وقتی میخام داستان بنویسم نمیدونم از کجا شروع کنم در مورد کی بنویسم و از کجا بنویسمدر مورد کون دادن و کون کردنمورد اینجاست خیلیا در مورد گی مینویسندبابا گی چه بکنی چه نکنی منظورم چه فاعل یا مفعول باشی بازم گی هستییه روز داخل ایستگاه اتوبوس در مسیر تهرانپارس سوار بی آر تی شدم ُ خیلی شلوغ بود و از طرفی یک پسر 17 ساله هم کنارم ایستاده بود و در همون شلوغی با کیرش ور رفتم ُ اولش نمیشد خیلی سریع بهش دست بزنمدو یا سه بار دستمو انگار متوجه نشدم به کیرش زدمهیچ عکس العملی از خودش نشون نداد و خیالم راحت شد و یواش یواش باهاش ور رفتم تا راست کرد ایستگاه وحیدیه پیاده شدم و بهش اشاره کردم اونم پیاده شدیکم و سریع باهم حرف زدیم و بهش گفتم اهل حالی اونم چراغ سبز و نشون داد و از طرفی هوا هم داشت تاریک میشد و من مکانی هم برای رابطه نداشتمیک آن به ذهنم خطور کرد که کجا خلوته که بشه راحت و بدون هیچ مزاحمی حال کردمسیر و برگشتیم با همون بی آر تی تا دروازه دولت و دوباره با کیرش قلمی 17 سانتیش ور رفتم از اتوبوس پیاده شدیمرفتیم داخل مترو و بعدش ایستگاه همت پیاده شدیمایستگاه همت خروجی به پارک طالقانی میخوره و خیلی هم خلوته و بعد از خروج از مترو و داشتیم از روی پل عابر رد میشدیم و ساعت حدود 8 که هوا هم کاملا تاریک شده بود همون جا در حین حرکت با کونم ور میرفت و من بهش میگفتم یکی میبینه و اونم حشرش زده بود بالا و دست خودشم نبودو از طرفی هم منم بدم نمیومدرفتیم داخل پارک طالقانی که اینو بگم پارک طالقانی نگهبان زیاد داره و هرچی گشتیم دیدم نمیشه کاری کرد خلاصه به انتهای پارک که فکر کنم ابتدای پارک از سمت بالا رسیدیمو اونایی که از این مسیر رفت و آمد کردن میدونند کجارو میگم یه پل فلزی که پله هایی مانند نردبان و سیخ مانند داره و بعد از گذشت پل یه راه باریک داره که میخوره به خیابان میردامادوقتی داشتیم از مسیر باریک میگذشتیم دیدم کنار خیابان شمشادهای بلند داره و هیچکسی هم نیست ساعت حدود نه شده بودگفتم بریم بشینیم روی چمن ُ یه مقدار دور و برمون و نگاه کردیم هیچ خبری نبود فقط ماشین ها با سرعت رد میشدند و در اوون تاریکی من بودم و علی جوون که یه کیر قلمی داشت و لامپ گوشیمو و انداختم روی کیرش همون طوری فکر میکردم یه کیر قلمی که یک کمی تابدار به سمت راست بودو کاملا سیاه بود مثل این فیلم پورن های سیاپوست سریع از کولم یه بطری آب درآوردم و کیرشو شستم عجب کیری بود و یه کاندوم زدم سریع کیرش ُ اول قبول نمیکرد که کاندوم بزنم اما متقاعدش کردم برای سلامتی لازمه ُخلاصه اون کاملا خوابیده بود روی چمن و من شروع کردم به خوردن کیر نازش یه ربع کیرشو خوردمکه گفتم خسته شدم و شروع کردم به مالیدن کیرم و گفت برای منو بخور گفتم کیرم بخوابه نمیتونم بخورمگفت چکار کنم گفت نمیشه و نمیتونم و بدم میاد با اصرار و اگه میخوای بخورم تو یکم برام بخورخلاصه راضی شد یکم برام بخوره شروع کرد بخوردن چه حرفه ای میخورد حسابی ساک میزد تا ته حلقش فرو میدادداغ کرده بودم و حسابی بهم حال داده بودنذاشتم دیگه ادامه بده و شروع کردم براش خوردن لامصب کمرش خیلی سفت بود و ارضا نشدنی بود روی چمن که کمی هم نم داشت همو بغل کردیم و شروع کردیم لب گرفتنبعد شروع کردم به گوش خوردن چون عاشق عشقبازی هستم و از اوون طرف علی جوون صداش بلند شده بودکه بهش گفتم یواش تر کنار خیابون خوابیدیماا که یکم بخودش اومدبلند شدم دور و برمو بررسی کردم کسی نبود و دوباره یجای بهتر پیدا کردم که کسی صدامونو نشنوهاین بار بهش گفتم دوست داری بکنی گفت همون خوردن حال میده و گفتم تا حالا نکردی گفتم با رفیقام شوخی کردم چندباری اما هنوز شرایطش نبودهکاندومو درآوردمو و کاندوم جدید براش گذاشتم و خوابیدم اونم خوابید روم اولش لاپایی گذاشت که کاملا کیرش راست شده بود و کیرشو لای پام حس میکردم و از طرفی منم همیشه بدنمو بدون مو نگه میدارم هم به طرفم حال میده هم بخودمبهش گفتم بزار توش سرشو گذاشت روی کونم دیدم که ناشی هستش و نمیتونه توش بزاره بلند شدم و روی کاندومش یه مقدار لوبرکانت ریختم شاید بگید اینارو از کجا آوردی من همیشه داخل کولم دارماز وسایل ضروریه و فکر نمیکنم مشکلی هم داشته باشهخلاصه ژل و زدم به سر کیرش که کاندوم یه مقدار لیز بشه و خودم سر کیرشو گذاشتم و گفتم تو فشار نده تا بره توش آخه من در این چند ساله ده بار کون دادم اونم همش به زیر 25 ساله بوده و تقریبا همه کم سن بودنچون من فقط به کم سن کون میدم از 15 ساله تا 19 ساله هشت بار بوده دو بار دیگش هم به 22 و 24 ساله بودکیرشو هدایت کردم سرش رفت توش که خیلی هم درد گرفت اما تحمل کردمخوابیدم و دستمو گذاشتم زیر سرم و گفتم یواش یواش میلیمتری بزار توش اونم پسر حرف گوش کن فشار دادکه تا دسته رفت توش خیلی حال کرده بود و داشت گوشمو میخورد و ازم تشکر میکرد و میگفت تاحالا چنین حالی نکرده بودم و منم کیرشو توی کونم بود داغ داغ شده بودمبهش گفتم حال یکم بکش بیرون دوباره بکن توش چند باری اینکارو کرد و یکدفعه کیرش در اومدبلند شدم دوباره آمار گرفتن ساعت بین ده و یازده بود دیگه مطمعنا کسی از اونجا رد نمیشدو منم دوباره نشستم و شروع کردیم به لب گرفتن بهش گفتم دیرت نشه حدود یازده فکرشم نمیکرد نا یازده اونجا باشیم گفت دیرم شده یکم فکر کرد و گفت یکاریش می کنمبه کمر خوابیدم و شلوارمو کامل درآوردم اونم از من بدتر همین کارو کردلنگ و دادم بالا حالت فرقونی که عاشق این پوزیشن هستم و گفتم سرشو بزار توش دوباره لوبرکانت با یه کاندوم جدید گذاشتم و یواش گذاشت توش یاد گرفته بود چطوری بزاره توشو یواش هل داد توش یکم بالا پایین کرد و در همون حالت موند و سرشو به سرم چسبوند و شروع کردیم به لب گرفتن خلاصه حس کردم داره ارضا میشه یه آخ و اووخی کرد و آبش کامل اومد سفت همو چسبیده بودیم و بعد از ارضا کاندمشو که پر شده بود از سر کیرش درآورد و منم با یه بطری آب کیرشو شستمو لب آخر هم گرفتیمدیگه مترو بسته شده بود رفتیم سر میرداماد که یه اسنپ گرفتم و اول اونو رسوندم و بعدشم خودمدر مسیر عقب نشسته بودیم و دستشو انداخته بود دور گردنم و شمارشو بهم دادالان هر هفته باهاش سکس دارمچندباری هم خونشون رفتمسنم خیلی از اوون بیشتره اما با خانوادش هم آشنا شدم و بهشون گفته که مربیش هستمچون من شنا حرفه ای میکنم و بیشتر وقتا با همیمتا داستان بعدی که براتون تعریف کنماین داستان برای بهمن 97 هستش و کاملا واقعینوشته: gayteenboys
2