کردم همه رفته بودن زیارت به جز زن عموم و دختر عموم زن عموم خوابیده بود این دختر عموی دیوث من تو راه پله داشت با دو تا دختر حرف میزد دخترا دوقلو بودن و از قبل میشناختمشون اسمشون سارا و تارا بود و دختر صاحب سوییتا بودن پاشدم رفتم پیششون دخترا میگفتن داداشمون از دختر عمم خوشش اومده میخواد بکنتش پشت بوم منتظرشه دختر عموی کند ذهن من هم قبول کرده بود اسکل داشت میرفت داداششونو ببینه منم مثل چی ترسیده بودم گفتم یسنا بری میرم به مامانت میگم گفت نگو بیا بریم و اینا راستش ناراحت شده بودم چون من همه تلاشمو میکردم که اون منو بیشتر از پسرا دوست داشته باشه ولی انگار بی فایده بود و اینم بگم که من تو اون سن ارضا نمیشدم یعنی الان وقتی ارگاسم میشم آبم میپاچه ولی اون موقع ها فقط مور مور میشدم دستشو گرفتم گفتم بید بریم قول میدم بهتر از اون بکنمت تا اتاق کشیدمش واسه این که مامانش بیدار نشه آروم حرکت میکردیمدرو بستیم قفل نکردیم یه تخت دو خوابه داشت با روتختی سبز آروم کنار لبشو با نوک زبونم لیس زدم خندید بعد آروم لبمو گذاشتم روی لبش بعد دورانی لبمو رو لباش کشیدم بعد محکم تر خندید جوری که منم خندم گرفت گفتم چرا میخندی گفت خیلی قلقلکم میاد گفتم عیب نداره هیچ کدوممون سینه نداشتیم پس دستمو گذاشتم رو روناش و بعد بردم به کسش گذاشتم رو شلوارش و فشار دادم بدننشو عقب کشید انگشتمو بردم رو کلیتش آی گفت گفتم هیچکی نیست بلند تر بگو بهد شروع کرد ناله کرد خیلی حس عجیبی داشتم اونروز من بدون اینکی کسی بهم دست بزنه ارضا شدمبه نکته ای رو بگم که این داستان سکس دو تا بچه بود و سکس با بچه هیچ لذتی نداره حتی اگه بچه خودش هم ظاهرا مایل به اینکار باشه بدنش آماده نیست پس لطفا فانتزی نسازید من سادیسم هم دارم اینم اولین سکسم بود کلا خیلی زود وارد دنیای سکس شدم و سکس های متفاوت و جالبی داشتم تریسام ffm تو مدرسه و… اگه ده تا لایک بخوره پستم همشو میان تعریف میکنمنوشته: آیلین