روبه روی آینه حموم وایساده بودم و با کف واسه خودم انواع و اقسام مدلارو رو موهام پیاده میکردم.بعد از هر مدل ژست آرایشگرا رو میگرفتم و صدای خنده من و اون فضای حموم رو پر میکرد.لذتی که از دیدن حرکاتم تو نگاهش بود بیشتر منو دلگرم حسه مهربون وجودش میکرد.با کف شیطنت میکردم و کف رو میمالیدم به سینهام تا حالت سوتین بگیره.نگاه بی قرارش تک تک حرکاتمو شکار میکرد.برگشتم سمتش تا باجمله های کش دار و صدای نازکم بی قراریشو تشدید کنم،ولی انگشت اشارشو رو لبش گذاشت و با یکم اخم گفت:هیس…دستشو سمتم دراز کرد.آروم توی فضای کوچیک حموم قدم برداشتم و دستمو تو دستاش گذاشتم.منو سمت خودش کشید وتقریبا پرتم کرد تو وان.خنده بلند وپرنازی تحویل نگاه مست و خمارش دادم و آروم به لباش بوسه زدم.خواستم سرمو عقب بکشم که دستاش موهامو چنگ زد و با ولع وحرص نرمی لبامو اسیر لبای مشتاقش کرد.دستامو دور گردنش حلقه کردم و از گردنش تا سینه هاش نوازش وار کشیدم.دستش موهامو رهاکرد و به سمت سینه هام رفت.چنگ زدن سینه هام حرکت خون رو تو رگام سریع کرد.آه آرومی بین لباش کشیدم و جوون کشداری شنیدم.لبشو از لبم جدا کرد . گردنم هدف بعدی بوسه های گرم و داغش بود.تنم گر گرفته بود وحس سفت شدن آلتش بین پاهام تحریکم میکرد.دستای کفیش کمرمو میمالید.ازروی پاهاش کمی بلند شدم سرآلتشو روی قسمت مورد علاقش تنظیم کردم.آروم آروم نشستم و از حس بودن قسمتی از وجودش توی خودم با لذت آه کشیدم و لبمو گاز گرفتم.با کمک دستاش که دور کمرم بود راحت تر بلند میشدم و مینشستم.پیشینمو به پیشونیش چسبوندم و به مقاومتش واسه آه نکشیدن با شهوت نگاه کردم.بین نفس زدنام گفتم:تا کی میخوای ساکت باشی؟با گفتن این حرف حرکاتمو تند تر کردم.ناله آرومش باعث شد با پیروزی لبخند بزنم.همزمان با هم اوج گرفتیم و صدامون بالا رفت. داغ شدن بین پاهام ولرزش رونام بهم فهموند که ارضا شده از من و وجودم.پیشینیمو جدا کردم از پیشونیش و لبای بی جونشو بوسیدم.لبخند بیحالی تحویلم داد.آب رو باز کردم و دماشو تنظیم کردم تا وان پرشه._ترمه؟همونطور که کف روی سینمو که به کمرم مالیده شده بود و با آب تمیز میکردم بی تمرکز جواب دادم:جان؟حرف نزدنش باعث شد رومو سمتش برگردونم.سئوالی نگاش کردم.لبشو با زبون ترکرد و حرفی رو زد که شنیدنش از زبون اون حس آرامش و خوشبختی رو به تک تک سلول های بدنم تزریق میکرد…_تو عشق منینوشته: ترمه
2