سیده راضیه شریفی جنده ایران

4.4K

ننه اش گاییده می شه زیر گیر صدای شالاپ و شلوپ ناله های خسته از تلمبه هایی که تو کس و کون ماده سگ میان سالی که دو شکم زاییده بود و وحشیانه از کون می کردمش همه جا رو برداشته بود چنان سفت و محکم داشتم می کردم و اون هم چنان مست و غرق دادن بود که صدای باز شدن در خونه اشون رو متوجه نشدیم . امیر از پشت در صدا شنیده بود و اروم کلید انداخته بود و خیلی اروم و بی صدا وارد شده بود …. امیر که هفده هیجده ساله بود خیلی هم زیر بغل هاش رو باز می کرد موقع راه رفتن تو محل که انگار زنبور زده بود زیر بغل هاش رو کلا عشق لاتی و جاهل بازی کشته بودش. با همه این حرفها خوشگل بود و ادم دلش می خواست بزاره دهنش لبهاش به ننه جنده اش رفته بودش بچه کونی … امیر بعد وارد شدن وقتی می بینه که کیر کلفتی تو کون مادرش بالا پایین میره و هر یکی در میون محکم در کونش می خوره تا شل کنه ماده سگ و در حال فحش خوردنه و حرفهای التماسی که میزنه یهو طاقت نمیاره و رگ غیرتش باد می کنه … یهو از پشت سرم صدایی شبیه سرفه شنیدم …. برگشتم سریع نگاه کردم و چشم تو چشم شدم با امیر که حالتی مثلا عصبانی و خشمگین داشت و دندونهاش رو بهم فشار می دادو اخم و اینا از ماده سگ کثیف مادر حرومیش نگم که جنده خانوم نزدیک بود پس بیوفته عین گربه می خورد تو در و دیوار و کابینت که یه سوراخی پیدا کنه و بره توش …. چند ثانیه چشم توچشم شدیم و چشمای امیر اومد پایین به کیر من شروع کردن با دقت نگاه کردن و یهو نگاهش رو برگردوند و سمت مادرش حمله کردش و گرفت موهای مادرش و دور دستاش پیچوند و شروع کرد به کشیدن مادر روی زمین و حرفهای عجیب و گنده تر از قد و قواره اش که اره که اینطور جنده خانوم لاشی کس کش زنا زاده هی بهم می گن مادرت جنده اس و می ده و من احمق باور نمی کنم راسته … کردی سکه یه پول تو محل مارو جنده خانوم … با چشم خودم نمی دیدم جنده بازیت و این کیر کلفت رو باورم نمی شد …مادرش همینطور با ناله و گریه التماسش می کرد و اونم دور برداشته بود که کسکش گریه زاری نکن اخرین لحظات عمرته و این کیر کلفت و تو رو با هم یجا خاک می کنم و از این کس و شعرها من بدون اهمیت دادن به کارها و حرفهای امیر تصمیم گرفتم برم لباسهام رو بپوشم برم و مادرش هم تخمم نبود چون خودش سگ من شده بود از کتک و تحقیر شدن لذت می برد و دلسوزی براش احمقانه بودش … همین که اومدم برم سمت سالن که لباسهام رو بپوشم امیر با یه لحنی که مثلا خیلی عین فیلم سینمایی های اکشن باشه پلانی که قهرمان داستن داره ننه اش گاییده می شه زیر گیر و سر می رسه و با صدای خسته و مردونه و قوی به من گفت کجا می ری کیر کلفت … یهو با فریاد سر مادرش که جنده خفه می شی یا همین الان خفه ات کنم ؟ صدا نشنوم ازت پتیاره وگرنه خواهرت رو روی سینه ات می گام ها …. لال شو …. دوباره رو به من که کردی و می خوای بری همینطوری شهر هرته نه ؟ مادر منو بکنی و بای بای فردا هم جار بزنی مادر امیر رو کردم و … خلاصه … گفتم وسط حرف که زر زر نکن … می خواستم جار بزنم پنج سال پیش که اومدید تو این محل و مادرت شد زیر خواب کیر من جار می زدم … پس کس و شعر نگو …به حرمت همون زن چون بچه اش هستی بهت چیزی نگفتم سن و سالت دو رقمی شد می دونی کی هستم و جام رو بلدی کیرم از ضد حالی که خورده بودم شل شده بودش بلدی و نیست از هر کی بپرسی صاف میارتت پیش من پس زیادی محکم نگوز که خشتکت پاره نشه بچه …. عصبانی و خونی شده بود …. راه افتادم سمت سالن که یهو همون طور مادرش رو که موهاش رو دور دستش پیچیده بود تا دم یه کابینت رو زمین کشید مادرش هم از ترسش لال شده بود و گریه می کردش …. در کابینت رو باز کرد و هرچی ظرف بود رو با یه دست ریخت بیرون و مادر لخت مادرزادش رو با چک و لگد کرد تو کابینت و گفت صدات در نیاد که پاره پاره ات می کنم و بعد دربهای کابینت رو کوبید به هم و یه کفگیر رو کرد تو دسته های کابینت و خم کردش و تابوند به هم که مادرش بیرون نیاد …پیش خودم گفتم این مال این حرفها نیست که بخواد شر و شور بکنه عصبانی شده بلاخره مادرش رو دیده در حال کس و کون دادن …تو این فکرها بودم که تو فکرم اومدش که اگه الان یه سره برم لباس بپوشم دور بر می داره و فکر می کنه می خوام در برم همینطور راه دستشویی رو پیش گرفتم و اونم از اشپزخونه اومده بود بیرون و پشت سرم حس می کردم که اروم اروم داره میاد که احتمالا یه حرکتی بزنه و درگیری درست بکنه در دستشویی رو باز کردم و جلوی روشویی وایستادم و اب و باز کردم و با یه دستم صابون مایع رو ریختم و شروع کردم به کشیدن دستم رو کیرم و شستن کیرم که دیدم امیر با یه نگاه عجیبی وایستاده خیره به کیر من وسط سالن و هاج و واج …. ابکشیدم کیرم رو همون تو رو شویی و نگاهش کردم و گفتم هان چیه ندیدی تا حال کیر ؟ یه جورایی اب دهنش رو داد پایین و یهو عین بچه ها شاید هم عین دخترها پرسید …. حال دادش ؟ مامانم رو می گم وقتی میکردی بهت حال می داد ؟ لذت می بردی ؟ من و بگی داشتم یواش یواش قاط می زدم و گفتم فکر کن حال می داد نمی داد که نمی کردمش گفت اخه من چند دقیقه ایی نگاه کردمتون میزدی و می کردیش و اونم چیزی نمی گفت اگه لذت داشت چرا می زدیش ؟ گفتم با کدوم قسمتش کار داری ؟ چرا می کردمش ؟ یا اینکه چرا می زدمش ؟ گفت کاری ندارم من با هیچ کدومشون و لذتی بردم که تا حالا نبرده بودم و همیشه فکر می کردم اگه ببینم که کسی داره مادرم رو می کنه حسی بهم دست بده که خون طرف رو بخوام بریزم اما الان همینطور اینها رو می گفت و سمت من می اومدش و اما الان دلم می خواد که …. دو زانو نشست جلوی من …تعجب کرده بودم …وای با اون لبهای خوشگلش بدون اینکه کیر منو با دستاش بگیره شروع کرد به کله اش رو میک زدن منمکه کیرم از ضد حالی که خورده بودم شل شده بودش تو دهنش شروع کرد به سفت و چوب شدن …. یه دو دقیقه ایی میک زد و بعدش کیرم رو گرفت و از دهنش در اورد و گفت اما الان دلم می خواد که کیر بکن مامانم رو ساک بزنم و راستش بکنم مامانم رو وقتی میکردی بهت حال می داد بلدی و نیست از هر کی بپرسی صاف میارتت پیش من پس زیادی محکم نگوز که خشتکت پاره نشه بچه …. عصبانی و خونی شده بود …. راه افتادم سمت سالن که یهو همون طور مادرش رو که موهاش رو دور دستش پیچیده بود تا دم یه کابینت رو زمین کشید مادرش هم از ترسش لال شده بود و گریه می کردش …. در کابینت رو باز کرد و هرچی ظرف بود رو با یه دست ریخت بیرون و مادر لخت مادرزادش رو با چک و لگد کرد تو کابینت و گفت صدات در نیاد که پاره پاره ات می کنم و بعد دربهای کابینت رو کوبید به هم و یه کفگیر رو کرد تو دسته های کابینت و خم کردش و تابوند به هم که مادرش بیرون نیاد …پیش خودم گفتم این مال این حرفها نیست که بخواد شر و شور بکنه عصبانی شده بلاخره مادرش رو دیده در حال کس و کون دادن …تو این فکرها بودم که تو فکرم اومدش که اگه الان یه سره برم لباس بپوشم دور بر می داره و فکر می کنه می خوام در برم همینطور راه دستشویی رو پیش گرفتم و اونم از اشپزخونه اومده بود بیرون و پشت سرم حس می کردم که اروم اروم داره میاد که احتمالا یه حرکتی بزنه و درگیری درست بکنه در دستشویی رو باز کردم و جلوی روشویی وایستادم و اب و باز کردم و با یه دستم صابون مایع رو ریختم و شروع کردم به کشیدن دستم رو کیرم و شستن کیرم که دیدم امیر با یه نگاه عجیبی وایستاده خیره به کیر من وسط سالن و هاج و واج …. ابکشیدم کیرم رو همون تو رو شویی و نگاهش کردم و گفتم هان چیه ندیدی تا حال کیر ؟ یه جورایی اب دهنش رو داد پایین و یهو عین بچه ها شاید هم عین دخترها پرسید …. حال دادش ؟ مامانم رو می گم وقتی میکردی بهت حال می داد ؟ لذت می بردی ؟ من و بگی داشتم یواش یواش قاط می زدم و گفتم فکر کن حال می داد نمی داد که نمی کردمش گفت اخه من چند دقیقه ایی نگاه کردمتون میزدی و می کردیش و اونم چیزی نمی گفت اگه لذت داشت چرا می زدیش ؟ گفتم با کدوم قسمتش کار داری ؟ چرا می کردمش ؟ یا اینکه چرا می زدمش ؟ گفت کاری ندارم من با هیچ کدومشون و لذتی بردم که تا حالا نبرده بودم و همیشه فکر می کردم اگه ببینم که کسی داره مادرم رو می کنه حسی بهم دست بده که خون طرف رو بخوام بریزم اما الان همینطور اینها رو می گفت و سمت من می اومدش و اما الان دلم می خواد که …. دو زانو نشست جلوی من …تعجب کرده بودم …وای با اون لبهای خوشگلش بدون اینکه کیر منو با دستاش بگیره شروع کرد به کله اش رو میک زدن منمکه کیرم از ضد حالی که خورده بودم شل شده بودش تو دهنش شروع کرد به سفت و چوب شدن …. یه دو دقیقه ایی میک زد و بعدش کیرم رو گرفت و از دهنش در اورد و گفت اما الان دلم می خواد که کیر بکن مامانم رو ساک بزنم و راستش بکنم داداش حشری, کیر,داداشی کوس, کوس خیس ,جنگل ,آب کیر کوس بدم ,آب کیر برده جنسی ,آنال تینیجر ,سکس خانوادگی سکس خشن ,برده جنسی سوراخ کون ,گشاد ,آب کیر کوس آب کیری کیر بخور ,کلفت کوس کره ای ,تست دو کیر ,سوراخ گشاد کیر سیاه ,کوس پاره زن جنده ,کوس پولی کوس نمای نزدیک تخم بخور ,آنال جنده شهوتی ,حشر بالا کیر خور ,سوراخ کون