خیلی خسته میشدم همش کار میکردم و فقیر بودمخونه داشتم سقف نداشت ماشین داشتم استارت نمیشدولی دلم خوش بود!!(شغلم میکانیک)رفیقام واقعا پرو بودن برعکس من خیلی کم صحبت خجالتی غیرتی مرد!!!حتی تو چشم ی خانومی نگاه نمیکردم…ی شب وقتی من خسته ب سمت خونه میرفتم رفیقامو با ماشین دیدم+علی بِدو بیا بِرِیم پارتیه-ممد بِرَو حوصله نِداروم بِرار!+بیاااا پول خوبی میدَناخه دَستُوم گیریسیَ بو گَند سگ میدومبعدش فکر کردم برم خب پول میدن…نشستم تو ماشین شکسته ممدورفتیم ب سوی پارتی….یارو گفت شما سه تاین؟ممدم گفت اره بعد گفت اول برید دوش بگیرید ک مهمونا اومدن…اوففف برید سمت چپ لباس هم گذاشتم بگیرید خانوم لیلا هم راهیشون کن…در حال دوش گرفتن:ممد؟+هاسه هفته ای میشه حموم نکردیم؟ خخخخ.لباسو دادن بهمون ممد گفت ماشالله پسر از همه خوشتیپتری رفیق،منم خودمو گلزار فرض کردم خخخخخلاصه مهمونا رسیدن پارتی بود همه میرقصیدن ما هم مث سگ آشغالاشونو جمع میکردیم… براشون نوشیدنی میاوردیم و…!.دیدم ی پسری ی دختریو انداخت تو استخرپیرهن دختره زیپش باز شد دستشو جلوی سینهاش گرفت تو اب واستاده بود و شکه شده بود و همه میخندیدن…موبایلاشونو دراورده بودنو…پسرهم گفت ببینید دختر ادیب خانو… منم ک غیرتی پریدم تو اب کت مو درآوردم تنش کردموبغلش کردم از آب اوردمش بیرون همه ساکت شدن…برگشتم ب پسر گفتم مَرد نیستیخندید و گفت این لباسی ک تنته لباس خدمتکاران منه حالامث سگ لباس از تن نیوشا درار خندیدم رفیقام زود لباسمو اورد بودن منم گفتم درست میگی نیازی ب این کثافت تو نداره،ولی خدا وکیلی لباس من کثافت بود خخخخاول سعی کردم زیپ لباسشو بکشم بالا ولی نشدخودمو چسبوندم بهش طوری ک من مث سپر شده بودم لباس خودمو تنش کردمخلاصه دست دختررو گرفتم ک بریم بیرون یهو زیر لب گفت جنده…منم برگشتم ی مشت زدم تو صورتش اومدم باز بزنمش ک دیدم رو زمین پر از خونه…عصبی بودم دست دختررو گرفتم ک بنیشونم تو ماشینقراضه ممد ک درش باز نمیشد هرچی فشارش میدادم خخخخخ…دیدم ی ماشین سورمه ای رنگ شاسی بلند اسمشم نمیتونسم تلفظ کنم لامصب… نشست و گفت بپر بالا!.شاید همچین ماشینی ندیده بودم ولی خدایی چشمو دلم سیر بود!نیوشا گفت مشتی دمت گرم خوب زدی داغونش کردیمن لخت نشسته بودم تو ماشین بخاطر همین یکم معذب بودم یکم جمعو جور نشستم…یهو پارک کرد… نگام کردبازومو فشار داد گفت وای چقد سفته… میخواستم پیاده شم ولی نمیدونستم چجوریه!!دستش ی جور دیگه بود…بعد گفتم بازش کن میخوام برم…یهو از نافم بوسید تا گلومو چونمو لبم همش داشت میبوسید دوروغ نگم حشری شدم اینقدر ک بوسید منم لاتی موهاشو گرفتم نگاش کردم شروع کردم ب لاتی لب دادن بُکنبُکن زیاد داشتم ولی با کسی ک خودش میخواسته و کاملا مرامی حتی پول هم بابتش دادم ولی نامردی نکردمدیدم فایده نداره لب تو لب افتادیم عقب ماشینماشین نبود لامصب ویلا بود خخخخپیرهن گندیدمو از بدنش در اوردم…(خخخ ???)شونشو بوسیدم…دوتا پاش دور کمرم بود نشسته بود بغلمگردنشو بوسه میزدم و سینهاشووو اوف میخوردممث کله پاچه دست میکشیدم ب دستاش خیلی ناز بودموهای بلندش…دست کشیدم اونجاششش!خیس خیس بود …لختش کردم خیلی تمیز بود دخترعمن پشمامو از بچگی نزده بودم خخخخنمیدونم چرا میخواست باهام بکن بکن داشته باشهبرام ساک زد قشنگ …حال کردم شق شده بودم ناجوردستش لای موهام بود در گوشم گفت جرم بده پردمو جر بده من یه پاشو کمی بالا گرفتم با دست با چوچولش بازی میکردم و اون اه میکشید! انگشت وسطمو کمی کردم تو کسش نازک نارنجی بودو گریه کرد با خودم گفتم بکنمتوش ک میمیره …کیرمو کشیدم لای کسش بالا بردم پایین بردم حواسش پرت شد یهو تا ته کردم توش همچین جیغ کشید ک شیشه ماشین میخواست ترک ببرقشنگ پاره نشده بود درش اوردم دوباره کردم توش اینبا تا اخرش رفت نگهش داشتم خونریزش خیلی کم بود انگار پیش از این رابطه داشته بود اما نه کامل!خیلی عقب جلو کردم،کیرم توش بود تکونش میدادم نه این ک درش بیارم!!فقط قر میدادم توش!در گوشش گفتم داره میاد کجات بریزم؟؟ فقط داخلم نریییز…شونشو گاز گرفتم از کسش.در اوردم در حالی ک ارضا میشدم اهی کشیدم و شونشو گاز میگرفتمرو شکمش پر از اب بود اون دستاشو ب سمتم دراز کرد و من خودمو تو بغلش جا کردم دو تامون دراز کشیدیم بغل هم از بچگیمون گفتم از همه چی حرف زدیماون پا میشد مشروب میخورد و مست ک شد دوباره بُکن بُکن کردیم و بعدش بهم گفت ک اون نامزدش بود (همون ک انداخت تو اسخر) و تو رابطه نمیتونسته پردشو بزنههمش مینداخته گردن نیوشا ک تو نمیزاری فلان و اون با من لج نامزدشو در اورد…ب خیال خودش!!!پ.نداستان ادامه داره،واقعی نیست…مث رومان میمونه اگه دوس داشتید بقیشم میزارم!نوشته: ناشناس
2