لای پاش گرم و نرم بود و لمس کردنش را دوست داشتم
دستشو کرد تو شلوارم کیرمو گرفت و مالش میداد. تماس دست نرم و سفیدش با کیرم نفسمو بند آورد و کیرم بلند شد. سینشو از دهنم درآورد دو سه قطره شیر ریخت رو صورتم گفت پاشو برو پشتم یه مورچه داخل بدنم رفته پیداش کن