****سلام خدمت همه دوستانی که این داستان واقعی رو میخونن و در کمال ادب کامنت میزارنمن شهاب ۳۴ ساله قد ۱۸۰ وزن ۸۶ سایز تقریبا بزرگ از تهران هستم ورزشکار حرفه ای دفاع شخصی و مبارزات خیابانی هستم و در اخر مهندس صنایع و مدیر فروش یکی از کمپانی ها دارویی .سال ۹۱ بر خلاف خواسته خودم و از روی شهوت ازدواج کردمخیلی خلاصه بگم از زمانی که فهمیدم که سکس چیه به هیچ کدوم از مونثاتی که وارد زندگیم شدن دست رد نزدم واسه همین با کوله باری از تجربه سکسی سال ۹۰ با دختری اشنا شدم که هم قد خودم بود و موهای بلند و لخت مشکی داشت سینه ۷۵ و باسن فوق زیبا و قوس کمر مثال زدنی بنام سارا که تنها مشکلش این بود که ۷سال از من کوچیک تر بود . . .با سارا خیلی اتفاقی تو یه جمع دوستانه اشنا شدم و بعد از یه مدت چت حرفا رنگ و بوی سکس به خودش گرفت کار به جایی کشید که سارا پیشنهاد داد که میخوام واسه اولین بار سکس رو تجربه کنم پس بهش گفتم که من خونه دارم و اونم بعد از یکم ناراحتی که چرا تا الان نگفتی خونه مجردی داری قبول کرد که بیاد خونه.چند روز بعد روز موعود فرا رسیدسارا مثل همیشه جلو تر از خودش بوی عطرش همه راهرو و خونه رو برداشته بوداومد داخل و مانتو رو در اورد و یه لباس مجلسی قرمز بلند که کنار یه چاک تا زیر باسن داشت نشست رو مبلمنم که تازه از حموم اومده بودم یه رکابی و یه شلوارک استرج تنم بودسارا واقعا بدن جذابی داشت نشستم کنارشو یکم الکی لاس زدیم و منم کیرم راست شده و از زیر استرج تابلو بود خودم بدون سوال از سارا حمله کردمشروع کردم گردن و لب خوردن و بوسیدن و مالش سینه های سارا داستان شروع شد از عکس العملهای سارا فهمیدم که دفعه اولش نیست که داره سکس میکنه و واسم خالی بسته منم تابلو نکردم و ادامه دادم یواش یواش خودشم همراهی میکرد و معلوم بود که خیس شده بلند شد گفت زیپ لباسم رو باز کن پشت به من ایستاد زیپ رو تا روی کونش کشیدم پایین لباس با یه حرکت از تنش افتاد واقعا بدن عجبی بود بدن سولار رفته و شکلاتی که با موهای بلندش جذابیتش فوق العاده وصف نشدنی بودبرگشت و گفت به چی خیره شدی ؟گفتم به این بدنی که هیچ عیبی نمیتونم توش پیدا کنم خنده شیطنت امیزی کرد و روبه من خم شد و یه لب گرفت و گفت خونت اتاق خواب داره ؟ گفتم بله که داره باهم رفتیم تو اتاق تا در رو باز کردم گفت تخت ۲نفره ؟؟؟خندیدم و گفتم من یکم بد خوابم تخت ۱نفره نمیتونم بخوابمنگاهم کرد و گفت تو که راست میگی ولی باشه .دوباره لب تو لب شدیم شروع کردیم به لمس همدیگه بدنش خیلی داغ بود افتادیم رو تخت و شروع کردم به از پیشونی بوسیدن و چشم و گونه و لبای قشنگش ، گردنش و سینه هاشو شکم تخت و صافشو نزدیک شرت که شدم خط شرتش که بر اثر سولار افتاده بود دیونم کرده بود یه خط سفید هفتی که معلوم بود بدنش خیلی سفید بودهشرتش رو دراوردم و یه کس خیلی خوشگل و خوش تراش و بدون یه تار مو و خیس جلوم خودنمایی میکردشروع کردم به لیسیدن و خوردن خواستم انگشت کنم که اجازه نداد و گفت پرده داره .منم خیلی وقت بود کون نکرده بودم و این کون خوشگل رو قرار بود بگاااااام قند تو دلم اب شد و دمرش کردم شروع کردم به لیسدن سوراخ خوشگل کونش دستم رو رسوندم به سینه هاش و وحشیانه میمالیدمناله میکرد کونش رو میداد بالا زبونم به کسشم میرسید و حسابی خیس شده بوداز روش بلند شدم اومد بین پام و شروع کرد به ساااااک زدن چه ساکی هم میزد درسته تمام کیرم رو نمیتونست تو دهنش جا بده ولی با زبونش از خجالت کیرم در اومدبهشم گفتم هر وقت دوست داری شروع کنیماومد کنارم و یکم لب بازی کردیم و داگ استایل شد و گفت اگر ایراد نداره اول یکم با انگشت بازش کنبلند شدم کرم رو اوردم و سوراخ رو یکم چرب کردم و طبق روال اول یه انگشت و بعد۲انگشتی و باز شدن کونش عمل کردمکیرم رو گذاشتم دم سوراخ و یواش یواش وارد کردم واقعا تنگ و تمیز بود اون خط سفید شرتش هنوز دیوونم میکردشروع کردم به تلمبه زدن و سارا هم جیغ میزد که الان تبدیل شده بود به ناله و اه خودشم سر کسشو میمالیدیه ۲۰ دقیقه ای چندتا پوزیشن رو رفتیم و سارا ۲بار ارضا شده بود منم ابم اومد و ریختم رو کمرش و افتادیم کنار هم یکم گذشت بلند شدیم و ناهار خوردیم و یه دور دیگه هم سکس کردیم .اون روز گذشت دیگه پای سارا تو خونه من باز شده بوداز دانشگاه میومد خونه و به بهانه های مختلف خونه رو میپیچوند و وقت و بی وقت میومد پیشم و سکس میکردیم …**دوستان تا این جای این نوشته برای این بود که یکم اشناییه من و سارا رو بدونید این داستان به جاهای قشنگی میرسه دنبال کنید ضرر نمیکنید **نوشته: Shahab
2