با سلام و عرض ادب خدمت دوستان من مهدی ام یه پسر تقریبا خوش قیافه با هیکل معمولی قد 175 و 80 کیلو بچه غرب کرجم داستان از دی ماه پارسال شروع میشه یه رفیق بسی خارکسه دارم نه پول زیاد داره نه ماشین اما بچه خوشگله و زبونشم چربه. اسمش سپهره، خوب برگردیم سر داستان بهم زنگ زد و گفت از سمساری یه سری وسیله خریدم میتونی بیایی با نیسانت ببریم خونه ام، من که پشمی برام نمونده بود گفتم اوکی اقا رفتم دیدم به به این دوست ما با یه خانوم به قول معروف سانتی مانتال ازونا که خیلی خوشتیپ هستن خلاصه خیلی عالی بود کون بزرگ ممه متوسط قد 160 اااخ سالار نیمه راست شده بود خلاصه با هر بدبختی ای بود با کیر نیمه راست وسیله هارو انداختیم بالا و رفتیم میخواستن اسنپ بگیرن گفتم این چه کاریه بیایید با نیسان بریم اون خانوم خوشگلم فهمیدم اسمش مهشید بود هی میخندید و امار میداد نمیدونستم امار میده یا کلا اینجور بود خوب چاره ای نبود باید امتحان میکردم یه فرصت پیدا کردم نیسانم مدل 65 بود و یه کوچولو در هاش مشکل داشتن گفتم بشینید تا در و ببندم نشستن من دستمو کشیدم رو کمر مهشید اما خیلی یواش گفتم ببخشید گفت خواهش و بعد لبخند زد فهمیدم اره یه چیزایی تو دلش میگذره اونروز وسیله هارو بردیم و گذشت فهمیدم یه سری مشکلات دارن سپهر که باباش دکه داشت و وسایل مایحتاج خونه مهشید رو ازونجا میپیچوند بابش فهمیده بود و کنترلش رو بیشتر کرده بود و یواش یواش سر نداری و بی پولی با هم کات کردن بنده حقیر هم مثل شغال های کفه کس(چرا دروغ بگم با صداقت میگم) یه قرار با سپهر گذاشتم شماره رو از گوشیش پیچوندم اس دادم اول نشناخت بعد خودمو معرفی کردم دیدم پا نمیده یه سناریو عااالی ساختم و بهش زنگ زدم گفتم مهشید خانوم من ازوناش نیستم که مزاحمت بشم و اذیتت کنم، از همون اول که دیدمت مهرت به دلم نشست و ادم نمک حرومی نبودم که به دوست چندین ساله ام خیانت کنم (بعلاوه کمی اسانس فردین بازی) الانم میدونم و شنیدم که جدا شدین میخوام باهات باشم دلتو به دست بیارم کاری کنم بهت بد نگذره و خلاصه کمی زبون ریختم اول که اصلاااا پا نمیداد اول گف شمارتو میدم پلیس فتا بعد گف دوست پسر دارم شمارتو میدم بهش بعد گفت که شمارتو میدم داداشم پاره ات میکنه خلاصه این داداشتون چیکار کرد؟ کل چاشنی فردین بازی و ریختم تو رابطه و گفتم من با هرکسی بخاطر تو میجنگم پلیس فتا باشه هر کی باشه با کسی ام هستی باید کات کنی با داداشت و هرکسی ام که باشه میجنگم برامم فرقی نداره تا اخرین نفس همینو ک گفتم وا داد یواش یواش رابطمون گرم شد بعد یک روز با سپهر رفتیم بیرون و چن تا از بچه ها یه یه لیتری خریدیم با مزه فراوان نوش جان کردیم جاتون خالی بعد از دهن سپهر حرف کشیدم فهمیدم پدر سپهر دنبالشو گرفته اونموقع که با مهشید بودخ و رفته در خونه مهشید اینا ابروریزی کرده اعصابم بهم ریخت اونروز رفتم و زنگ زدم و به مهشید گفتم زد زیر گریه ابرو برام نذاشت منو ازون خونه بیرون کردن پول نداشتم اومدم یه دخمه گرفتم دلم خیلی سوخت، تقریبا ته قلبم دوسش. داشتم دیگه، روز بعد بهم اعتماد کرد ادرس داد و رفتم در خونه اش با هم حرف زدیم اونم یه جورایی از من خوشش اومده بود البته از منی که براش تعریف شده بود بعد دو روز بیرون بردمش و اینا خلاصه کاری کردم بهش خوش بگذره ولی دستشو میگرفتم و نهایت یه بار لب گرفتم ازش بعدش گفتم ماهی 1 و نیم بهت میدم قانونی صیغه ام شو اول خوشش نیومد ناراحت شد بعد دوروز هی زنگ زدم بهش گفتم خدا راضی من راضی کس ننه ناراضی شب رفتم خونه اش و ایه صیغه صیغه رو خوندم بعدش خودش اومد بغلم و تشکر کرد که خیلی مهربونم و راستی مهشید صبح ها کار خیاطی میکرد و ازین راه زندگیش میچرخید (بعد از اون اتفاق بابای سپهر) بغلش کردم و شروع کردم دستامو بردم رو ممه هاش ممه هاشو میمالیدم و لباشو میبوسیدم لحظات عالی ای بود بعدش لباساشو دونه دونه کندم و لباسای خودمم دراوردم بردمش تو اتاق روی تخت از تو شورت کیرمو در اوردم یه کیر 17 سانتی با کلفتی متوسط دارم گفت واووودستشو دور کیرم حلقه کرد و سرشو گذاشت تو دهنش خیلی خوب ساک میزد اونجا بود که فهمیدم این قبلا خیلی سکس داشته که اینقد وارده توی نور کم اتاق بدنشو میدیدم که کون سفیدش بیشتر از همه حشریم میکرد گفتم بسه و رفتم شروع کردم به خوردن سینه هاش ممه هاش نه زیاد بزرگ بود نه زیاد کوچیک با دستمم اون یکیو میمالیدم اه و ناله اش بلند شد معلوم بود اونم خیلی داره حال میکنه گفت بسه دیگه گفتم باشه شورتشو دراوردم و کسشو غرق بوسه کردم برای چند ثانیه بعد با زبونم اطراف و وسط کسشو لیس میزدم دیگه از خود بیخود شده بود و به خودش میپیچید یه تف انداختم وسط کله کچل کیرم و تنظیم کردم رو کسش اون خوابیده بود و منم روش بودم داشتم یواش یواش میدادم تو 2 روز از پریودیش گذشته بود و خیلی تشنه بود، نمیدونم قبلا چند تا سکس داشته ولی از کس تنگش معلوم بود که تازگیا سکس نداشته کیرم تا وسط رفت تو باز بردم عقب و دوباره کردم توش ایندفعه دیگه تا اخرش کردم توش آه بلندی کشید منم همون لحظه لباشو بوسیدم و تلمبه زدن رو شروع کردم یواش یواش کیرمو میکردم تو کس داغش و با دستامم شروع کردم مالیدن اون سینه های بلوری یکم که تند کردم تلمبه زدنمو دیدم میخواد ابم بیاد اخه هیچ قرصی نخورده بود اسپری هم نزده بودم کیرمو کشیدم بیرون و گفتم عزیزم رو به بغل بخواب تا بیام بین پاهات همون کارو کرد بعدش گفت زود باش تند تند بکن خشن تر باش گفتم باشه کیرمو تا ته کردم تو کسش تند تر شروع کردم به تلمبه زدن واقعا خیلی حشری شده بود اه و ناله اش بلند شد باز گفتم داگی بخواب بعد از عقب کردم تو کسش واقعا نزدیک بود ابم بیاد اما خودمو نگه میداشتم 2 یا 3 دقیقه ای داگی زدم گفتم عزیزم بازم بخواب رو به پشت شروع کردم به تند تند کردن برای اینکه ارضاش کنم دیدم داره میلرزه منم بعد سی ثانیه بعد اون ابم داشت میومد کیرمو کشیدم بیرون و خالی کردم رو شکمش مثل اینکه ناراحت شد و گفت من برم خودمو بشورم گفتم برو بی حال رو تخت خوابیدم…ادامه دارد…نوشته: Amir mahdi
129