سکس با خانم همکارم

سلام اسم من عرفان هست من تو یک شرکت بزرگ کار میکنم و تقریبا از همه قدیمتر بودم تموم همکارای واحد من خانم بودند . خیلی دلم میخواست با یکی از اونها رابطه برقرار کنم ولی بخاطر موقعیت شغلی نمی تونستم و فقط گهگاهی شوخی میکردم باهاشون ، یه روز یکی از دخترها صدام کرد و گفت دیشب خوابمو دیده و تو خواب من خیلی پسر بدی بودم و اذیتش کردم اولش دوزاریم نیوفتاد ولی بعدش با چند تا پیغام موضوع رو فهمیدم ، عصر به هوای رسوندن به مترو سوار ماشین کردمش و مستقیم بردم خونه یکی از دوستام که بچه ارومیه بود ولی کلیدش دست من بود که بهش سر بزنم. تا وارد شدیم بدون معطلی لباشو گرفتم که دیدم اون از من وحشی تره و رفتیم رو تخت و لخت شدیم سینه ها بزرگ و قشنگی داشت و یه کس تپل یکم سبزه بود ولی کوس و کونش محشر بود رفتم کوسشو بخورم نزاشت و گفت فقط بکن ، اولین بارم بود که یه کوس به این خیسی میدیدم ولی نمیشد زیاد فشار بدم نمیدونم دردش میود راستش من احساس میکردم کیرم میخوره بجایی، چند بار خواست ابم بیاد که نمیزاشت و میگفت یکم دیگه بکنم و من مجبور میشدم ثابت وایسم که حالم بیاد سر جاس و بنظر من تخمی ترین مدل کردنه که نزاری ابت بیاد ، باید هر وقت داشت میومد بزاری بیاد ، اون روز من دوبار ابمو‌ریختم‌رو شکمش ولی اون هنوز جون داشت و دلش میخواست مدل کوسش خیلی باهال بود و چوچوله هاش بزرگ بود. کنار هم دراز کشیده بودیم که دیدم داره با کیرم ور میره و میگفت بازم میخواد که یه فکر زد به ذهنم گفتم یکم استراحت کن تا برم سیگار بخرم اومدم بیرون و اولین داروخونه کاندوم و قرص ویاگرا و ژل روان کننده و از این کس و شعرا خریدم رسیدم دیدم تازه خودشو شسته ولی هنوز لخت درا ز کشیده و منم قرص رو خوردم و رفتم شروع کردم به خوردن لبهاش واقعا معرکه لب میداد طوری که منم دلم خواست دوباره بکنم ، قرص رو خورده بودم گفتم کاندومم میزارم انقدر میکنم که بگه بسه و اگه هم ابم بیاد نمیفهمه و حال میکنه تا شل بشه که تا اون موقع ارضا میشه . همین که کاندوم دید یکم رفت تو‌هم و‌گفت دوست نداره گفتم حالا بیا فوقش در میارم ، اندفعه گذاشت کوسشو لیس بزنم و بخورم ولی تا اومدم یکم حال کنم گفت بکون توش ، رفتم روش و اروم با میرم کوسشو میمالوندم و دستاشو گرفت زیر روناش و منم یه فشار دادم تا ته و شروع کردم به تلمبه زدن و لب و سینه و گردن رو خوردن ، قرصه عمل کرده بود و ابم نمیومد و محبور شدم موقعی که میخواستم ازپشت که چهار دست و پا بشه بکنم تو کوسش کاندوم بیارم ، اینجا قشنگ کیرم میخورد به یه چیزی و اون درد میکشید واقعا درد میکشید ولی میگفت بکون که دیدم افتاد رو تخت و منم افتادم روش ولی اب من نیومد ، یه یه ربعی بغل هم خوابیده بود که من دلم میخواست ابم بیاد ولی اون مست مست بود و دلم نیومد بکنمش ، خلاصه کار ما هفته ای دوبار کردن این خانم خشگله بود و قول کون بهم داده بود ولی بعد از چند ماهی باهام قهر کرد و اخرشم نفهمیدم چرا و حسرت کونش موند تو دلم ، بعد از اون خیلی دوست دختر داشتم ولی هنوز کوسی به تمیزی و شهوتی بودن ادمی مثل اون ندیدمنوشته: عرفان