عاشق مفعول بودنم (۱)

سلاممن مهیارم 20 سالمه از 15 سالگی کونم باز شد و تا الان با ادمای مختلف و تو شرایط مختلف کون دادم15 سالم که بود فهمیدم به مفعول بودن علاقه دارم و اینکه اب یه نفر رو بیارم و منو برای کونم بخوان برام لذت بخش بودنسبت به بقیه پسرا سفید ترم و بدنم کمی تپله همه موهای بدنمو میزنم و نسبتا هم موهای کمتری دارم روی شکمم خیلی کم مو داشتم پاهامم همیشه شیو بودخیلی دوست داشتم به یه نفر کون بدم ولی هیچ وقت جرات بیانشو نداشتمپسر عمم سعید دوسال ازم بزرگتر بود من با سعید رابطه خوبی داشتم سعید اولین بار به من فیلم سوپر داد و بهم در مورد سکس چیزای زیادی یاد داده بود ولی باز هم جرات نداشتم بهش بگم که دوست دارم کون بدم ولی اون اولین کیری بود که سوراخم حس کردهر دفعه که حموم میرفتم انگشت میکردم خودمو از تو نت تخلیه مقعد رو یاد گرفته بودموقتی حونه تنها میشدم خودمو خالی میکردم و با خیار میفتادم به جون کونمتابستون اون سال یه اخر هفته رفتم باغ پدربزرگم اون هفته حسابی حشری بودممن و سعید وقتی رسیدیم رفتیم تو اتاق بالا پشت بوم و سعید پلی استیشنو وصل کرداون شب قبل خواب سعید لپ تاپو روشن کرد که فیلم ببینیممنم رفتم شلوارمو عوض کنم و شلوارک بپوشم که راحت باشم سعید تا اون روز پاهای شیو شده منو ندیده بوداوش عادی رفتار کرد بعد چند دقیقه گفت : چرا مو های پاتو زدی ؟؟من: بد شده ؟؟ چرا نزنم خوشم نمیاد از موسعید : نه بد نشده خیلی پاهات خوشگله مثل دختراسمن با لبخند جوابشو دادمسعید شروع کرد کصچرخ زدن تو یوتیوب و ویدیو دیدن منم باهاش میدیدمکنار هم دراز کشیده بودیم که سعید رفت تو سایت پورن و پورن پلی کرد کیر جفتمون شق شده بود سعید کیرشو دراورد تا حالا این کارو نکرده بود وقتی کیرشو دیدم حسابی حشیری شدم و گفتم بهتر از فرصت استفاده کنممن بلند شدمو شلوارکو کشیدم پایین تا سعید حسابی کونمو ببینهداشتم شلوارکو در میادوردم که سعید یه اسپنک محکم زد به کونم از پشت چسبید بهممنم که دلم میخواست هیچ عکس العملی نشون ندادنم سعید کونمو میمالید و منو محکم از پشت بغل کرده بودسعید گفت دوست داری ؟؟؟ حالا که میخوای پس خودم ارضات می کنمسعید منو برگردوند و دستمو گذاشت رو کیرش منم شروع کردم مالیدن سعید یه لب ازم گرفتم وگفت : بلدی خودتو تمیز کنیمن: اره ولی الان تمیز نیستمسعید :پس حسابی کونی شدی خودم جرت میدم برو دستشویی خودتو تمیز کنمن رفتم پایین دستشویی و یرگشتم دیدم سعید کیر بدست وایساده و اشاره میکنه براش ساک بزنممنم درو قفل کردم و رفتم جلوش زانو زدمو شروع کردم از کلاهک کیرش تا خایه هاشو لیس زدنبعد 5 مین سعید کفتم داگی شو منم قمبل کردم شروع کرد تفمالی کردن سوراخمو انگشت کردنسعید : کونی چرا سوراخت گشاده ؟؟ کسی کردتت تا حالامن : نه خودم بازش کردمسعید : یه جوری جرت بدم دیگه هوس نکنیکیرشو گذاشت دم سوراخمو اروم هل داد تو سرش که رفت تو من یه اه کشیدمسعید بقیشم کرد تو و شروع کرد به تلمبه زدن من اه و اوهم بلند شده بود سعید خوب تلمبه میزدبعد 5 مین کیرشو تا دسته قرو میکرد تو و میکشید بیرون سوراخم باز میموند و بی اختیار میگوزیدمسعبد : حالا شدی یه کونی واقعی ازاین به بعد به خودم سرویس میدی کونیمن : دیگه کونی تو شدم سعید جونسعید : خسته شدم بیا بشین روشسعید دراز کشید و من نشستم و یه سواری حسابی کردم رو کیرشسعید : داره میاد رو کمر بخواب و پاهاتو بده بالامن مطیع سعید بودم پاهامو دادم بالا شروع کرد تلمبه های سنگین زدنناله من در اومده بود ولی سعید مدام ازم لب میگرفت و نمیزاشت صدام بلند شهاخرش کیرشو تا دسته فرو کرد تو کونم و ابشو خالی کرد چند دقیقه همونجوری روم بودپا شد پاهامو داد بالا و سوراخمو پاک کرد من حسابی خسته بودم همونجوری رو شکم خوابیدم سعید اومد یه دونه زد در کونم و گفت : دمت گرم خیلی حال داد نترس من راز دارم به کسی نمیگم ولی عجب کونی داریمیخوای برات جق بزنم ابت نیومده ؟من : نه خستم نمیخوامسعید : بخواب عزیزماون شب سعید برای اولین بار مزه کیر رو به کونم چشوند و از اون به بعد بود که من دیگه به یه کونی واقعی تبدیل شدمسعید اولین نفر بودمن از اون روز زیر حداقل 20 نفر خوابیدمزنونه پوشی کردم و گروهی گاییده شدم حتی تو ماشین دادممن عاشق این شدم که کونی باشم و پسرای دیگه رو ارضا کنمادامه داردنوشته: مهیار مفعول