دوست دختر باید سکسی و پایه باشه مثل مال من

سلاماین داستانی که میخوام تعریف کنم کامل واقعیه و دلیلی نداره بیام وقت بزارم و تایپ کنم و دروغ بگممن خودم کارمندم و ۲۸ سالمه و قدم ۱۸۶ و وزنم ۸۱ و قیافه نسبتا خوبی دارمهمه چی از اینستاگرام شروع شد به یه پیج دختره دایرکت دادم و صحبت کردیم و از قضا دیدم که بله ایشونم کارمنده بیمارستانه و از شهرهای اطراف ماست و از پیجی که پیداش کردم حدس میزدم که کارمند باشهخلاصه قرار گذاشتیم و رفتم با ماشین از محل کارش برداشتم و رفتیم تو دل طبیعت و یه جای خلوت تابستون بود خرداد ماه تو همون قرار اول که زیر یه دختر نشسته بودیم دستمو انداختم دور گردنش یادم رفت از دوست دخترم بگم اسمش مریمه و قدش ۱۷۵ و وزنش ۶۵ و هیکل خوب و ورزشکاری و با پوستی سفید و سنشم ۲۶ و با یه کونی تو پُر و عالی راستی داشتم میگفتم دستمو انداخت گردنش و بعد یه دل سیر ازش لب گرفتم و حس خوبی داشت و این اولین بارم بود که دستم میخورد به یه دختر بعد دکمه مانتوشو باز کردم و از از ممه هاش گرفتم و دیدم آه و ناله هاش بلند شد معلوم بود خیلی حشریه ولی انتظار نداشتم تو قرار اول بریم سر اصل مطلب بعد همه ی دکمه های مانتوشو باز کردم و یه تی شرت سفید پوشیده بود دادم بالا و تا دل سیر خوردمشون سایزشم ۷۵ میشد و اونم فقط آه و ناله میکردم دکمه شلوارشو که میخواستم باز کنم مقاومت کرد و نذاشت که به اصرار من که گفتم قرار نیست کاری بکنیم بالاخره دستمه بردم تو و بله دیدم خودشو خیس کرده یه کم مالیدم حسابی حشری شده بود خواستم شلوار و بکشم پایین و بخورمش نذاشت و بعدا گفت چون موهای کسمو نزده بودم خجالت کشیدمکیرم داشت منفجر میشد و اونم اصلا حرکتی نمیزد دستشو گرفتم گذاشتم رو کیرم و داشت از رو شلوار میمالید کمربندمو باز کردم و شلوار و شورتو باهم دادم پایین یه ۵دقیقه با دستاش بازی کرد باهاش بعد سرشو گرفتم بردم پایین مقاومت نکرد و کرد تو دهنش ولی معلوم بود زیاد وارد نیست و دندون میزد خلاصه یه ساک مفصلی زد و داشت آبم میومد که از موهاش گرفتم و کیرمو کشیدم بیرون و ریختم رو زمین ولی چون تو فضای باز بود استرسه لذتشو کاهش میدادولی تو این فکر بودم که ببرمش مسافرت و یه شب باهم بمونیم یه روز قرار گذاشتم برم ببینمش بهش گفتم کجا بریم گفتم نمیدونم گفتم کاش میتونسی و میرفتم شهر x که یه شهر توریستیه و ۲۰۰کیلومتر فاصله داشتیم گفت من مشکلی ندارم بریم من جا خوردم گفتم میخای به خونه چی بگی که شب کجایی گفت میگم امشبو شیفتم تو بیمارستان و بدون برنامه ریزی قبلی رفتیم و بعد چند ساعت رسیدیم و به زور یه خونه ای پیدا کردیم چون مدارک شناسایی نداشتیم سخت بود و دوبله ازم پول گرفتن و یه خونه ویلایی گرفتیم و رفتیم تو و نشستیم و گفتم مانتو رو دربیار و راحت باش اونم مانتوشو درآورد و روسریشو یه تی شرت داشت و با شلوار که من همون اول راست کردم و خیلی هم ضایع بود روبروی هم نشسته بودیم رو کاناپه ولی تو این فکر بودم که چجوری شروع کنم واقعا هم اولین سکس عمرمو میخواستم تجربه کنم دختره هم معلوم بود اولین بارشه با دستم اشاره کردم بیاد بشینه پیشم اومد نشست و معلوم بود بدنش داغه دستمو انداختم دور گردنش و لب گرفتیم و بعد دوسه دقیقه گفتم بریم اتاق خواب روتخت رفتیم و خوابیدیم روتخت و رفتم روش و همینجوری داشتیم لب میگرفتیم که تی شرتشو درآوردم ولی دیدم نمیزاره سوتین و دربیارم که گفتم اینجوری که نمیشه داری اذیتم میکنی و چون دوستم داشت خودش پاشد و درآورد و منم به یه ولع خاصی داشتم از گردن و لب و ممه هاش گرفته میخوردم و اونم داشت آه و ناله میکرد دستمو که انداختم شلوارشو دربیارم نذاشت گفت نه الان نمیشه و من پاشدم رفتم تو اتاق خواب با یه حالت ناراحت که صدام کرد گفت چرا بچه بازی در میاری بزار بمونه بعد شام که خواستیم بخوابیم و منم گفتم نه تو که میدونی من دوست دارم بخورمش بالاخره قبول کرد و شلوار و شورتشو باهم کشیدم بیرون و کوسش و که دیدم عقل از سرم پرید یه کوس تپل و و بدون مو که معلوم بود تازه اصلاح کرده منم تی شرتمو دراوردم و فقط شلوارم موند و با دست بازی کردم با چوچولش و فیط داشت آه و ناله میکرد و چشماشم بسته بود رفتم کاغد ستمال و آوردم و آبشو تمیز کردم و براش خورمو و داشت به خودش میپیچید و منم وحشیانه میخورم براش و معلوم بود تو اوج لذت بود بعد اینکه ۱۰ دقیقه در حد تیم ملی براش خوردم پاشدم شلوار و شرتمو با یه حرکت درآوردم تا چشماشو باز کرد و دید گفت داری چیکار میکنی گفتم هیچی فقط میخواستم بدنتو حس کنم و تو بغل هم بخوابیم و دیگه دوتامونم تو بغل هم لخت خوابیده بودیم و با حس از هم لب میگرفتم و با دستش کیرمو گرفته بودخودش پاشد و کیرمو کرد دهنش و برام ساک میزد تند تند من نمیخواستم آبم بیاد از موی سرش گرفتم و خودم جلو عیب کردم یه ۵دقیقه ای ساک زد و پاشدم نشستم رو سینه اش و کیرم گذلشتم لای سینه هاش و عیب و جلو میکردم بعد اومدم پایین و پاهاشو دادم بالا و گفت نه میخوای چیکار کنی نمیزارم و غیره گفتم نترس گفت نه فقط لاپایی گفتم باشه سر کیرمو گذاشتم دم کوسش زود با دستش گرفت و گفت من پرده دارم میخای چیکار کنی من گفتم نترس حواسم هست تو بزار من بمالم بهش تا آبم بیاد بریم بیرون داخل شهر یه چرخی بزنیم و خرید کنیم و شامو بیرون بخوریم بیایم دستشو کشید و من میمالدم دم کوسش و اون فقط آهو ناله میکرد و میگفت تروخدا مواظب باش بعد گذاشتم لای پاهاش و عقب و جلو میکردم چشمش افتاد به سوراخ کونش معلوم بود خیلی تنگه حواسش نبود سر کیرمو کلاهکشو چرب کردم گذاشتم دم سوراخ کونش و فشار دادم خودشو کشید و گفت نه نمیتونم خیلی بزرگه گفتم اذیت نکنه میبینی که آبم نمیاد منم تو راه یدونه ترامادول ۲۰۰ رفته بودم بالا کمدم سفت سفت شده بود خیلی مقاومت کرد گفتم هر جا دردت گرفت بگو خودم میکشم بیرون به زور سرشو کردم تو خیلی دلم براش سوخت فقط داد می زد منم اولین بارم یه دفعه همه شو کردم تو و دستما گذاشتم جلودهنش تا صداش بیرون نره دیدم داره گریه میکنه دوسه تا لب گرفتم و بوسیدمش و تو همون حالت موندم تا جا باز کنه ممه هاشو بادست گرفتم و یواش یواش تلمبه زدم و اونم داشت گریه میکرد که گفتم اگه میخوای گریه کنی دیگه ادامه ندم گفت نه فقط زود باش جر خوردم یه ۱۰ دقیقه عقب و جلو کردم دیدم داره لذت میبره دستم بردم و باچوچولش بازی کردم دیدم اون فریادها تبدیل شد به آه و ناله که دیدم داره آبم میاد نکشدم بیرون یدونه محکم تلمبه زدم و گوشتای کونش لرزید و آبمو ریختم اون توکه دعوام کرد چرا ریختی تو و پاشد و زود رفت دسشویی و منم پاشدم لباسامو پوشیدم و از دستشویی اومد بیرون چشماش قرمز شده بود با یه حالت قهر اومد و رد شد گفتم قهری گفت نه رفت کیفشو برداشت یه کردم برداشت نمیدونم چی بود داشت میمالید سوراخ کونش رفتم بهش گفتم بده من بمالم نداد گفتم دیدی قهری گفت نه قهرنیستم و خواستم بیام بیرون گفت باشه بیا دراز کشید روتخت پاهاشو دادم بالا و از کرما مالیدم سوراخ کونش و یکم ماساژ دادم و دوسه تا بوسش کردم و بلندش کردم و گفتم دوست دارم لباساتو خودم تنت کنم گفت باشه خلاصه لباساشو تنش کردم و گفتم و خندیدیم و رفتیم بیرون خلاصه براش خرید کردم تا ازدلش دربیارم چون میترسیدم شب نزاره سکس کنیمرفته از داروخونه یدونه ژل لوبریکانته چیه یادم رفته گرفتم و شام خوریم و اومدیم خونه و شب هم دوبار سکس کردیم ولی اون ژل کار خودشو کرد و هردوتامون واقعا لذت بردیم و هر پوزیشنی که به فکرمون رسید اجرا کردیم خوابیدیم و صبح بلندشدیم و یه بارم یه دل سیر صبح سکس کردیم رفتیم بیرون صبحونه خوردیم و اومدیم که وسایلارو جمع کنیم برگردیم یادم افتاد که من دوست داشتم تو حموم سکس کنیم بهش پیشنهاد دادم قبول کرد انصافا خیلی دوستم داشت رفتیم‌تو حموم و همو شستیم و براهم دیگه زیر دوش به حالت ۶۹ خوابیدم و براهم دیگه خوردیم و سرپایی یه سکس جانانه کردیم و اومدیم بیرون و خودمونو خشک کردیم و برگشتیم خونهشب بهش پیام دادم کلی ازم تشکر کرد و گفت یه اونشب هیچوقت از یادم نمیره و میگفت خیلی بدن نازی داری و کمرتم هیلی سفته آبت نمیومد ولی نمیدونم چرا تو حموم زود ارضا شدم و ازم گلایه میکرد که من اصلا ارضا نشدم گفتم دفعه بعدی جبران میکنم ولی متاسفانه موقعیت نبود و چون کادربیمارستان بود کرونا هم نذاشت .ولی دارم واسه هفته بعد برنامه ریزی میکنم بریم مسافرتاگه رفتیم داستانشو براتون مینویسمامیدوارم لذت برده باشین♥️نوشته: میثم

50