logo
‌
‌
خانه
عناوین
پورن استارها
بهترین سایتهای پورن
چت روم
ارسال داستان
آپلود ویدیو
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
  • تماس با ما
  • گزارش خرابی

www.jendekhane.com جدید ترین و با کیفیت ترین سایت سکسی فارسی

بهترین و با کیفیت ترین سایت سکسی ایرانی . تمامی محتوای این سایت رایگان مباشد . ما دارای بزرگترین آرشیو فیلم ها و داستان های سکسی هستیم که همه روزه برای شما قرار خواهیم داد . سایت جنده خانه بهترین سایت سکسی فارسی در تمام دنیا میباشد . شما میتونید فیلم ها را به صورت آنلاین تماشا کنید یا دانلود کنید ، با ثبت نام در سایت میتونید از سیستم چتروم و پیام رسان با قابلیت تماس تصویری استفاده کنید . تیم جنده خانه همیشه در تلاش برای بهبود سطح کیفی سایت برای تمامی دوست داران مسائل جنسی میباشد . لطفآ نظرات و پیشنهادات و همینطور انتقادات خودتون رو برای ما ارسال کنید .

This website collects cookies to deliver better user experience

مدیر مدرسه (طنز)

سلام به همه ی بچه های انجمنشاید داستان گلدسته ها و فلکو تو کتاب ادبیات سال سوم دبیرستان خونده باشید این داستانی که مینویسم(طنز) خاطره ی جالال ال عمته:بدیش این بود که برای کردن کون هم باید از گلدسته ها بالا میرفتیم.ما هیچ کاری به کار گلدسته ها نداشتیم اما فقط میخواستیم با کون هم حال کنیم تو کلاس که نشسته بودیم و مشق می نوشتیم یا تو حیاط که همدیگرو انگوشت میکردیم گل دسته ها به ما چشکم میزد و میگفت: حسن جلالو بیار کون هم بزارید حسن!خود گلدسته چنگی به دول نمیزد اما عجب مکانی بود ساکت ساکت.راستی گلدسته ها کنار مدرسه بودن و از توی کلاس هم معلوم بودند!یه روز که صبح ابم زده بود بالا رفتم در خونه ی حسن اینا ننش درو باز کرد گفتم: سلام جنده خانوم برو به پسر کونیت بگو بیاد ننش رید به خودش رفت حسنو صدا کنه حسن اومد جلو در یه لب ازش گرفتمو یه انگشت هم کردم تو کونش بعد گفتم بزن بریم راه افتاد رفتیم در گل دسنه هارو پیدا کردیم قفلو با کیرم باز کردم حسنو انداختم جلو از پله ها ی گلدسته که بالا میرفتیم حسنو انگوشت میکردم طفلکی 1 متر میپرید بالا نتیجه این شد که 300 پله رو سه سوته اومد بالا. سریع شرتو از پاش در اوردمو یه تف کردم دم کونش بعد سر کیرمو گزاشتم دم کونش یه هو کردم تا دسته تووش چنان دادی زد که صداش از بالای گل دسته تو کل محل پیچید!ناگهان کل بچه ها که اومده بودن زنگ تفریح مارو دیدن شروع کردن به جق زدن من میکردم حسن داد میزد و بچه ها جق!مدیر مدرسه تا مارو از تو دفترش دید گفت فرصت از بهتر برای بچه بازی نیست بابای مدرسه رو که اونم قزوینی بود و فرستاد از اون بالا بیارتمون پایینخلاصه تا بیاد بالا من کون حسنو جر داده بودم ازون پایین هم بچه ها منو تشویق میکردن:شیر سماور …اگزوز خاور…ابتو درآور.یههو بابای مدرسه رسید بالا هم زدمون هم کلی کردمون بعد بردمون دفتر مدیرمدیر گفت فلک و بیارید پاهامونو بست به فلک چوب فلک هم کیر 22 سانتیش بود اول منو کرد:نه تف نه کرم نه واسکازینی فرو کردن همانا ریدن به کیرش همانا!بقیش هم این شد که تا 6 ماه نتونستیم درست حسابی راه بریمنویسنده:جلال ال عمت@@@سر کلاس ادبیات خوابم برده بود***

4

دسته بندی ها:

داستان سکسی

برچسب ها:

باباگیبردهباباکونکیرمدرسهزن
No Comments Yet...
‌

پست های مشابه

کوس ات میزارم با اینکه پشماتو نزدی
HD01:13

کوس ات میزارم با اینکه پشماتو نزدی

از این به بعد مال همیم

از این به بعد مال همیم
بعدازظهر خفن

بعدازظهر خفن

ارشک و ماهرخ

ارشک و ماهرخ