سلام سینا هستم ۱۸ سالمه ورزشکارم این داستان برای چند مااه پیشهاز خودم بگم بدنی کاملا بدون مو ،سفید گندمی، رنگ مو خرمایی ،خوشگل و۱۷۷ قد و ۶۲ کیلو وزنههمیشه هم کلاسی هام دنبال با من بودن هستن خیلی درخواست ۲ طرفه هم داشتمخلاصه یکی از دوستام ک کشتی گیر و بدنسازه قدش هم اندازه خودمه وزنش ۷۵ کیلو هس باهم رفتیم بیرون باورم نمیشد اما میگفت سینا بیو برات ساک بزنم عشق من و…منم فک میکردم شوخی میکنه اما با شوخی انگلش دادم و گفت ای جوون و سکسی بازی در اورد همون شب ی کوچه خلوت نزدیکمون بود گفت بیا برات ساک بزنم منم با تعجب کیرم در اوردم (کیرم سفیده و سرخ هس و خوش فرم و ۱۷ سانتی هم هس ) و شروع کرد ب خوردن ک ی صدا اومد گفتم بستهخلاصه شهوتی شدم منم هی تو راه انگلش میدادم ک ی زمین بزرگ بود ک ب خاطر اینکه کسی داخلش نره دورش دیوار بلند بود داخل خیابون (در اینده میخاد بشه ی ساختمان بزرگ) اما از کوچه پشتش راه داشت کامل و کوچه پشتش هم خونه های باکلاس بود و منطقه خلوت و اخر کوچه ک زمین بود بن بست بود و کسی هم رد نمیشد اصلا و ما رفتیم اخر زمین ک ب سمت دیوار روبه خیابون هست و تاریک هم بود. کیرم در اوردم و دوستم شروع ب خوردن کرد بعد ۱ دقیقه گفتم بسته ابم میاد شلوارش کشید پایین تازه مو کل کونش با پودر زده بود صاف صاف بود و نرم و بهش تف زدم و ب کیرمم زدمکیرم گذاشتم لای کونش یکم لای کونی کردمش خیلی گرم و نرم بود کونش هم چون کشتی گیر بود گنده بود یواش یواش نوکش چون سر بود هی میرفت داخل کونش اما میگفت نکن درد میگیره منم گفتم کم کم اروم میشه همینجور ک میکردم نوکش داخلش بود دیدم ابم نزدیکه کردم داخلش براش موقع اومدن اب خودش یکم رفت جلو فقط کیرم نوک سوراخش بود (داخل نبود) ابم اومد و خیلی حال داد بعدش اونم گفت بیا منم باید ارضا کنی دیگه منم شلوارم پایین بود چسبید بهم کیر کلفتشو گذاشت لای پام و لای کونم و تلمبه زد اما چون خیلی تنگم داخل عمرا میرفت داخل ک خیلی زود ابش اومد از لذت و شهوت کلا ۳۰ ثانیه هم طول نکشید که ابش اومد بعدش داشتیم میرفتیم دیدیم داخل اون زمین دوربین بوده اما طرفی ک ما سکس میکردم روی ما نبوده و فقط رفت و برگشتمون دوربین گرفته بود اما مشکلی پیش نیومده چون چند ماهه گذشته و من با همین دوستم ۳ چهار بار دیگه سکس کردم اما سری اخری مو هاشو اصلا نزده بود و توشی نداد منم خیلی لذت نبردم برعکس دفعه های قبل ک حال میداد . دیگه نرفتم بعدش پیشش اما شاید ی روز اتقاقی رفتم.نوشته: سینا جون
5
