اینا داستان نیست اینا سوالایه زندگیه منه که عین کیرتون راسته و هرگز جوابشون رو پیدا نکردماولا از همینجا ی سلامی عرض کنم خدمت درز عقب و طول چاک کس عمه سازنده برازرس و پورن هاب با این داستاناشون . دلیلشم الان شرح میدمسیزده سالم تموم نشده بود ک ی روز ی کونکشی مارو با پدیده ای به نام جق اشنا کرد و تمام مسیر زندگی ما از افلاک به سمت فاک کج شد.شروع کردم به کشفیات زندگیم و از جق سرعتی بگیر تا کیسه فریزر پر اب گرم تاااا کردن کیر لایه پتویه گلبافت و پوست موزدیگ نتیجه اصلا نمیداد جقو این چیزادیگ کم کم مرد شدیم و فوش ناموسی یاد گرفتیمو سیگار کشیدیم و حس شاخ بودن میکردمو همه چی طبق روال پیش میرفتو رسیدیم به 16 سال ک دیگه زده بود بالا اصلا بدجوراز دنبال کردن گربه های ماده محل بگیر تااا انگشت کردن قلی پسر همسایه رو تست کردیم ولی هیچ کودومش به ارضا شدن هم نمیرسیدکم کم یاد حرف امام راحل افتادیم که میفرمود حریم شخصی مال خر استماهم گفتیم چی بهتر از مال خر؟ رفتیم سراغ فیلم گرفتن از دختر همسایه و عمه بگیر تااا مخفی کردن گوشی تو اتاق وقتی اشناها میخواستن لباسی چیزی عوض کنن تو مهمونیاولی بازم ب جق ختم میشد چون تخم کاری با کسیو نداشتمیعنی داشتمم فایده نداشتاسیکیم فیس سیکیم فیس بودم و هنوزم هستمدیگه کار روزو شب شده بود دیدن پورنو گرافی و سرچ کردن خضیب لیسیو توپک معقدی تویه ویکی پدیا ک گفتم بابا کیر تو زندگی برم کصی چیزی جور کنم17 سالم بود که با ی دختره دوتا کوچه اونور تر رل زدم که رل چ عرض کنم لز زدم چون تنها استفاده ای که بلد بودم از کیرم بکنم مالشش بود لایه بالشبگزریم اوردیمش خونه وقتی ننه بابا نبودن گفتیم خووووووباین همه فیلم دیدیم بزار عملی کنیمازینجا به بعدش مو به مو میگم عین واقعیتدختره 19 سالش بود از من سیکیم فیس تر قدش اندازه اجاز گاز خونمون ازش لب میگرفتم دقیقا حس میکردم با عباسه اقا مصطفی خدا بیامرز لب میگرفتم از بس سیبیل داشت رفتیم بالا تنه رو ولش کن پایین بهشتهلباسشو با التماسو قول ازدواجو میام با ننت حرف میزنم در اوردیم که دیدم عه پسرهیعنی ممه های من از اون گنده تر بودسریع دس کردم تو شورتش دیدم نه کیر نداره یکم خیالم راحت شدگفتیم ولش کن ممه هم مهم نیست مهم لایه پایه ک اون دیگه بهشت نباشه مث ایران خودمون که ابو برقش مجانیه و عالیه و اینطورا هستشاقا نمیدونم با پدیده ای به نام واجبین یا ژیلت اشنا نشده بود چی بود که کشیدم پایین شورتو فک کردم کله دوستم ممده که اینقدر موهاش فرهگفتم ولش کن چیکار ب قیافش دارمخواستم یکم تریپ لاو بردارم یکم از بدنش تعریف کردمو چشمتون روز بد نبینه شورتشو برداشتم مث این پورنا ک چشاشونو میبندن شورتو بو میکشن بو کنم ک ی بویه عمیقی ک کشیدم یهو حس کردم امونیاک غنی شده وارد ریم شدفک کردم اشتباهی پوشک داداش کوچیکشو پوشیده ک بو اسهال میدهخلاصه بعد ی رب حالم جا اومد گفتم برم یکم براش بخورم حال کنه ک بهم حال بدهمیدونستم بو میده ولی نمیخواستم تو ذوقش بزنم با خودم گفتم وقتی میخورم بو نمیکشم دیگه.چه خیالیه؟خلاصه زبونم به چوچولش رسید ی لیس محکم زدم ک حس کردم دبه های سیر ترشی مامان بزرگ خدابیامرزمو تو دهنم باز کردنبویه زنا ک میگن دقیقا اینه لعنتیمیخواستم معرفیش کنم به ارگان های دولتی که از کصش مواد شیمایی برای جنگ با اسرائیل درست کنن که به فرموده رهبر عظیم شئن مسلمین تا 25 ساله دیگه نابودش کنن که البته با بوی کص این میشد امریکارو 3 روزه فتح کرد ولی خلاصه گفتیم مردمش گناه دارن منصرف شدیمگفتم عزیزم هوس لب کردم بیا لب بگیریملب گرفتن با اون سیبیلاش بهتر از لیسیدن کصش با اون موهاش بودخلاصه گفتم بخواب از پشت بکنمتو قول میدم سرشو بکنمو بدت اومد در میارمو قبلا ی خرس کردم هنوز ک هنوزه هر هفته برام عسل میاره و اینا و بقیشم نمیگم چون خودتون کصکش عالمین میدونینخلاصه گفتیم گشاد کنیم گفتم مث این پورنا با انگشت بکنیم توش گشاد شهانگشت اول سفید رفت تو زرد برگشتدوباره رفت توش هویجی برگشتدوباره رفت توش اسهال برگشتدیگ انگشت نکردم ترسیدم دفه بعدش یکی از شعب فاضلاب تهران بزرگ باشه که بیخیالش شدمگفتم ولش کن میدم دهنش ساک بزنه اصنازین بچه های شهوانی شنیده بودم که ساک میزنن ادم میره تو ابرا و این کسشعرا که کیرمو کرد تو دهنش فقط 3 ثانیه گرمایه اولش خوب بود یهو حس کردم زمبه بهم حمله کرده داره از کیرم منو گاز میگیره ک بخورهمث گزار یوبس شده نعره زدم گفتم کندی پوستشو لعنتی که شروع کرد از خودش تعریف کردن ک دفه اولمه و پاکمو بلد نیستمو این کسشعرا که گفتم باشه نکنیمون مریم مقدسگفتم داگی شوسرش رفت تو عین پیکان 60 که تو دنده استارت میزنی رفت جلوگفتم تخمی مقام بیا عقب اروم میکنمخلاصه با توکل بر ارمان های امام راحل پدرمون در اومد تا ته کردیم توش ک 30 ثانیه نشد ابمون اومدای بر پدرت لعنت جانی سینز چطوری ابت نمیاد؟گفتیم ولش کن هرچی بود بهتر از جق بود همینشم بد نبود لاقل از کلید جناب روحانی دردش کمتر بود که هنوز کیرمو نکشیده بودم بیرون ک صدای گوزی بود که اومد و مث اتش فشان فعال شده خانوم شروع کرد به ریدن و داد زدن که نمیتونم خودمو جمع کنم ک 10 ثانیه نشد فرش شد پر از گوه و اب منیمنو میگی؟ عین کرگردن یتیم شده زل زده بودم ب افق گریمم نمیومداینو کجای دلم بزارم؟جنده خانومو فرستادم دیدم ساعت 4 ظهره ننمم ساعت 9 نهاتیش خونسقالی شویی که فرش کثیف میگیره نه فرش اسهالی اونم در این حجم و ابعاد گوهخلاصه عنارو جمع کردم ریختم تو پلاستیک از پنجره انداختم وسط خیابون که هواسم نبود اشغال خشک نیست و اسهالهعین بمب هیروشیما صاف خورد وسط کوچه زارت ترکید کوچه رو گوه برداشتکوچه خلوت بود کسی متوجه نشد اون لحظه ولی کنتر از 5 دقیقه همه دورش جمع شدن و هرکی ی نظریه میدادیکی میگفت گاو ها پرواز کردن یاد گرفتن یکی میگفت ابو برق مفتیه امامه یکی میگفت جناب روحانی تحریمارو شکسته این شیرینیشهخلاصه گفتم ب کیرمو فرشو جمع کردم بردم پشت بوم که بشورمفرش 9 متری بود تمام عضله هام تیکه تیکه شد تا بردمش بالاحالا مگه پاک میشد؟فقط همون ی قسمت رو شستمو اوردمش پایین بستمش به سشوار گرفتنبعد 2 ساعت و نیم اون قسمت خشک شد و فرش نو نو شد و گفتیم بفرما اینم نسل کوروش ببین چقدر باهوشمخلاصه ساعت 9 شد زنگ در خونه به صدا در اومد با خوشحالی درو باز کردم که ننم 3 قدم تو نیومده بود ک گفت الهی بمیرم برات کی ام اس گرفتی؟گفتم مامان ام اس چیه چی میگی؟گفت عزیزم با من راحت باش من مادرتم خونه رو بو گوه گرفته معلومه اختیار خودتو نداری مادر جان بگو بهم چی شده چند وقته پاهات بی حسه شدهتازه متوجه سوتیمون شده بودیم که چون مشام من پر ز بویه گوه بوده بو رو نمیفهمیدم ولی ننم ک از بیرون اومده قشنگ حس کرده خونه پر از بویه گوههاون شب ننم با گریه خوابید ک ما بی اختیاریه معقدی گرفتیم و بعد یکی دو روز فهمید مشکل از من نبوده بیخیال شدگفتم ولش کن کون لق دختر بازی اصلا این چیزا ب ما نمیادگفتیم بریم همجنس بازی ک فازش عالیهولی اخه با کی؟رفیقام ک ادم نبودنیکی اصغر سیبیل بود که از دور میدیدیش انگار میرزا کوچک خان زنده شدهعلی پشمی هم مالی نبود بدنشم عین گوریل انگوری بودی رفیق افغانی داشتم تمیزا .سفیده سفیداینو مخ کردیمو گفت باهم تریپ لاو برداریمو گیو این چیزاخونه ک جور نشد گفتیم بریم بالا پشته بودم خونه ماخلاصه رفتیمو اول گفت براش ساک بزنممام عین الکسیس ساک زدیم براشو دیگ توضیح نمیدم چقدر کیری بود ولی شق درد آدمو وادار به هر کاری میکنهگفتم داگی شو نوبت منهکیرمو با ی حرکت زیبا عین هلو فرستادم تو کونش که ی اهی کشیدو گفت ارومهنوز 3 دقیقه نشد ک ی دستیو رویه شونم حس کردمکیر مبارکم ب 2 ثانیه نکشید ک شد عین موش اومد بیرون از کون رفیقمدیدم پسر همسایه بالای که مجرده و گه گاهی سلام علیک داشتیم مارو دیدههمونجا خطو نشونارو کشید ک ندین بکنم به همه میگمو اینا که گفتیم بابا بیا بکنی دست اساسی رفیقمو گایید ک رفیقم با اشک و گریه رفت خونه و قطع رابطه کامل شد به منم گفت فردا بیا خونمون ساعت 6 ظهر و منم از روی ناچاری گفتم باشهفرداش داد دهنم ی ساک مشتی براش زدم و کونمو با گریه باز کرد و تا 2 روز راه نمیتونستم برماز 17 سالگی تا 19 سالگی که کونیش بودم و باباش راننده کامیون بود و هرگز نبود ننش هم اکثرا بعد از ظهرا نبود و 2 سال متوالی ترتیبمو میداددیگ این اخریاش اختیار گوزمو اصلا نداشتم چون سوراختم کامل باز بودهفته ای 2 بار حتما کون دادنو داشتمافسرده شده بودم و دل و دمغ برای زندگی نداشتمکه از اونجا رفتیمو من خلاص شدمالان 24 سالمه و هنوزم فکر ب اون اتفاقا خیلی ناراحتم میکنه و پیشنهاد میکنم سمت این چیزا نریناین بود خاطرات تلخ و شیرین نوجوانیه منامید وارم درس عبرت بگیرین هرچند میدونم به کیرتونهنوشته: بی چاره