پسر خاله پایه کون بازیهام

سلام دوستان آرشام هستم 19 سالمه این داستان از زمان 12 سالگیم شروع شدهمه ی ما توی زندگیمون موقع که تحریک میشیم و حشری یه کارایی کردیم حالا بعضی مواقع واسه خاطر اینکه اولین تجربمون بوده و لذت بخش و گاهی هم تحریک شدنمانداستان از اونجایی شروع شد که من 12 سالمه بود و تازه به سن بلوغ رسیده بودم اول از خودن بگم که کلا اینقدر خوشگلم که دخترای فامیل میگن تو فقط یه روسری کم داری موهای قهوه ای روشن پوست سفید قدم 165 لاغر، شکل بدنم دخترونه یعنی انگشتری دست و پام اگر لاک بزنن انگار دخترم،خب ما ساکن تهراتیم و خالم اینا شیراز ما هرسال اواسط خردادماه یعنی بعد امتحانات به مدت دو هفته میرم شیراز پیش خالم ایناخب اون رمانتیک تازه به بلوغ رسیده بودم و کلا حس شهوت خیلی بالا بود و پایه اینکارام محمد(پسرخالم)ما بهش میگیم مملاز اونجایی که مامانم خیلی خوشگله که همه میگن من روی اون رفتم پسرخالمم روی مامانش رفته و کلا مثل خودمه ولی خب یکم پاستوریزس یعنی کلا فکر میکنه همه خوبن همه چی برنامه ریزی شدس و… خب ظهر بود که رسیدیم خونه خالم اینا توی شهرک صدرا شیراز خب رفتیم بالا بعد از سلام و این چیزا ممل اشاره کرد که بریم تو اتاق بازی کنیم با کامپیوتر خب منم بلند شدم رفتمتو اتاقش که رفتیم یکی از این درب گیرا که شبیه پاهه گذاشت زیر در که باز نشه بعد با خنده سریع شلوار و شرتشو کشید پایین و هی میداد بالا اون موقع با اینکارام لذت میبردیم و منم اینکارام انجام دادم خیلی واسمون لذت بخش بود بعد نشستیم پای کامپیوتر بازی gti خب نوبتی بازی میکردیم توی فضای بازی زنایی بودن با شرت و سوتین که اونارو که میدیدیم کیرامون سیخ میشدکه اون موقع به کیر میگفتم بلبل شاید خنده دار باشه ولی خانوادهکه نمیدونستم بگن کیر یا الت دو ولم که زیاد خوشایند نبود پس میگفتن بلبل یا بلبلک اون زنارو که دیدم خب واسه یه پسر 12 ساله که هیچی تاحالا ندیده بود خیلی جذاب بود به ممل نگاه کردم گفتم نمیدونم چرا وقتی این چیزارو میبینم بلبلم باد میکنه(به شق شدن میگفتم باد) اونم نگام کرد گفت آره مال منم باد کرده گفتم میتونم ببینم شلوار و شرتشو کشید پایین یه کیر سفید بی موتورهای با تخمای قرمز شاید 7 سانت بود که وقتی دیدمش خیلی بنظرم بزرگ میومد چشمام گرد شده بود گفت مال تو رو ببینم؟ شلوارمو کشیدم پایین اونم مثل من، دوتا کیر ندیدهتو همین وضع بودیم که خالم اومد درو باز کنه و از شانس خوب ما در پشت اون پاهه گیر کرده بود تو یه چشم به هم زدن شلوارمو دادم بالا یادمه رنگم شده بود عین گم و کلی استرس گرفته بودم ممل درو باز کرد و با یه صورت ترس خورده و پریشان نگاه خالم میکرد خالم اومد گفت بچه ها میوه بیارم که ما بااشاره سر گفتیم نه و داریم بازی میکنیم خالمم گفت خب چیزی نیاز داشتین بگینو رفت خب ممل اومد و دوباره به اون حالت شدیم که اون اصرار کرد فعلا کاری نکنیم تا یه زمان خوب خب منم گفتم باشه و چسبیدیم به بازی تا عصر دیگه خسته بودیم که خانواده تصمیم گرفتن بدن خلیج فارس(مجموعه تجاری تفریحی) که من و ممل برنامه ریختیم که ندیم.خب مامانم اومد گفت برو حمام که میخوایم بریم که من گفتم نه تازه مملو دیدم میخوایم بازی کنیم و این حرفا که بعد از تاییید خالم و شوهر خالم اوکی شد تو خونه وایسیم ساعت حدود 7 بود که رفتن برای ماهم شام گذاشتن که بعد از اینکه خوردیم بخوابیم که شاید دیر بیان ،از تو پنجره نگاه میکردم تا سوار ماشین شدن وقتی رفتن ب ممل گفتم شلوارتو در بیار بلبلکتو ببینم اونم در آورد و بعدشم من همینطوری نگاه کیرامون میکردیم حتی نگاه کردنش لذت بخش بود ،ممل دستشویی آورد نزدیک گفت میتونم لمسش کنم منم گفتم باشه اولین بار بود که دست یه نفر به کیرم میخورد انگشت وسط و اشارشو روی بدنه کیرم کشید یادمه چنان حس و لذتی داشتم که اصلا قابل وصف نبود و بعدشم من اینکارو کردم خب اون شب همین کاراو میکردیم و حرف میزدیم حتی حرف دربارشم لذت بخش بود تا گذشت که بعد از یه سری اختلافات و دعوای فامیلی بین ما و خالم اینا دوسالی همدیگه رو ندیدیم که من شد 14 سالمه که صلح کردیم خب تو این فاصله زمانی گوشی j5 گرفته بودم تازه اومده بود تو بازار و همه چیز رو بلد بودم دیگه که کیر چیه آب چیه جق،ساک ارگاسم و هرچی که راجب سکس بودکارم اون مدت شده بود فیلتر شکن و جق و یادم میومد از ممل که چقدر باهم اوکی بودیم و همش حسرت میخوردم چرا نکردمشامتحانا تمام شد و قرار شد بریم شیراز یه برنامه توپ چیدم که حاتمی اینبار کارشو بسازم مثل همیشه ظهر رسیدیم اونجا و بعد از سلام و احوال پرسی ممل رفتارش با من سرد بود خب طبیعیه دوسال بدون ارتباط باشی .رو مبل نشسته بودم که خالم اومد بغلم کرد گفت با پسرخاله بازی نمیکنی یا مارو فراموش کردی منم که بچه بودم حرفی نداشتم که بابام جواب داد نه بعد دوسال همو دیدن هنوز سخا بینشون تب نشده الان میرن تو اتاق بازی خالن به ممل گفت بریم بازی منم بلند شدم خب رفتیم تو اتاق کامپیوتر و روشن کرد و نشستیم پاش اون جا پاهو گذاشتم زیر درموقع بازی خب شروع کردیم به حرف زدن که چقدر خبر این حرفا کم کم یخا بینمون باز شد که گفتم با بلبلت چیکار میکنی یه خنده کوچیکی کرد گفت تو نبودی این مدت خودم تنها باهاش ور میرفتمخندم گرفت از اینکه هنوز میگفت بلبل بعد پرسید تو چی گفتم والا هیچی مال منم که همیشه باده گفت آره مال منم موقع خواب و اول صبح باد میکنه نمیتونم بلند شماره بلند خندیدم،گفت مگه چی شدهفتم بابا باد چیه بلبل چیه اینا اسمش نیشت گفت پس چی نشستم نزدیک یه شاعت کل چیزارو براش توضیح دادمهی تو وسطشم دست میزد به کیرش منم شق کرده بودمهیچی نمیدونستم آخرش گفت وای چه چیزایی منم گفتم آره باو به ما این چیزارو نمیگن یه فیلم سوپر براش گذاشتم و دوباره شروع کردم به توضیح دادن که ممه چیه و کوس این چیزا از شدت شهوت سرخ شده بود بهش گفتم میخوام یه چیزی رو امروز بهت یادم بدم که خیلی خوبه اونم با تعجب و کنجکاوی پرسید چی گفتم اینکار باید تنها باشیم و کسی نباشه اگر میخواستن بزن جایی ما نریم اونم گفت باشه و نشستیم پای بازی ساعت 5 عصر بود که انگار میخواستن برن باغ ارم که من و ممل به بهانه بازی و دور بودن از هم تو این مدت تو خونه وایسادم وقتی رفتن خب در خونرو از پشت قفل کردیم که مشکلی پیش نیاد رفتیم تو اتاقش درو هم بستیم ممل اومد گفت خب اون کار چیه گفتم اول لخت لخت شیم لباسامونو در آوردیم بدنش عین خودم بود بی موتورهای و سفید اون موقع حتی موهای کیرمم در نیومده بودالانشم چیزی دور کیرم نیست،خب رفتم نشستم روی تخت و کمرمو تکیه دادم به دیوار و پاهاشو کشیدم کیرم شق شق بود مال اونم همینطور بعد گفت از پشت بشین تو بغلم حس کردم که خجالت می شه گفتم بیا اگر لذت نبردی بعدشم نوبت منه گفت یعنی بشینیم تو بغلم هم کار لذت بهشت این بود که گفتم نه واسه اون کار باید اول بشینیم تو بغلم هم گفت باشه و اومداز سوراخ کونش یکم سیاه بود ولی بدون یه لک یا مو نشست قشنگ روی کیرم طوری که کیرمو لای خط کونش حس میکردم که بعد از چند ثانیه مکش بلند شد گفتم چی شد گفت کیرت نمیزاره بشینیم گفتم بیا الان درستش میکنم یادمه از شدت هوس و استرس بدنم میلرزید واقعا حس قشنگی بود ترکیبی از شهوت و ترس اومد نشسته کیرمو طوری تنظیم کردم که افتاد لای پاش خیلی گرم بود بهش گفتم چطوره چه حسی داری گفت چقدر داغهگفتم کمرتو تو تکیه بده به شکمم، دست سمت چپمو گذاشتم روی شکمش و دست سمت راستمم کیرشو گرفتم یه فیلم سوپر براش گذاشتم گفتم اینو بگیر نگاه کن فقط و آروم شروع کردم به بالا پایین کردن براش مثل حالت جق اونم پاهاشو باز کرده بود و با دست سمت راستش گوشیو گرفته بود کیرش سفت بود شاید اون موقع 10 سانتم نبود دستشمو فشار دادم و تند تند جق میزدم براش توی اون فیلم سوپرمارکت ناله شروع شده بود و خلی فضارو سکسی کرده بود فکر کنم یه دقیقه نشد که نفس زدنش شروع شد و یکم بدنش سنگین شد روم فهمیدم میخواد ارضا شه دیگه با تمام وجود فشار میدادم اینقدر تکون میخورد که با دست چپم گرفتمش که بعد ار چند ثانیه آبش آروم ریخت رو دستم اب که چی سه ،چهار قطره موقعی که میخواست ارضا شه بدنش میلرزیدبعد از ارضا شدنش خودشو تکیه داد بهم و خیلی لش شده بودگه گاهی هم یکم کمرش میلرزید یه نگاه بهش کردم دیدم چشماشو بسته کیرشم شده بود اندازه یه بند انگشت تو دستم فقط یه سر بود، دستمو با دستمال پاک کردم گفتم چت شد یه لحظه؟ گفت نمیدونم وقتی عقب جلو کردی یه دفعه یه حس خیلی خوب بهم دست داد و یه چیزی از کیرم زد بیرون که بیرون ریختنش رو حس میکردم گفت خبفت حالا نمیدونم چی شد احساس خالی بودن میکنم .خستم خوابم میاد شروع کردم به توضیح که این جقه اون آبت بود و اینحرفا چند تا نفس عمیق کشید گفت خب نوبت توهه گفتم باشه نشست پایین جام رفتم نشستم روی پاش کیرش خواب بود اصلا حسش نمیکردمیه سوپر که خیلی باهاش تحریک میشدم گزاشتم و اون شروع کرد به جق زدن برام من خیلی میزدم و آبم دیگه بالای یه دقیقه میومدیه چند ثانیه گذشت گفتم موقعی که جق میزنی برام فشارش بدهانگشت شصتشو گذاشت روی سر کیرم و با چهارتا دیگه پایین کیرمو با کل توانش فشار داد موقعی که فشار داد حس کردم آبم داره میاد هنوز سی ثانیه نشده بود چشمامو بستم چنان اهی کشیدم که گفت آروم تر خیلی لذت بخش بود یعنی هرچقدر میخواستم جق بزن تو خونه دیگه حداکثر 3 تاج دقیقه طول میکشید بیاد اینبار تو سی ثانیه اومد بی حال بهش تکیه داده بودم که احساس کردم زیر پام چیزی شفت شد و تکون میخورد ،کیرش بود داشت بلند میده خودمو کشیدم کنارفتم لذت بردی گفت خیلی عالی بود تا حالا تو عمرم همچین حسی نداشتم.گفتم من جیش دارم رفتم دستشویی اومدم دیدم حولشو برداشته بره حمام گفت من برم حمام یکم تب ریخت گفتم خب وایسادی باهم بریم منم حولمو برداشتم رفتیم تو تمام وقت زیر دوش همش حرف میزدیمکه گفتم الان که رفتیم میخوام یه چیزی خیلی بهترو بهت یاد بدم که گفت اگر مثل جق باشه که عالیه که گفتم خیلی بهترشه گفتم فقط چنان قانون داره که باید رعایت کنیرفتیم بیرون خودمونو خشک کردیم خب اومد گفت جیکارکنیم یه سوپر براش گزاشتم که دوتا پسر گی میکردن و براش توضیح دادم که چی ب چیه خیلی تعجب کرده بود که دوتا پسر باهم اینکارارو انجام میدن گفتم میخوام الان ماهم مثل اینا کنیم با شور و هیجان گفت باشه گفتم فقط چنتا قانون داره گفت چی گفت اول برو دستشویی سعی کن عنوان کنی خودتو خالی کن بیا رفت و اومد بعدشم من رفتم و اومدم خودمو به صورت داگی روی تخت در اوردمفتم اینجوری شو تا برات بگم اونم به حالت داگی در اومدخیلی واسم لذت بخش بود کیرم داشت منفجر میشد که بکنمشیکم نرم کننده دست زدن با سوراخم و بعدش کل کیرمو با نرم کننده میمالوندم میخواستم اولین تجربشه دیگه زده نشهگفتم بعد از مالوندن میریم سراغ قانون سوم که باید با آرومی کیر تو بکنی تو کونی نه با سرعت طوری که دردش نیاد ولی اول باید طرف بدنشو شل کنه اونم شل کرد کیرمو گزاشتم روی سوراخش خیلی داغم بود حرارت از بدنش بلند میشد از طرفی هم کیرم درحال انفجار بود سرکیرمو کردم تو که دیدم تکون خورد و گفت ایییی دردم اومد با دوتا دستم پهلو هاشو گرفتم که در نهر گفتم طبیعیه اولش تا جا باز کنی درد داره تو فیلمم یکم درد میکشیدن!!! یکم دیگه کیرمو دادن تو که داد بلندی زد گفت خیلی میسوزاند گفتم صبر کن الان تمام میشه کیرمو دادن عقب و با سرش یکم گشادش کردم که گفت همین کار خوبه درر نمیادیکم کهشاد شد کل کیرمو کردم تو که اون موقع 10 سانته بودیه آهنگ بلند کشید گفت فشار نده درد دارم خودمو انداختم روشو شروع کردم به تلمه گفتم قانون 4 تلمبه زدن اونم نالش قطع نمیشد یک دقیقه نشد که احساس کردم آبم داره میاد کیرمو تو کونش چفت کردم و بغلش کردم خیلی تکون میخورد و ناله میکرد وقتی آبم اومد خب کیرم کوچیک شد دیگه صداش در نمیومدبعد از چند دقیقه که روش بلند شدم نگاه به صورتش که کردم دیدم چشماش کاسه خونه لبمو بردم جلو جفت گوشه لبش بوسیدم اولین بار بود اینقدر نزدیک به لب بوس می کردم نگام کرد گفت خیلی درد داشت لحظه اخر که خوابیدی روم منم گفتم اولش اینطوره بلند شد دستشویی زد رو کونم گفت نوبت منهمکم یکم ترسیدم تا حالا کون نداده بودم ،این یه طرف ناشی بودنشم یه طرف خودمو حالت داگی در آوردم چمامو بستم کونم هوا که مایع خنکی رو روی سوراخ کونم حس کردم بعدشم سر کیرشو دم سوراخم دستمو گزاشتم روی شکمش گفتم ممل آروم فقط فشار دنیا گفت باشه سر کیرشو گزاشت دم سوراخ بدنمو شل کردم یزرش که رفت تو درد شدیدی گرفتم و هی سوز میداد گفتم ممل فشار نده آروم ولی اون فشار داد حالا کل شرش رفته بود داخل وجودم آتیش گرفته بود و شوراخم میسوخت با صدای بلند گفت درد دارم بکشش بیرون که یه لحظه کل بدنم یخ زد تا تهران فرو کرد توم و خودشو انداخت روم بدون اینکه بتونم جلو خودمو بگیرم زدم زیر گریه و خیلی جدی گیریه میکردم اونم هی میکرد تو کل کمرم درد میکرد و سوراخم میسوخت شروع کردم به التماس کهخودشو انداخت روم و هی میلرزید فهمیدم ارضا شده خودمو تکون دادم از روم افتاد اونور آروم گریه میکردم بعدش یکم نرم کننده زدم به سوراخم تا آروم شما ولی کمرم درد میکرد یه چند دقیقه ای تو بغل هم بودیم که گفت بریم حمام که الاناس که بیان حمام که کردیمکردیمفتم ممل امشب دوباره بکنیم گفت باشهشبا پیش هم میخوابیدیم توی اتاقش خب دوشتان اون شب و روزا گذشت و ما برگشتیم و حدود سه چهارگوش سال اونو ندیدم دیگهولی با گوشی در ارتباط بودیم ولی دیگه هیچ وقت گی نکردیم و این چیزارو ادامه ندادیم الان که بهش فکر میکنم خجالت میکشم که یه زمان اینکارارو انجام میدادم و الان هیچ علاقه ای به ساک زدن یا کون دادن ندارم و یه جورایی پیشم حالت تحقیر شدن دارهبعد از اون چهارسال دیگه اصلا حرف سکشو باهام نمی نیم یا این چیزارو و الان که فکرشو میکنم یه جورایی حس بدی بهم دست میده که یه زمان کون دادم یا ساک زدم.هدفم از نوشتن این داستان این بود که همه ی ما توی زندگیمان موقع تحریک شدن یه سری کارا کردیم که شاید توی وضعیت عادی خندمون بگیره بگیره یا پشیمون شیم از کاری که کردیماین بود داستان بندهامید وارم خوشتون اومده باشه از این داستاننوشته: آرشام

339