خاطره من با یکی از پسرای ۱۶ ساله شهوانی که از انجمن پیداش کردم.من ۲۸ سالمه نه خوشتیپم و نه خوش هیکل یه پسر لاغرم که مطمعنم تا اخر عمر کسی به خاطر خودم بهم نمیده اما تنها آپشنی که دارم اینه که پولدارم. به اندازه ای که اگه طرفی که ازش خوشم بیاد پولی باشه کار تمومه. معمولا ماهی یه بار میام شهوانی و میچرخم چند وقت پیش یکی عکساشو تاپیک کرده بود باورم نمیشد پسر باشه. بهش پیام دادم که خوند و جواب نداد حدود ۳ روز بهش پیام میدادم بالای ۲۰ بار. از این کارا نمیکنم ولی بدن سفیدشو نمیتونستم فراموش کنم به هر ترفندی بود کشوندمش تلگرام اونجا بهش عکس دادم که معلوم بود خوشش نیومده ازش عکس فیس نخواستم تا فکر نکنه فقط واسه عکس اومدم. شرایطمو بهش گفتم که نیاز مالی ندارم دنبال رابطه داعمی ام و این حرفا چند تا عکس از کون و سوراخش داد یه عکس هم واسه تست اصلی بودن عکساش گرفتم که اونم داد. ازش شماره کارت خواستم شماره کارت یه زن رو داد همون لحظه ۱۰۰ ریختم به حسابش با خودم گفتم حمید اینو بکنی پیر نمیشی. گفت یک ساعت دیگه اینجا باش پشمام ریخت. من نه حمومی و نه اصلاحی که گفت مهم نیست فقط گفت یه کیف بگیر دستت و ساده لباس بپوش جوری که انگار معلممی. راستش بکم شک کردم که برم اونجا خفت گیری باشه ولی ادرس خونه تو برج بود بعید بود همچین قضیه ای از اونجایی که خوش تیپ و هیکل نیستم نتیجه گرفتم با همین لباسای عادی خودم برم و کیف اداری خودمم برداشتم راه افتادم. سرتونو درد نیارم وقتی رسیدم بهش زنگ‌زدم شماره واحدو بپرسم دیدم جوووون چه صدای اروم و دخترونه ای داره. با لابی من برج هماهنگ کردم رفتم بالا زنگو زدم در و باز کرد رفتم تو دیدم چه پسری واقعا خوشگل بود لبای نازک قرمز با پوست سفید و چشمای درشت همینجوری نگاهش میکردم دیدم یکی دیگه سلام داد. یه دختر حدودا ۱۹ ساله که بعدا گفت خواهرش بوده. عجب کصی بود خواهرش. رفتیم تو اتاقش درو بست و‌قفل کرد اتاقی با تم مشکی و عکسای متال خودشو بهتر برانداز کردم یه رکابی طرحدار و شلوارک تنش بود. داشت نگاهم میکرد. اروم بهشگفتم میتونیم شروع کنیم ؟ سرشو تکون داد و رکابیشو در اورد سینه هاش خیلی سفید بودن با نوک صورتی. شلوارکشو در اورد پاهای سفیدشو انداخت بیرون باورم نمیشد اصلا بدنش هنوز مو در نیاورده بود با پسرای زیادی سکس داشتم بیشتریا بدنشونو اصلاح میکنن یا لیزر ولی این یه چیز دیگه بود. انتظار داشتم شورتشو هم دربیاره که به جاش رفت یه شلوارک تنگ پوشید. شلوارکش دخترونه بود گفت با شلوارک بهت میدم که گفتم اشکال نداره لباسامو سریع کندم انداختم کنار نگاهش کردم منتظرم بود صورت لطیفشو گرفتم تو دستام لبامو قفل کردم رو لباش چه طعمی داشت نمیشد از لباش گذشت. هرچند خودش اصلاهمراهی نمیکرد ولی من مثل دیوونه ها داشتم لباشو میخوردم و لیس میزدم اصلا حواسم نبود رو تختش روش خوابیدم. از روش بلند شدم شورتمو در اوردم کیرم جادویی نیست و ۱۶ سانته و کلفتیش معمولیه گرفتم جلوی صورتش سر کیرمو گذاشت دهنش و شروع کرد با ساک زدن. حرفه ای ساک میزد ولی حلقی نمیزد حدودا ۵ دقیقه بهش گفتم برگرد برگشت لحظه موعود فرا رسید کونش جلوم‌بود از رو شلوارکش با کونش بازی کردم چقد نرم بود. شلوارک و شورتشو با هم کشیدم پایین دهنم اب افتاد تا یکم پایین تر از کونش شلوار و شورتشو کشیدم پایین کونش کامل معلوم بود افتادم به جونش مثل سگ سوراخ خشمزشو لیس میزدم و کون سفیدشو گاز میگرفتم سوراخ گشاد نبود ولی معلوم بود سه چهار باری افتتاح شده دیگه طاقتم تموم شده بود از تو کیفم کاندوم و ژل رو در اوردم و زدم. سر کیرمو گذاشتم دم سوراخش خوابیدم روش با دستم تنظیم کردم اروم سرشو هل دادم جلو رفت توش یه صدای اخ اروم داد همونجا نگهش داشتم. صورتشو کرده بود لای بالش نمیتونسم حالتشو بفهمم. یکم همونجا نگه داشتم و بعدش ذره ذره کیرمو میفرستادم تو چیزی نمیگفت حدود ۵ دقیقه طول کشید تا کل کیرمو کردم تو کونش. اروم اروم عقب جلو میکردم بدون اینکه ضربه بزنم. همچنان چیزی نمیگفت از روش بلند شدم نشستم رو کونش. شلوارکی که تنش بود یکم مزاحم بودنمیزاشت به رونهای صیقلیش دسترسی داشته باشم. دوباره کیرم کردم تو کونش و شروع کردم به تلنبه زدن چقد لذت بخش بود واسم یه پسر به این زیبایی داشت زیرم بهم میداد سرعتمو بیشتر کردم کون سفیدش مثل ژله میلرزید دیدم داره ابم میاد بهش گفتم برگرد لنگاتو بده بالا میخواستم صورتشو موقع سکس ببینم. بالش رو گذاشت زیر کونش لنگاشو دادم بالا اروم سرشو کردم تو کونش چشماشو بسته بود تجربه بهم میگفت داره از دادن لذت میبره عاشق همچین پسرایی ام. کیرشو دیدم کوچولو و سفید بود سرعتمو بیشتر کردم با دستام پاهاشو گرفتم جوراب مچی کوتاه پاش بود و یه پابند طلایی و ظریف تو پاش بود. همچنان که میکردمش ساق پاهاشو لیس میزدم. پاهاش مثل برف سفید و بی مو بود. گوشت ساق پاشو محکم گاز میگرفتم رد دندونام میموند روش دیدم صداش در اومد. کیرم در استانه انفجار بود. تو صورتم داشت نگاه میکرد که کیرمو تا خایه کردم تو کونش و ارضا شدم. تو همون حالت خوابیدم روش ازش لب گرفتم. لبام خشک شده بود که با لبای خوش طعمش دوباره خیس شد. کیرمو کشیدم بیرون چقد ابم زیاد اومده بود. نشستم کنارش و ازش تشکر کردم اونم فقط سرشو تکون میداد. خیلی کم حرف بود. دراز کشید رو‌تخت داشت با کیرش بازی میکرد منم لباسامو پوشیدم و ۷۰۰ تومن دیگه زدم به همون حساب زیاد واسش مهم نبود همچنان در گیر بازی با کیرش بود. لباسمو کامل پوشیدم اماده رفتن بودم ازش پرسیدم به خواهرت چی بگیم ؟ اخه حدود نیم ساعت که نمیشه بگم معلمش بودم نیم ساعت چه درسی. گفت خواهرش میدونه اومدم که بکنمش و مفعوله !!! باورم نمیشد. گفت کیف و اینا رو به خاطر مامانش گفته بیارم که اونم از شانسم خونه نبود. ازش خدافظی کردم انتظار داشتم خواهرش بیرون باشه ولی دیدم از یه اتاق دیگه صدای اهنگ میاد. تمام.بعد مدتی هم تو تل ازش پرسیدم خواهرت جندس که گفت نه ولی اونم دوس‌پسرشو میاره خونه. بهش گفتم میتونم رو‌خواهرت کار کنم گفت اره دوست دارم باهم گروهی بدیم ولی دیگه شرایط کاریم جور نشد و اونم پایه نبود که ببینمش. کاملا واقعیپایان.نوشته: حمیدرضا.م
2
