هدی هستم 21 سالمه و سه ساله ازدواج کردم، صورت و بدنم نقصی نداره قد و وزنم 170/65 سینه هامم 80، پوستمم سفید ه،همسرم شغل خاصی نداره بعضی وقتا میره از بندر جنس قاچاقی میاره و از اینجور کارا، پارسال یه سری که رفته بود بندر خونمون دچار اتیش سوزی شد و به کمک همسایه ها اتیشو خاموش کردیم ولی من موندم و یه خونه سوخته… تاچند روز شوک بودم ولی بعد تصمیم گرفتم برم دنبال کارای بیمه…صبح زود بیدار شدم که بتونم کارای بیمه رو خیلی زود پیش ببرم، شب قبلش خیلی کم خوابیده بودم و واسه اینکه گودی زیر چشممو بپوشونم مجبور شدم یه میکاپ سنگین رو صورتم بنشونم ولی چون نچرال پسندم میکاپم لایت بود، تیشرت و.شلوار جذب مشکی تنم کردم و پالتو لیموییمو پوشیدم بایه شال و کلاه مشکی. را افتادم…با یه کم پرس و جو.تونستم مسئول مربوطه رو پیدا کنم، یه مرد حدودا چهل ساله تک و توک موهای سفید داشت و قیافه معمولی، ولی درکل خوب بود._سلام اقای خسروانی خسته نباشید+سلام بفرمایید (کلافه بود)_یه همچین اتفاقی افتاده گفتن باید بیام اینجا+درخواست بنویس بررسی کنیمدرخواستمو نوشتم و بعد از اینکه یه سری اطلاعات دادم برگشتم خونهسه روز بعد اقای خسروانی بهم زنگ زد و گفت واسه کارشناسی و صورت جلسه میان و خونه باشم.منم رفتم خونه یه شومیز حریر سفید که از قسمت سینه خیلی گشاد بود و کمی زیر کمر تنگ بود و از کنار گره میخورد تنم بود باشلوار مشکی.، چون تنها بودم برادرشوهرمم همراهم اومده بود بالاخره اقای خسروانی باکارشناس اومدن کارشناس و برادرشوهرم توخونه میگشتن و کارشناس بادقت بررسی میکرد منم با اقای خسروانی تو یکی از اتاقا مشغول حرف زدن بودیم و مبلغ تقریبی که بیمه پرداخت میکنه رو گفت،_اما اینکه یک دهم خسارته+قانون همینه بیشتر از این نمیشه که_خب بیشتر بنویسید خسارتو_یعنی قانون شکنی کنم؟_نه خب منم که نمیخوام پول اضافه بگیرم فقط میخوام پول تعمیرات و تعویض وسایل جورشه+بیمه کف مبلغ رو درنظر میگیره نه سقف_ای بابا مگه از جیب خودت میخوای بدی ببین زندگیموکلافه شدمو دستمو بردم سمت یقه لباسم همونموقع دیدم نگاهش رفت سمت گردنم و بعدداز چند ثانیه مکث سر خورد رو سینه هام، وای من خنگ تازه الان فهمیدم که چون عجله ای اومدم یادم رفته سوتین بپوشم و نوک سینه ام معلومه و حالا تو تیر رس دید اقای خسروانی…نگاهی به دور و بر کرد و وقتی دید کسی نیست اومد از کنارم رد شد ارنجشو مالوند به سینه ام و و چند بار دورم میچرخید و هردفه همینکارو میکردپشت سرم وایساد منم سریع برگشتم سمتش و تقریبا فاصله ای بینمون نبود من کمی شوک بودم و ترسیده بودم پشت دستشو کشید رو سینم و نوک سینمو چند ثانیه بین انگشتاش گرفت و دستشو کنار کشید+اگه خسارت میخوای باید جبران کنی شمارمو که داری تا قبل از فردا صبح خبربدهو بعد رفت پیش کارشناس و بعدداز اتمام کار رفتنتاشب خیلی فکر کردم ولی دیدم منکه پولی ندارم درامد شوهرمم که فقط اندازه خرج روزانه است دیگه نمیتونم وسیله بخرم دلو زدم به دریا و بهش مسیج دادم، _جبران میکنم ولی فقط یه بار…حس بد خیانت دوری از شوهر و نداشتن سکس پول شهوت همه باهم توی وجودم بود. فهمیده بودم اسمش رضاس. بهش زنگ زدم_ سلام رضا امروز تنهام بیا ولی نه میخوام تجاوز کنی نه انتظار رابطه عاشقانه دارم فقط حالم بده میخوام به منم فکر کنی و کاری کنی کمتر عذاب بکشم چهذجسمی چه روحیقبول کرد و منم تا قبل اومدنش یه ارایش ملایم کردم شومیزسفیدمو با یه دامن فون مشکی تا بالای زانو ست کردم جوراب خیلی نازک مشکی ساده هم پام کردم که سفیدی ساق و رونم از اول خیلی تو چشم نباشهرضا اومد درو قفل کردم و با کمک هم یه سری وسیله پشت در گذاشتیمچون خونه سوخته بود تخت و فرش و اینجور چیزا قابل استفاده نبودفقط یه خوشخواب و پتو و بالش داشتم برای خواب و البته رابطه امروز رفتیم نشستیم و حرف زدیمرضا کم کم نزدیکم شد و فاصلمونو از بین برد پیشونیمو بوسید و لباشگو گذاشت رو لبام و اروم فقط میبوسید پنج دقیقه ای لبامو بوسید و منم باهاش همراه شدم شروع کردیم لب گرفتن ازهمدیگه قرارنبود بهم ضدحال بزنیمواسه همین همکاری میکردم زبونشو کشیدم تو دعنم و حالت ساک زدن زبونشو میخوردم دستشو گذتشت رو رونم و بایه دیت کمرمو ماساژ میداد حسابی کسم خیس بود رضا دستشو برد زیر دامنم و اروم اروم رسوندش به وسط پام پاهامو کمی باز کردم و انگشت فاکشو گذاشت رو چوچولم و شروع کرددمالیدن دراز کشیدم و رضا حالا بایه دشتش سینمو گرفته بود با یه دست چوچولمو بازی میداد و کی از سینه هام تو دهنش بود، نوک سینمو با دندون میگرفت و میکشید و بعددولش میکرد و زبونشو میچرخوند دور نوک سینه ام بعد مک میزد و دوبارهذبا دندون میگرفت با اینکارش دیگه نمیتونستم تحمل کنم دامنمو دراوردم و پاهامو باز کردم رضا کیرشو گذاشت تو دهنم و شروع کردم براش ساک زدن بعد از چندددیقه بوسیدن و لیسیدن کیرش از دهنم بیرون کشید و گذاشت رو کسم و هلش داد تو منم کارام دست خودم نبود فاکمو گذاشتم رو چوچولم و میمالیدم رضا هم تودکسم تلمبه میزد موقعی میخواست آبش بیاد سریع بیرون کشید من فک کردم میخواد ابشو تو کونم خالی کنه ولی شروع کرد سیلی زدن رو چوچولم خیلی حس عجیبی بود خیلی لذتبخش بود حس ارضا شدن داشتمدرد داشت ولی لذتش بیشتر بود رضا دوباره کیرشودکرد تو کسم و شروع کرد تلمبه زدن+هدی جنده منی هدی زیرخواب منی تو داری به من کس میدی کیرم تو کسته_اهههههه رضا مردم برات منو بکن تند تر تلمبه بزن منو جر بده من کسده توام من جنده توام کیرت داره پارم میکنه+میگامت جنده دارم میکنمت بگو چقد داری کیف میکنی از اینکه زیر منی_خیلی خوبه کیر داغت کسمو اتیش زده دارم پاره میشم دلم میخواد هر شب و هر روز منو بکنی جندت باشمکستو پاره میکنم جنده کسده_پارم کن رضا سینه هامو گاز بگیر همه تنمو کبود کن فقط منو بکن کیرت تو کسم باشه هر روز بهت کس میدمتلمبهدهاشو تنددتر کرد منم اه و ناله هام بیشتر و بیشتر میشد یهو به خودم لرزیدم و تو همون حین یهو رضا همه ابشو خالی کرد تو کسم و افتاد روم هر دو بیحال بودیم و راضی…نوشته: هدی
4