سلام علی هستم از تهران خاطره برای ۱۰ سالگیهروزی توی مدرسه وقتی داشتم پسر عموم رو دنبال میکردم نمیدونم از کجا کلمه میکنمت رو به زبون آوردم این کلمه خیلی برام آشنا می آمد ولی نمیدونستم معنیش چیه از پسر عموم پرسیدم و گفت یعنی بشینی روی پایه یکی دیگهباز هم جواب درستی نداد و منم رفتم رو مخش تا بهم توضیح داد اونا اطلاعات زیادی نداشتن فقط میدونست که به کیر رو کردن توی سوراخ کون می گویند کردنماه بعد توی خونه مادر بزرگم با دختر عمو و پسر عموم توی پله ها نشسته بودیم و حرف میزدیم که پسر عموم??این حرکت رو انجام داد منم دستم رو گاز گرفتم و گفتم بیتربیت و خندیدم دختر عموم هم همسن خودم بود و با تعجب مارو نگاه میکرد پرسید یعنی چی منم ترسیدم و گفتم که نمیگماونم گفت اگه نگی میرم به همه میگم علی این جوری کرداین حرف رو که زد دلم ریخت به پسر عموم گفتم بره طبقه بالا و من هم میریم طبقه دوم ( طبقه دوم خالی بود فقط فرش انداخته بودند)۲دقیقه بعدتوی طبقه دوم بودیم به نازنین(دختر عموم) گفتم اول بیا شلوار و شورتمون رو در بیاریم و به هم بشون بدیم قبول کردم اول من دراوردم بعد اون تا شورتش رو دراورد ماتم برد اون شنبول نداشت??خلاصه واسم توضیح داد که فرق دارهبعد بهش گفتم اگه شنبولم رو بکنم توی سوراخ کونت میگن کردن حالا میای انجام بدیم ؟کمی فکر کرد و بعد گفت باشهو بعد برگشت و یجوری یواشکی تف انداختم روی دستم که نفهمه چون بدش میومد و مالیدم به کیرم بعد گزاشتم لای پاش و جلو عقب کردم راستش اون موقع انقدر کیرم کوچیک بود که به سوراخش نرسید چند دقیقه ادامه دادم و بعد یجوری شدم و دیگه نخواستم ادامه بدم بعد کشیدیم بالا و رفیتم دوباره توی راهرو دیگه تا اخر مهمونی حرفی درباره اش نزدیم و منم فرصتی پیدا کردم که برم به پسر عمویم بگویم که مال زن و مرد فرق داره وچیکار کردیم۴ سال بعددوباره با نازنین درباره اش حرف زدم اون کلی اطلاعات کسب کرده بود و برایم گفت منم دیگه نمیتونستم تحمل کنم و بالاخره بهش گفتم:که دوستش دارمنوشته: متین
2