سلام من آرش هستم الا بیست سالمه میخوام ماجرای سواستفاده ای که ازم شد براتون بگم و کاملا واقعیه 16 سالم که بود خیلی سفید بودمو کون بزرگی داشتم کون بزرگم به مامانم رفته بود ژنتیکی که کل محل با اینکه مامان لباسای گشاد میپوشید باز با نگاه میخوردنش بگذریممن کوچیکترین عضو بین پچه های محل بودم و همه از 18 تا بیست بیست دو سن داشتن و من تقریبا شده بودم گلشون با اینکه همیشه باهاشون برخورد میکردم چون دوست نداشتم منو به عنوان کونی بودنن راستشم بخواین دوست داشتم بدم یکی از اینا که محمد نامی باشه به نظر پسر با ادب تری میمود و با من جور شده بود ولی هی دل غافل من بهش اعتماد کرده بودمو میومد خونمون گیم میزدیم باهمچند ماهی بود باهم رفیق شده بودیم که قرار شد بریم استخر بهش گفتم به بچه ها نگه چون اونا فقط به خاطر کون سفید نرم من میومدن و باز انگولک کردن شروع میشد رفتیم باهم استخر یکم تو اب موندیم من با مایو تنگ نارنجی تو اب بودم که کشش هم شل بود و شرتم طبیعتا نداشتم دیدم محمد خیلی نگام میکنه من نقطه ضعف استخر داشتم عاشق پورن های تو اب یا اینجوری بودم که با دست و انگولک هایی که محمد میکرد منو حشری میکرد ولی به روم نمیاوردم چون اون خودشو زده بود به کوچه علی چپ که یعنی از قصد نمیکنهمن بدن گوشیتم داشتم گفت بزار سوارت شم سوارم شد تو اب کیرش روی کونم حس میکردم هی خودشو میمالوند بهم و منم متوجه شده بودم ولی دو دل بودم محمد برام فردی بی خطر و مهربون جا افتاده بود محمد دیگه اشکارا رونمو میمالوند کم کم منو حشری کرد گفت بریم سونا منم با اکراه قبول کردم اونجا دستشو کرد تو مایوم و حسابی با کونم بازی کرد که دیگه من از شق درد مرده بودم مامان باباش رفته بودن شهرستان به من گفت پاشو بریم خونه ما من که ترسیده بودم گفتم نه همینجا خوبه گفت من برای ابرو خودت میگم بالاخره استخر محله همه میشناسن و منو خر کرد رفتیم پیاده سمت خونشون راهی نبود گفت ارش جوری حال میکنیم که خودت دفعه بعد درخواست کنی من هی میترسیدم ولی حشریتم کار دستم دادگفتم محمد به کسی نگیا گفت نه مگه دیونم اینا تو فقط برا خودمی ومنو برد خونشون بدن لاغری داشت ولی پر پشم تا رسیدیم شرتشو کشید پایین گفت ببینش پشماشو زده بود کیرش بزرگ بود نسبت به هیکلش من فقط نگاه کردم گفت نمیخوای بخوریش گفتم بخورم نه من دوست ندارم گفت چرا دوست داری منو زانو نشوند مالید سر کیرشو به لبم گفتم محمد نخواستم اصلا ولم کن گفت دیگه راه نداره سالارو بیدار کردی خودت میخوابونی بخور مگرنه لخت میری بیرون خیلی جدی شد یهومنم یکم لبامو مالیدم بهش حالم بد شد کم کم زبون میزدم میمالید به زبونم گفت بخور سرمو گرفت یهو کیر 18 سانتیشو تا ته حلقم فرو کرد کیرش تا گلوم رفته بود ولم نمیکرد بلندم کردو شلوارمو از پام دراورد شروع کرد اسپنک زدن به کونم گفت وای کونت مثل مامان اعظمه مامانمو میگفت گفتم درست حرف بزن گفت خفه کونی شروع کرد خوردن کونمو سوراخم گفت ببین سوراخ مامان اعظم دیگه چیه حرصی شدم گفت درست صحبت کن گردنمو گرفت گفت کونی هرچی بگم همونه و منو ترسوند رو تخت مامان باباش داگ استایل شدم یکم تف زد گفت شل بگیرسر کیرش که رفت تو اومدم فرار کنم جلو کمرمو گرفت گفت کجا کونی ویهو تا نصف کیرش تو کونم جا کرد که من جیغم رفت هوا گفت جوون کم کم عقب جلو میکرد ممه هامو میگرفت از پشت به مامانم توهین میکرد تهش فهمیدم از من فیلم گرفته و کل ابشو خالی کرد تو کونم کلی خواهش کردم حذف کنه ولی نکرد من تو خونه تا صبح گریه میکردم از خریتم و تازه اول بدبختیم شده بود…نوشته: ارش
148