سلام من عاطفه هستم۲۹ ساله از تهرانداستانی که براتون تعریف میکنم از آخرین همکارمه که منو خیلی زیر نظر داشتمن شیش هفت سالی تو یه شرکت خصوصی کار میکردم که یه پسر که دو سه سال از خودم کوچک تر بود همیشه تو این چند ساله تو نخ من بود و به هر بهانه ای تو این چند سال میومد تا بهم بفهمونه ازم خوشش میادولی من زیاد ازش خوشم نمیومد و یجورایی همیشه خودمو بالاتر از اون میدونستم(با این حال که رده سازمانی اون از من بالاتر بود)بگذریم، چند سالی به همین صورت گذشت و من زیاد بهش محل نمیزاشتم ولی اون بیخیالم نمیشدو یه جورایی وقتایی که منو میدید رفتارش مخصوصا این اواخر غیر طبیعی میشد و تقریبا حس میکردم به پرو پاچم زیاد نگاه میکنه و کیرشم حس میکردم سیخ میشدحدود دو سه هفته ای شد که به هر بهونه ای میومد تو واحد من و از من کار های مختلفی میخواست و همش بهم نگاه میکردحس میکردم این اواخر میاد منو نگاه میکنه و میره به یادم جق میزنه، ولی جرات نداشت بهم چیزی بگه چون شرکتمون حراست داشت و بهم گیر میدادن و براش شر میشد، که یه روز یهو از دهنش دراومد ، سلام خانم خانماا خسته نباشیدمنم برای اینکه ضایع نشه گفتم خوبم مرسیدیدم پروتر شد یهو گفت امروز چقدر خوشگل شدییهو گفتم خفه شو ، بی ادب زنگ بزنم حراست؟یهو بیچاره کپ کرد و گفت خوب منظوری نداشتم خانم…منم حقیقتش بدم نیومد از کس لیسیشو گفتم دیگه تکرار نشهاین موضوع گذشتو حدود سه چهار روز دیگه اومد واحد ما برای پرینت بانک گرفتنکه گوشی شم با خودش آورده بود ،قفل گوشیشو باز کرد و رفت تو گوشیش تا شماره حساب ها رو از رو گوشیش بخونهیهو تلفن زنگ خورد و گفتن باهاش تو واحدش کار واجب دارماونم همینجوری پرینت بانک و گوشی شو گذاشت و با عجله رفتمنم که فضولیم گل کرده بود سی ثانیه از درفتنش که گذشت سریع گوشیشو برداشتم و رفتم تو گالریشوای چی میدیدم، کلی عکس و فیلم فتیش که تو گالریش داشتدیدم بعله این آقا محمد ما حسابی فتیش کس لیسی و حتی بردگی داشتبه جرات میگم تو کل گالریش یه فیلم یا عکس سکس هم نداشت و همه اش از فتیش و فیستینگ و کس لیسی و حتی شاش خوری داشتاونجا بود که فهمیدم این منو اصلا نمیخواد بکنه و فقط میخواد بردگی مو کنهمنم بدم نیومد یکم ازیتش کنمیکم دیگه تو گوشیش گشتم دیدم بعله از رو واتس آپ و تلگراممم کلی از عکسای منو برداشته بود(چون شماره منو داشت به عنوان همکار ، چون باهم زیاد کار میکردیم) و بین همون فیلم و عکسا پنهون کرده بود، حتی یکی از عکسامو که من سرپا وایستاده بودم فتوشاپ کرده بود و خودشو گذاشته بود جلوی من و زیرش نوشته بود یعنی میشه زیر کست جون بدمیه بیست دیقه ای داشتم با گوشیش ور میرفتم که یهو سر رسیدو بهم گفت چیکار میکنی؟گفتم خوب که من چیکار میکنمگفتم بهت نشون میدمبیچاره کلی ترسیده بودو گفت چیکار کنم تا بیخیالم بشی؟منم که خوشم اومده بود ،سو استفاده کردم و گفتم امروز بعد از ساعت کاری سر خیابون وایمیستی تا تکلیفمو باهات روشن کنمو بیچاره گفت چشم و سریع هم رفت سر کارشبعد از پایان ساعت کاری، رفتم سر خیابون دیدم بعله بیچاره تو ماشینش منتظرم وایستاده تا برم سراغشرفتم جلو تا منو دید سلام کرد و سریع پیاده شد و در عقبو خواست باز کنه که من گفتم نمیخوام و خودم رفتم در جلو نشستمدیدم یه نیش خند زدتا سوار شد بهش گفتم تو به چه جراتی عکسای منو تو گوشیت نگه داشتی و درمورد من چنین چیزایی نوشتی؟شروع کرد معذرت خواهی کردن که همهشو پاک میکنم و دیگه کار بدی نمیکنم و …که یهو گفتم خاک بر سرت نه به اون که اونهمه به یاد من جق میزدی نه به این دلو جراتتگفت خوب چیکار کنم شما که منو قبول نمیکنیدیهو گفتم تو از کجا میدونی؟یهو برق خوشحالی رو تو چشاش دیدم، گفت واقعا حاضری منو به بردگی خودت قبول کنی؟گفتم تو واقعا میخوای برده من بشی؟من کس و کون نمیدمافقط باید بلیسیم و ارضام کنیقبوله؟گفت واااای اتفاقا من آرزوم همینهقول شرف میدم هیچ وقت نکنمت و هر کار تو بخوای برات کنمگفتم هر کار؟گفتم میخوام خودمو تو دهنت ارضا کنم و آب کسمو بریزم تو دهنت، نظرت چیه؟گفت اینو که آرزوی منه دیگه چی؟گفتم بازم کارای دیگه هم بگم برام انجام میدمیهو گفت تو جون بخواهنمیدونستم الان وقتشه یا نه ولی دلو زدم به دریا و گفتم، میخوام بشاشم تو حلقمتقبول میکنی؟گفت جووووووون اره چرا که نه عاطفه جوووونشاشت تو حلقمگفتم خوبه شاشم تو معده اتگفتم تو تا حالا تجربه ای داشتی که زن یا دختری تو دهنت ارضا بشه و آب کسشو بریزه تو دهنت یا نه؟گفت اره بابا ، من با هر دختری دوست میشدم ، فقط کس لیسیشو میکردم و همینم باعت شد همه شون ازم جدا شن چون نمیکردمشونخوب دیگه چی؟ تا حالا کسی زن یا دختری شاشیده تو حلقومت؟گفتم اره فقط یکی از دوست دخترام به اسم آرزوولی با کس کیپ نمیتونست بشاشه و میگفت قلقلکش میگیره و نمیتونه تو حلقم بشاشهچندین بار به صورت های مختلف شاشیده بود تو دهنم ولی همیشه کسش از دهنم فاصله داشتیه بارم با قیف کل شاششو فرستاد تو حلقمولی بقیه دفعات شاشش بیرون میریختگفتم میخوای من جوری بشاشم تو حلقت که نفست بالا نیاد؟خندید و گفت ههههه مگه تو چقدر شاش داری دختر؟گفتم میخوای اون عکسی که نوشتی با کسم خفت کنم با کس کیپ شدم تو حلقت و شاش غلیظم نفستو زیر کسم بند بیارم؟هی میخندید و میگفت خیلی باحالی مگه شما زنا نهایتش چقدر میتونید بشاشید تو حلق ما مردا؟گفتم، تو بخند وقتی زیر کسم دستو پا زدی تا دیگه نشاشم تو حلقت اون موقع بهت میفهمونم چقدر شاش دارم؟گفت جووووونم عاطفه جونم شاشت تو کجام؟گفتم تو حلقتدوباره پرسید نفهمیدم شاشت تو کجام؟گفتم تو معده اتگفت چی تو کجاااااااام؟گفتم شاشم تو کل وجودتگفت عاطفه کی قرار بزاریم که یه دل سیر بشاشی و معده من؟گفت خودتم دوست داری زیر کسم جون بدی آره؟گفت اره بزرگ ترین آرزومه عاطفه شاش طلاخوشم اومد از حرفاش و تصمیم گرفتم واقعا با شاشم تا دم مرگ ببرمشبهش گفتم ببین کی میتونی هماهنگ کنی یه روز بیام خونتون تا خودمو تو معده ات خالی کنمگفت ببینم کی خونه مون خالی میشه خبرت میکنممنو رسوند خونه مون و خودشم رفت خونشونساعت نزدیکای ده شب بود که گفت فردا مادرمینا خونه داییم اینا دعوتن من باهاشون نمیرممیتونی برای فردا بیایگفتم اره آدرسو بفرستمنم که از ظهر تا الان نشاشیده بودم و میخواستم برم دستشویی که بشاشم ، تا اینو گفت گفتم باشه و فردا ساعت ۳ میام خونتونو اون شب دیگه اصلا آب نخوردم و دیگه اون شب اصلا دستشویی نرفتم و گرفتم خابیدمفردا ساعت دوازده از خواب بیدار شدم و خیلی شاش داشتم ولی چون میدونستم باید برم پیش محمد خودمو نگه داشتمساعت نزدیکای ساعت دو بود که یه اسنپ گرفتم به سمت خونه محمدمحمد بیچاره نمیدونست چه نقشه ای براش کشیدمتو تاکسی که نشسته بودم واقعا داشت شاشم میریخت از بس شاش داشتمرفتارم غیر عادی شده بودراننده تاکسی پرسید ، حالتون خوبه خانممنم گفتم خوبملطفا یکم سریع تر بریدو بیچاره اسنپی سریع و با سرعت منو رسوند دم خونه محمدساعت یک ربع به سه بود که زنگ در آپارتمان محمد اینا رو زدممحمد سریع سلام کرد و گفت بفرمایید بالامنم که شاشم تا لب لب اومده بود سریع رفتم تو آسانسور و طبقه سومو زدمتا رسیدم جلوی درشون ، محمد سریع درو باز کرد و گفت واااااای چی ساختی دخترگفتم دوست داری؟گفت عاشقشمسریع رفت تو آشپزخونه ،شربتی که درست کرده بودو بیاره برامکه گفتم نمیخورمو سریع لخت شوجا خورد گفت از همین الان شروع کنیم؟گفتم پس کی؟من کلی باهات کار دارم گفتم لخت شومنم که شاشم واقعا دیگه داشت میریخت سریع مانتو و لباسامو در آوردمو و شلوار و کرستمم در آوردم و فقط یه شرت تنم موندخواست بیاد سمتم که گفتم بدو دراز بکش کف اتاق که کلی امروز باهات کار دارمتا دراز کشید رفتم سمت دهنش و کسمو که فقط یه شرت تنم بود به دهنم مالیدمگفت نمیخوای عشق بازی کنیمگفتم نه ، تو فقط سینه هامو بمال و کسمم از رو شرت بو بکش و لیس بزن، اونم گفت باشهیه سه چهار دیقه ای سینه هامو مالید که صدام در اومداز اون طرف هم حین مالیدن سینه هام از رو شرت هی دهن و دماغشو میمالید به کسمداشتم داغ میشدیه پنج شیش دیقه ای اینکارو کرد که صدام در اومد و هی اه و ناله میکردم ، شرتم خیس شده بودمنم که خیلی حشری شده بودم ، سریع از رو دهنش بلند شدم و شرتمو درآوردم و مثل برق دوباره رفتم کس خیسمو گذاشتم رو دهنشواااای تا زبونش خورد به تنم بدنم داغ داغ شدو یه حالی کل بدنمو گرفتواااای چقدر خوب بودیهو زبونشو برد سمت چوچوله امتند تند چوچوله امو لیس زد و از اون طرف هم سینه هامو داشت میمالید که آب کسم راه افتاده بودزبونشو لوله کرده بود و همش تو کسم میچرخوند ، یه پنج دیقه ای همین کارو تکرار کرد که حس کردم میخواد آب کسم بیادیهو سرشو محکم گرفتم و کل کسمو به لب و دهنش مالیدم و داد زدم چوچوله مو میک بزن داره میادواااای خیلی خوب داشت میک میزد یه دو سه دیقه ای همینجوری داشت میک میزد که داد زدم دهنتو باز کن داره میاددددددشروع کردم به سرعت کسمو به دهنش مالیدن و تو دهنش تلمبه زدنیکی دو دیقه همینجوری داشتم کسمو میمالیدم به دهنش که یهو حس کردم بدنم شل شد و ارضا شدمو یه آب غلیظی از کسم ریخت تو دهن محمدواااای تو حال خودم نبودم و کسمو تو دهن محمد کرده بودم و بلند هم نمیشدم تا کل آب کسم بره تو دهنشاون بیچاره هم زیر کسم هیچ مقاومتی نمیکرد و فقط کسمو میک میزد تا همه آب کسم وارد دهنش بشهخیلی بهم حال دادیه پنج دیقه هم همینجوری رو دهنش مونده بودم تا به حال اومدم و از رو دهنش بلند شدمیهو محمد گفت جوووون عاطفه جووون آب کست چقدر زیاد و غلیظ بودآب کست تو دهنمگفتم آب کسم تو حلقتگفتم عجله نکن کلی باهات کار دارمگفت آب کست که خیلی خوشمزه بود ، شاشت دیگه طلاستهمش میگفت عاطفه شاش طلاشاشت تو حلقمعاطفه شاشت تو معده امعاطفه شاشت تو کل وجودمگفت عاطفه شاشت تو کجام؟گفتم شاشم تو اعماق معده اتگفت شاش کوچولوی من بیا بشاش ، بیا بشاش تو حلقمبشاش خودتو خالی کن تو حلقمشاش کوچولوی من ، نمیزارم یه قطره از شاش طلات هم هدر برهشاشت ماله کجاای منه؟گفتم حلقتمعده اتکل وجودتشاشم تو معده اتمروز نمیزارم از زیر کسم و شاشم زنده در بریجوری بشاشم که هیچوقت هوس شاش نکنیجوری بشاشم که نفست بالا نیادمحمد بیچاره فکر میکرد من حشری شدم و این حرفارو میزدم ولی من واقعا میخواستم با شاشم خفه اش کنمخیلی شاش داشتم داشتم میترکیدممحمد بیچاره هم همش میگفت وااااای یعنی میشه ، میشه عاطفه زیر کست و شاشت جونمو بگیریاخه دخترک ناناز تو چقدر مگه میتونی بشاشی عسلیمن قبلا شاش آرزو رو خوردم، نهایتش یه لیوان بتونی بشاشیشاش طلا بشاش که منتظر شاش سفیدتمبشاش که حلقم انتظار شاش عسلیتو میکشهشاشت تو حلقمبشاش میخوان زیر شاشت جون بدماگه بتونی با شاشت خفه ام کنی یه جایزه خوب پیش من داریعاطفه شاش کن ، عاطفه تو فقط بشاش تو معده امعاطفه شاشت تو حلقمعاطفه بکش منو با شاشتواااااااای شاشتو میخوام عاطفهبشااااااااااااشمنم دیگه واقعا دیگه اصلا نمیتونستم تحمل کنم و واقعا داشتم میمردمبهش گفتم برو کف زمین دراز بکش و دهنتو باز باز کن و زبونتم در بیارمحمد بیچاره هم که حشرش زده بود بالا رفت و کارهایی که گفتم رو انجام داد ، بیچاره فکر میکرد یکم میشاشم و ولش میکنمخیلی شوق و ذوق داشتسریع رفت کف اتاق داز کشید و زبونشم در آورد و گفت وااااای بیا بیا عاطفه تو رو جون هرکی دوست داری منو با شاشت خفه ام کن، اونقدر بشاش که نفسم بالا نیادعاطفه تو فقط بشااااااااشمنم دیگه طاقتم طاق شده بود و داشتم واقعا میمردماومدم بالای سر محمد وایسادم ، محمدی که زبونشو درآورده بود و دهنشم باز باز کرده بود برای خوردن شاش مننشستم رو دهن محمد ، وای تا زبونش به کسم خورد نزدیک بود شاشم بریزه که با هزار بد بختی خودمو کنترل کردمیکم کسمو رو دهن محمد عقب جلو کردم و سوراخ کسمو که ازش میشاشمو دقیقا روی وقت دهن محمد قرار دادمجوری که وقتی شاشم میاد مستقیما وارد دهن محمد میشدمحمد منتظر اومدن شاشم بود که یهو کل وزنمو انداختم رو حلق محمد ، جوری که سوراخ شاشم دقیقا تا نزدیکای حلق محمد رسیدیهو زانوهامم دو طرف سر محمد گذاشتم تا یه وقت از زیر کسم در نرهوقتی مطمئن شدم سوراخ شاشم وسط حلقشه با قدرت و فشار تمام شروع کردم به شاشیدنوااااااای چه حالی میداد نمیدونید وقتی خیلی خیلی شاش داری و تو فشاری وقتی یه حلق بهت میدن که بشاشی توش چه حسی بهت میده کهوااااای انگاری تو ابرا بودمواقعا داشتم سبک میشمکه چهار پنج ثانیه بعد دیدم زیر کسم محمد داره قرمز میشه ، ولی من تازه شاشیدنم شروع شده بود و هنوز کلی شاش داشتمبدون توجه به محمد با فشار بیشتر شاشیدنمو تو حلق محمد ادامه دادمدیدم محمد بیچاره داره زیر کسم سیاه میشه، من توجهی نکردم و با قدرت تمام همینجوری داشتم میشاشیدم که شروع کرد با تمام وجودش دستو پا زدن زیر کسمولی من اصلا بهش رحم نمیک دم و بیشتر لج کردم و با همه توانم فشار شاشمو بیشتر کردم ، دو سه ثانیه بعد یهو شاشم از دماغ محمد زد بیرون، منم تا اینو دیدم سریع دماغ محمد محکم گرفتم و با همه توانم فشار شاشمو به اوجش رسوندمیه پنج شیش ثانیه هم همینجوری شاشیدم دیدم محمد دیگه دستو پا نمیزنه و دستو پاهاش شل شدنولی من هنوز داشتم با فشار میشاشیدم تو حلقشکه یهو دیدم بیهوش شدوااااای چه لذتی داشت ، من با شاشم تونسته بودم یه مردو از پا دربیارمخیلی لذت بخش بود براممحمد بیهوش شده بود ولی من شاشم آخراش بود هرچی توان داشتم زور زدم تا فشار شاشمو تو معده محمد حفظ کنم ، که شاشم تموم شدولی از رو دهنش بلند نشدم تا مطمئن شم کل شاشم وارد معده و ریه هاش شدهپنج دیقه بعد از رو دهنش بلند شدم و رفتم کناریه نیم ساعتی نشسته بودم که دیدم محمد داره بهوش میادسریع رفتم سمتش و دیدم دهنش هنوز باز باز مونده و ته مونده های شاش زرد زرد گند بد بود من تو ته دهنش موندهسریع رفتم سمت دهنش ، بیچاره بیحال افتاده بود، خوشحال شد و فکر کرد میخوام ازش لب بگیرم که یهو فوت کردم تو دهنشکه یهو بالا آورد و کف اتاق زرد زرد زرد شد و کل اتاقو بوی گند شاشم برداشتیکم دیگه که بهوش اومد بهم گفت وااااای عاطفه تو با من چیکار کردی؟مگه میشه یه زن یا دختر اینقدر شاش داشته باشه؟چقدر شاشت گند و بد مزه بودتو عمرم چنین شاش چندش و گندی نخورده بودمچیکار کردی شاشت اینجوری شده بود؟تو همون دختری هستی که من آرزوشو داشتم بشاشه تو دهنممن غلط کردممنم گفتم غلط کردم تو به کار من نمیاد ازت فیلم گرفتم از این به بعد شاش خور دائمیم میشیاز این به بعد میخوام هروقت شاش داشتتم تو در دسترسم باشیتو شرکتم هر وقت شاش داشتم یا بهت میگم میای تو دستشویی و میشاشم تو حلقت یا اینکه میریزم تو بطری و تو باید بخوریشوگرنه فیلمتو پخش میکنمحالا خود دانیبیچاره محمد هم گفت واااای نه آخه شاشت خیلی بد مزه و غلیظه حالم بهم خورداین شد که محمد تقریبا شیش ما شاش خور دائمیم شد و بعدش از شرکتمون رفتگمونم به خاطر شاش گند من بود که رفتدوست داشتید چند تا از داستانهای دیگه از داستانهای خودمو محمدو کامل براتون تعریف میکنمپس لایک کنیدمرسینوشته: منم عاطفه پر شاش
8