...قسمت قبلنظرات بخش ۱ داستانو که خوندم خیلیا باور نکرده بودن داستانموولی من حتی وقتی این داستانو به دوس پسرم گفتم از پشت گوشی ارضا شدیم دوتایی از اون روز همیشه موهای دور کونشو میزنه و سوراخش برام عکس میفرستهاسم این کار ریمجاب هست خیلیم طرفدار دارهمنم خیلی عاشقشم . امروزم تصمیم گرفتم بخش دیگه ای از داستانمونو براتون بگمبازم مثل همیشه اومده بود خونمون منم از قبل اماده شده بودم لباس قرمزی پوشیده بودم چون سینهوهای بزرگ و تپلی داشتم از بالای لباسم سینه هام زده بود بیرون ، از زیر لباسمم شورت نپوشیدم تا وقتی خواست بکنه کس خوشگلمو ببینه و بیشتر تحریک شهاومد خونه منم با عشوه براش چایی ریختم باقلوا گذاشتم و بردم رو مبل نشستم بغلش ، دیدم کیر سیخ شدنش داره کونمو اذیت میکنهاروم دم گوشش گف کیر جونیم داره شلوغی میکنه ، دلم واسش یه ذره شدهکمرشد اروم باز میکردم با عشوهوهم نگاش میکردم برای یه ساک خوشمزه ای زدم ولی چاییامون سرد شدگفت وای چایی هامون !حولش دادم به عقب از باقلوا گذاشتم رو کیرش شروع کردم به خوردنخیلی خوشش اومده بود داشت از هوش میرفتدامنمو داد بالا که رو کس منم بزاره دید واویلا کس من خیس شده شرتم ندارمبیخیال باقلوا شد شروع کرد کسمو خورد پاهامو داد بالا به کونم رسید لیس میزد محکم تا جا باز کنهاز اب کسم برداشت مالوند به سوراخ کونم سر کیرشم گذاشت رو لبشاروم حول میداد که سرش برهمنم دادم رو هوا بود که ای وای درد داره بس کن . ولی کو گوش شنواهی فشار میداد تا تهش برهخلاصه یه سکس از کونی کرد ازم و ابشم ریخت تو کونمولی دید من هنوز ارضا نشدم … گف خانومی دلت چی میخواد ارضا شیکستو بمالم؟ برات بخورمش؟ باز سکس میخوای؟گفتم نه چیزه…گف اهان ، فهمید خودش خوابید به پشت پاهاشو کمی داد بالا سوراخ کونش دیده شدزبونمو اروم کشیدم روش ، وای نبض کونش داشت میزدهی زبونمو عقب جلو میکردم با یه دستمم کوسمو میمالوندمنمیتونم تو این صحنه ها تحمل کنممثل همیشه ارضا شدم :)نوشته: دختر تبریزی