سلام، سالها قبل از همسرم جدا شدم و برای بار دوم ازدواج کردم. زنم دومم، لیلا بسیار خوشگل و قد بلند و سبزه بود و محجبه و بسیار خانوم و موقر.بعد از مدتی مثل همه زوجها ، سکس ما عادی شده بود و از اولین سکس هم این مشکل را داشتیم که خانومم موقع دخول ارضا نمیشد و بعد از سکس دو ساعت باید واسش میخوردم و میمالوندم تا ارضا بشه که البته بیشتر دخترایی که سن بالا ازدواج کردن و هنوز پرده دارند بخاطر اعتیاد به خودارضایی با کیر ارضا نمیشن. یه روز وسط سکس یه تصوری بذهنم اومد که اگه یه نفر جلو خودم زنم را بکنه جه حسی داره؟ با اینکه بسیار غیرتی هستم اما ازین فکر تا چندین روز حشری بودم. از طرفی شهوت زنها خیلی زیاده و با یک سکس عادی به اون لذت لازم نمیرسند. البته بخوبی میدونستم اگر حالت عادی به زنم بگم چی تو کله ام هست تیکه تیکه ام میگنه، اما یک مرد مجرب مثل من میدونه اگه زن را بتونی واقعا حشری بکنی، همه کار میشه باهاش کرد. یک روز وسط سکس وقتی داشتم کسش را میخوردم بهش گفتم: لیلا عزیزم دوست داشتی الان یه کیر دیگه تو دهنت بود؟ یکم تعجب کرد اما بهش گفتم این فقط یک فانتزی هست برای اینکه زودتر ارضا بشی، و اونم پذیرفت و گفت: اره دوست دارم!دیگه این موضوع عادی شده بود و همیشه موقع سکس از یه کیر دیگه حرف میزدیم و جالب اینکه زن خوشگلم تقریبا فقط با این فانتزی ارضا میشد.یه روز یه ابتکار جالب زدم، مثل فیلم های خارجی، دستاش را با جوراب بهم بستم و یک هدبند گذاشتم روی چشماش. (دوستان در جریان باشید که این حالت که زن احساس کنه یک فاکتور ناشناخته در سکس هست، خصوصا با دست و چشم بسته، بشدت حشری میشه، اصلا نمیشه باور کرد که چطور تا این حد زنها هم میتونند حشری باشند.)و به زنم گفتم: امروز به ارزوت میرسی، قرار هست یکی از دوستام بیاد و دوتایی بکنمت، یکم جا خورد و ترسید، گفت جدا؟ و گفتم اره. گفت: میدونم الکی میگی، گفتم شاید… خلاصه اونروز موقع سکس جوری با خودم پچ پچ میکردم که مثلا یک دوستم هم پشت در بوده و در را باز کردم و اومده تا دوتایی لیلا را بکنیم، لیلاشدت استرس داشت و کم کم داشت باور میکرد.-لیلا امروز دوستم اومده که تو لعنتی را ابتو بیاریم دوتایی، دوست داری؟ارمین عزیرم جدا میخوای بذاری یکنفر دیگه من را بکنه؟-نه عزیرم، فقط سینه هات و کستو میخورره… دوست داریاره بگو بخوره، میخوام، دو تا کیر میخوام…از اینکه جدا زنم داره التماس میکنه که دو نفره بکنیمش،جوری شهوتی شدم که تا این سن(43)سالگی سابقه نداشت.یک بادمجان که شبیه کیر بود اوردم و خودم شروع کردم لب گرفتن و بعد کیرم را کردم دهن عشقم، اما لیلا میگفت: ارمین بگو دوستت کیرش را هم بکنه تو کوسم…طفلک دستاش و چشماش بسته بود اما اونم از شدت شهوت داشت میلرزید. اومدم سمت کسش و شروع به نوازش کردم و جوری مثلا با دوست فرضی حرف میزدم که لیلا تقریبا داشت باور میکرد دو نفر هستیم. بادمجان را دوباره بردم سمت دهنش و شروع کرد باهاش ساک زدن و اونقدر حشری بود که متوجه نشد بادمجان هست. ازم پرسید این چیه تو دهنم؟گفتم کیر خودم هست!بعد شروع کردم مثلا با یکنفر دعوا و همش بهش میگفتم :هیس… حرف نزن،ضمنا تو فقط قرار بود بمالونی، نه اینکه زن خوشگلم را بکنی، اما مثلا اونم داشت التماس میکرد.-لیلا این عوضی میخواد کس تو را بکنه، من اجازه نمیدهبذار بکنه عزیرم، کیررررر میخوام-قول میدی ازم ناراحت نشی؟-اره قول میدم، کیررررر میخوام.-اوکی خودت خواستیهمون موقع بادمجان را کردم تو دهنش و اروم اروم کیرم را گذاشتم جلو کسش و فرو کردم داخل. یهو یه تکون عجیبی خورد-ارمین جدا کس دیگه اینجا هست؟ من فکر کردم الکی میگفتی-خوب عزیزم، الان یه کیر تو دهنت هست و یکی هم تو کوست… الکی چیه؟-خیلی بیشرفی، نامرد-اگه دوست نداری بگم نکنه…بگووو بکنه حیوووون(با جیغ) بگو بکنه، بکنه… دارم ارضا میشم.راستش تا حالا این حالت را تجربه نکرده بودم، بمحض اینکه احساس کرد دو تا کیر اونجاست، کسش پر از اب شد و ارضا شد. در حالیکه تا حالا نشده بود وسط سکس و با کیر ارضا بشه، چه برسه به اینکه بمحض داخل شدن کیر…شنیده بودم اگه زن خیلی حشری بشه، تو یک سکس تا هفت بار ارضا میشه و جوری لذت میبره که از فرداش به مرد التماس میکنه، اما برای رسوندن زن به این سطح شهوت، باید یکسری عوامل پیچیده بشدت درست باشه( عشق زن به مرد، نوازش و حرفای عاشقانه،خیال راحت از بابت شغل و پول و …مرد، اتاق تمیز و مرتب و ارامش محض…). خلاصه شروع کردم به کردن کسش که با کمال تعجب دیدم یک دقیقه بعد دوباره ارضا شد، کیرم را در اوردم و خواستم کسش را بخورم که بازم برای اولین بار دیدم یک زن جوری ابش میاد که مثل مرد، جهش داره… خودم از شدت شهوت دیونه شدم و دوباره کردم تو کسش و شروع کردم کردن… جالب اینکه لیلا همزمان زور میزد تا اون یکی کیر که تو دهنش هست را تا اخر قورت بده و میک بزنه!-لیلا با دو تا کیر حال میده؟-اره عزیزم، اره بازم کیر میخوام ، سه تا میخوام-جنده خوشگل من، انگار از سکس سه تایی خیلی خوشت اومده…-اره عزیرم، میخوام جنده تو بشم، دوستات را هر شب بیار منو بکنن…خلاصه با این ابتکار و در حالیکه فقط خودم بودم و خودش، جوری حشری شده بود که به جنون رسید و چهار بار ابش اومد درحالیکه خودم فقط یکبار تو کس ناز و تنگش ارضا شدم.چند بار خواست وسط سکس چشماش را باز کنم که نفر سوم را ببینه، اما بهش گفتم عزیزم اینبار دوست ندارم چشمات را باز کنم و با دوستم چشم تو چشم بشی، خجالت میکشم.اما لیلا داشت التماس میکرد بذار ببینم. راستش اصلا باورم نمیشد زن نازم که بهش یک ذره شک ندارم با این روش تا این حد تحریک بشه و مشکل همیشگی ما که ارضا شدن خانوم بود، حل بشه…بعد از سکس هر دو بیحال افتادیم روی همدیگه و مثلا به دوست خیالی گفتم از خونه بره بیرون…بعد از نیم ساعت دست و چشمای عشقم را باز کردم و دیدم با یک نگاه عجیب من را میپاد.-ارمین، جدا راست بگو، کس دیگه هم امروز بود؟-عزیرم ،تو چکار داری به اینکارا؟ مهم این بود که واسه اولین بار تا کیر رفت تو کست، ارضا شدی، چقدر تحریک شدی؟-عشقم داشتم دیوووونه میشدم، حالا راست بگو،کیو اورده بودی منو بکنه؟-خخخخخ، جیگر بهت نمیگم تا تو کف بمونی… حالا راست بگو، بازم دو کیره دوست داری؟-من هر چی اقامون بگه، رو حرفش حرف نمیارم???راستی بنظرتون این داستان واقعیت داشت؟نوشته: آرمین
3
