وصلت کیری زندگی کیری

...قسمت قبلایمان درحالی که به سمت اتاق خواب میرفت گف بزار یه چیزایی برات بیارم سکس روی کاناپه را دوس نداشتم چون هم جاتنگ بود هم تخت چیز دیگس با فکر یه فانتزی از جا پریدم همیشه دوس داشتم تکیه به دیوار پاهام را باز کنم ویه مرد کسم را بلیسه ومن سرش را به کسم فشار بدم چند بار از امیر خواسته بودم ولی اون هر بار ببهانه ای شونه خالی میکرد به سمت اتاق رفتم ایمان کاندوم ودیلدو به دست به سمتم اومد وای پس انقدر کوچیکه که با دیلدو میخاد حالم بیاره چقدر بزنش اهمیت میده من چند بار از امیر خواستم ولی اون باعصبانیت حتی دعوام میکرد وبار اخر گف که من مریض جنسی ام ومشکل دارم تا دیگه ازش نخاستم .به دیوار تکیه دادم وایمان اومد روبه روم لبهاش رابه لبهام چسبوند دیلدویی که ویبره داشت را روی چوچولم گذاشت وزبونش را تو دهنم چرخوند دلم نمیخاس بش بگم بخوره برام دوس داشتم خودش اینکار رو بکنه ویبره را روشن کرد ولی انگار خراب شده بود یا باطری نداشت شروع کرد به ور رفتن باهاش که پاهام را باز کردم وگفتم خودت بخور خودت را دوس دارموسط پاهام روی زمین دو زانو نشست وشروع بخوردن کرد ناله هام بلند شده بود واون بیشتر میخورد سرش را بالا اورده بود ومن را نگاه میکرد دستاش سینه هام را میچلوند انقدر بزرگ بود که میتونس تقریبا همه سینه هام را بگیره واین خیلی برام تحریک کننده بود سرش را بکسم فشار دادم واون چوچولم را میمکید وبعد از پایین تابالا زبون می کشید چقدر دوست داشتم دلم میخاس انقدر میخورد تا ارضا شم دیلدو را تو کسم فرو کرد وهمچنان کلیتوریسم را میمکید هر از گاهی جای کیرش را تو شورتش جابه جا میکرد شورتش پادار بود ونمیشد چیزی فهمیدایمان دیلدو دوس ندارم خودت را میخام این را با تمام لوندی که بلد بودم گفتم ودیدم که نیم تنم را وحشیانه کند وانداختم روی تخت. بالاتنم روتخت بود وپاهام رو زمین از اینکه لخت لخت بودم خجالت میکشیدم دستام رفت رو سینه هام اهان خوبه بمال خودت را تا برات دربیارم دول موشیم رانگاش کردم چیزی که ۲ماه منتظر دونستنش بودم الان میدیدم که گف نه باید چشمات را ببندی با حرص بستم ودستام را اطراف بدنم گذاشتمیه کیر خیلی کلفت وبلند را روی شیار کسم حس کردم فکر کردم دیلدویه ولی من میشناختم فرق کیر با دیلدو را .خیلی فرق دارنبا ناباوری نگاه کردم یه کیر بزرگ سر صورتی روی کسم بالا وپایین میشد وقتی ایمان دید دارم نگاه میکنم اروم سرش را کرد تو ناخوداگاه بدنم بسمت بالاتر رفت که شونه هام را گرف گف تحمل کن هسته خرما راپیروزمندانه نگام میکرد ترس وجودم را گرفته بود درد داشتم ایمان تو روخدابا دستام پاهاش را دور میکردمنترس همش را تو نمیکنم نفس نفس میزد ۱بار این اشتباه را کردم وعشق زندگیم را ،زنم را از دست دادم ویه فشار دیگه دادانگار کیرش کسم را پاره میکرد وجلو میومد درد ولذت با هم بود دستاش رف رو سینه هام خوب بگو چی شد اروم در اورد ومن نشستم ایمان غلط کردم درد دارم ۵ماهه سکس نداشتم گف میدونم زود میشم چون بار اوله بخاب پاهات را باز کنحس شهوت از سرم پریده بود ترسیده بودم کیرش ۲برابر کیر امیر بود از اون کیرایی که تو فیلم وعکسا کم پیدا میشه یا من ساده وقتی میدیدم فکر میکردم با کمک برنامه ها درستش کردند …آدم یه عمر یه آرزو داره ودنبالشه وقتی بهش میرسه میفهمه چقدر اشتباه بوده ایمان تو موهام دست کرد لبهام را بوسید-ترسیدی-اره_ نمیتونم ارزو. بزار ابم بیاد زود میاد .شل کن چون ترسیدی بدنت منقبضه صبر کن-از کشو یه ژل دراورد وروی کاندوم زد یه اسپری هم روی کسم زد اسپری اشنا بود افزایش لذت چیزی که اوایل عروسیمون امیر مرتب به کسم میزد تو اون لحظه یادش افتاده بودم کم کاریهاش را با ژل میخاست جبران کنهکیرش را روی کسم بالا وپایین کرد دوباره سینه هام را چلوند ومن یکم تو فاز سکس رفتمپاهات را بازتر کن کمتر دردت بیاد یه ویبره کوچیک که چسبونکی بود را روی چوچولم فشار داد تعجب کرده بودم که چقدر وسیله آمیزشی داشت ولی ما تو کل دو سال زندگی همون ژل بود که وقتی هم تموم شد دیگه نخریدیمدوباره ناله هام بلند شد دلش نمیومد بکنه تو کسم دوباره شروع به انگشت کردن کسم کرد ژل خنک بود ووقتی با انگشت تو کسم رف یه حس بی حسی را برام داشت واز شهوت ناله کردمچقدر خوبه ارزو که ناله میکنی صدا میکنی من انقدر دوست دارمدستش را برداشت وکیرش را کرد تو اروم تلمبه زد کیرش تا نصف تو کسم بود لذت داشت ولی دوس داشتم ادای تنگا را دربیارماخ اخ ایمان در بیار دردم میادلذت ودرد با هم بود کیرش کسم را میشکافت وجلو میومد ایمان با چشمای بسته میگف اخ چه کسی چقدر تنگی پاهام را بادستاش گرفته بود واز بسته شدنش جلوگیری میکرد کسم نبض میزد وچوچولم بی حس شده بود بدنم شروع کرد لرزیدن که اومدن ابش را از نبض زدن کیرش فهمیدم با امیر حس نمیکردم واین برام لذت بخش بود-بازم بکن درش نیاریا میخامش تازه داشتم تو اوج میرفتم ایمان سریعتر تقه میزد وچنگ زدنش به سینه هام بیشتر میشد-ارزوی من عشق من دیدی کوچیک نبود دوسش داشتی-کیر تو این کیرت با دستم چوچولم را میمالیدم وچشمهام بسته شد وبرای باردوم تو اوج بالاتری رفتم بی حسی کس وچوچولم خیسی زیادش که حتی ۱لحظه فکر کردم شاشیدم! زیر کونم کامل خیس شده بودچیزی که هیچ وقت باامیر تجربش نکرده بودم وجالب بود که ایمان شل نمیشدجون تو تنم نمونده بود دستم را از چوچولم برداشتم خالی شده بودم حس سبکی وراحتی حسی که چند سال بود دنبالش بودم ونه باامیر ونه باهیچ دیلدو وویبراتوری بش نرسیده بودمپاهام خودبخود جمع شد کسم در حال نبض زدن منقبض شد وایمان متوجه شد گف بسه یاادامه بدمدیگه داش دردم میومد گفتم درار مرسیکاندوم پرازابش را دراورد وتو سطل انداخت اومد کنارم درحالیکه هنوز نفس میزدمرسی از تو چقدر خوب بود دستم را گرفت وبوسید این کارها برای منی که شوهرسابقم مثل گاو میفتاد روم میکردم وبعد طلبکارانه بام رفتار میکرد تازگی داشت دستش را برد زیر سرم وبادست دیگش محکم بغلم کرد موهام را نوازش کرد به کیرش نگاه کردم نیمه شق بود واز شق شده امیر هنوز بزرگتر بود خندید وگف حالت جا اومد رفتم از خره قرض کردمخندیدم وبوسم کرد گف ببخشید اذیت شدی نمیتونسم ازت بگذرم مرد که شق میشه دیگه عقلش کار نمیکنه واقعا نمیتونسم نکنمت ولی تا ته نکردم مواظبت بودم گفتم میدونم وفهمیدم دوستم داری-اگه تا ته میکردم یعنی دوستت نداشتم-خوب اره یعنی برات مهم نیسم یعنی خودخواهی بفکر کیر خودتی نه منناراحت شدوگف چرا شما زنا همه مثل همید چرا اینطوری فکر میکنید چرا خودتون را جای مرد نمیزاریددر حالیکه موهام را ناز میکرد باصدای بغض کرده گف میدونی ارزو عمری درس خوندم تو کار سکس وزن نبودم نمیدونسم زن چیه عاشق زنم بودم خودم پیداش کردم ولی مثل یه گشنه ای که وقتی بغذا میرسه میخاد یه دل سیر از عزا دربیاره افتادم بجونش اشک اومد تو چشماش میدونی فکر میکردم همه این بی صاحاب رو باید بکنم تو تا بنهایت لذت برسم فکر میکردم جا باز میکنه عادت میکنه ولی ولی ازم متنفر شد از من از کیرم از سکس دیگه هر چی تلاش کردم مشاوره رفتم بادیلدو کردمش هیچ عکس العملی نداد میدونی امشب بیشتر از صدات لذت بردم من تاحالا نتونسه بودم صدای سکسی زنم را دربیارم همیشه آه وناله بود وقتی کیر خودم بود وقتی فهمیدم اشتباه کردم وخاستم جبران کنم مثل یه تیکه گوشت مرده زیر دستم بود که زل میزد بچشمهام میگف دوسش ندارم براش مهم نیسم وقتی ناله میکرده وازم میخاسته نکنمش بش گوش نمیکردم هر چی گفتم وقتی شقم نه گوشم میشنوه نه عقلم کار میکنه قبول نکرد که نکردمونده بودم چی بگم درسته که من وامیر مشکلات زیاد دیگه ای هم داشتیم ولی سکس ناقصمون توانم را بریده بود دلخوشیم را برده بود اگه سکس خوب باشه زن امیدواری داره بقیه چیزهام خوب میشه ولی وقتی سکس خراب باشه وقتی حس کنی مثل دستمال ازت استفاده شد ودور انداخته شدی مهم نیسی دوست داشتنی نیسی برای راضی نگه داشتنت کاری نمیکنن تو بقیه چیزها هم ناامید میشی-میدونی ایمان سکس ما مشکل داشت ولی طلاقمون بخاطر سکس نبود من انقدر از ارضا نشدنم عصبی ورنجور وحساس شده بودم که دیگه تحمل بقیه ناملایمات را نداشتم ایمان من هیچ وقت تو زندگیم از کون نداده بودم ولی امیر عاشق کون کردن بود هر دفعه ۲تاتلمبه که توکسم میزد توقع داشت من ارضا شم وبعد بزاره توکونم اون از من عصبی بود چرا بحرفش گوش نمیدم وبقول خودش تمکین نمیکنم منم از اون عصبی تر که چرا از من توقع یه جنده کونی را داره میدونی ایمان ، من نه دوس داشتم نه میتونسم وقتی مچش را با یه جنده گرفتم جای معذرت خواهی چی گف اشکام شروع کرد به سرازیرشدن گف تقصیر خودمه باید از کون میدادم اگه قول میداد دیگه نکنه اگه معذرت خواهی میکرد من میموندم میدونی من دختر اول خونه ام یه خواهر بعد خودم دارم گف میدونم خونوادم خیلی مخالف طلاقم بودن خواهرم کلی گریه کرد گف تو فرصتهای من را میسوزونی من خیلی دلم میخاس بمونم سر خونه زندگیم خودم را ،خانوادم را بی ابرو نکنم ولی نمیتونسم نمیتونسم تحملش کنم من براش فقط وسیله بودمایمان باانگشتاش اشکام را پاک میکرد-کیرم تو کون شوهرت گور باباش کرده مرتیکه الدنگخندم گرفته بود کیرت فقط تو کس من ایمان تا بامنی فقط بامن باش من نمیتونم کسی را تقسیم کنماز حرفی که زده بودم خجالت کشیدم اخه من چکارش بودمایمان گشنمه یه چیزی بده بخورم-کیرم دهنت. انقدر کست را خوردم نکردی یه تعارف بزنی گشنته کیر بخوربا دستام شروع بمالیدن کیرش کردم گفتم ما مخلصشیمداشت دوباره شق میشد که گف پاشو بریم یه چیزی بخوریم این بلند شه دیگه هیچی حالیش نیسدوس نداشتم لخت باشم نیم تنه وشپرتم را پوشیدم اونم شورت پوشبد دنبالش راه افتادم تازه شروع به چشم چرونی کردم ظاهر خونه تمیز ولی لک وکثیفی زیاد بود معلوم بود زن خونه خونه دار نیس وتمیز هم نیساتفاقا دیشب برات وسایل معجون خریدم تازه تازس باشیطنت روی میز اوپن نشستم وپاهام را انداختم روی صندلیایمان چرا چهرت غم داره چرا شاد نیسی درسته اروم وباوقاری ولی ولی یه چیزی داره اذیتت میکنه-روضه بی بی چساره برات خوندم خنده هام به قهقهه رف اینها را خودم ۲ماه پیش یادش داده بودم وحالا تحویل خودم میداد تو اتاق اینهمه برات درد دل کردم فکر کردی طلاق راحته سال ۲۰۰۲ امار گرفتن تو امریکا که انقدر مردمش آزادند وطرز تفکرشون باما فرق داره بیشترین ضربه روحی وافسردگی از طلاقه شما زنافکر میکنید برای شماها سخته چون زنید ولی بخدا یه مرد هم زن میگیره که زندگی کنه بچه دار شه نه کهگفتم میدونمگف شوهرت هنوز پیگیرته ؟؟ هنوز میخاد برگردی؟؟-اره ایمان وخیلی بده چون کار من را سخت کرده میدونی مامانم اینا تو فامیل نگفتن من طلاق گرفتم امید دارند من برگردم بقول خودشون از این عار راحت شند میدونی انقدر بی شرفه رفته به مامانم گفته اگه نگذاشته بودی تو خونتون بدخترت خوش بگذره برمی گشت سر خونه زندگیشایمان درحالیکه لیوان معجون را به دستم میداد گف گوشت بشه به کس وکونتبرام جالب بود تمام تیکه های من را از بر داشت گفتم نه که کوچیکه چقدر دیگه بزرگ شهگف چی میری تو باشگاه؟تعجب کردم گفتم از کجا میدونی بت نگفته بودم گف از هیکلت اینکه رون وبازوهات پره ولی شکم نداری-ایمان بعنوان مربی با نصف قیمت یه مربی میرم فقط بخاطر اینکه خونه نباشم فقط بخاطر اینکه سرکوفت ونگاه ملالت بار خانوادم را نبینم ۵تا۸شب میرم من ۳از سرکار برمیگردم حقوقم خوبه خداروشکر ولی میرم که خونه نباشم زنای دیگه را ببینم یکم فکرم منحرف شه از مشکلاتم ایمان دارم روانی میشماومد جلو و بوسیدم چرا روانی بشی مگه کست خلهباترحم نگاهم کرد دلش برام سوخته بود دست کرد تو سینه هام با حرص نیم تنه را پاره کرد هی برو این را بپوش اخه ممه به این خوشگلی پوشوندن دارهلیوان معجون را تا ته سرکشیدم وباچشمای خمار بش زل زدم وگفتم من بازم میخام هم معجون و هم کیییییر.ادامه دارد …نوشته: آرزو

126