وقتی ارسلان برای اولین بار داد

سلام به شهوانیای شهوتیاسم من ارسلانه و ۱۸ سالمه قد ۱۶۷ و لاغر و بدنی سفید دارم و یکم پشمالو. خاطره ای که میخام براتون بگم برا حدودا یه ماه پیشه .من چون برا کنکور درس میخوندم برا اینکه بتونم بیشتر درس بخونم و سروصدا تو سرم نباشه میومدم تو خونه پسر عموم که اونا خونشون شیراز بود (خونه ما شهرستانه) و ماهی یکی دوبار میومدن اونجا. خونه هم نصف وسایلای یه خونه عادی توش نبود مثل یخچال و کولر و… .خلاصه که من از ساعت ۷ صبح میرفتم اونجا تا ۱۲ ظهر بعد میومدم خونه خودمون ناهار میخوردم و دوباره میرفتم اونجا.بعد از عید هم هوا گرم شده بود و کولر نداشت اونجا در حیاط و در خونه رو قفل میکردم و خودمو کامل لخت میکردم و نمیدونم به خاطر چی بود ولی خیلی شهوتم میزد بالا و هر روز جق میزدم بعد از یه مدت روشای مختلف جق زدن رو امتحان میکردم ( مثل کص و کون مصنوعی خودساز ) و باز برام تکراری میشد ازاونجایی که هر روز میرفتم حموم هر از دوهفته ای یه بار کل پشمامی بدنمو میزدم و چون بدنم سفید بود میرفتم تو کف خودم و دست میکشیدم رو کونم همش حس میکردم یه چیز عجیبی درونمه که دلش میخاد کونش بذارن و انگشت خودم میکردم .یه روز یه خیار که کلفت نبود رو از خونه خودمون بردم تو اون خونه .یکم مایع دست شویی ریختم کف دستم و هم به خیار مالیدم هم به سوراخ کون خودم خیلی استرس داشتم کف حموم به پهلو نشستم و خیار رو آروم هل دادم تا یه کمیش رفت تو دیدم داره دردم میگیره و درش آوردم چن بار این کارو تکرار کردم تا بالاخره نصفشو کردم تو دیگه بیشتر نمیرفت داخل چنبار عقب جلو کردم خیارو و همزمان جق میزدم که یهو صدای در زدن اومد اونم در خونه نه حیاط .همونجا بود که خایه زدم گفتم کی میتونه باشه سریع خیار رو یه گوشه گذاشتم و گفتم کیه که یه صدای تقریبا آشنا گفت یه لحظه باز کن درو گفتم کی هستی دارم حموم میکنم گفت یه لحظه درو باز کن یه کار مهم دارم باهات. یه حوله گرفتم دور خودم و درو باز کردم دیدم فرشاد یکی از بچه های همسایه مونه که دو سه سالی از من بزرگتره.یه پسر با قد حدودا ۱۷۰ و لاغر.گفتم چیه چیکارم داری گفت میدونم داشتی چیکار میکردی چرا نمیای با واقیعش حال کنی رنگم پرید گفتم منظورت چیه چی میگی که گفت از بالای در دیدم که خیار میکردی تو کونت جای اون بیا تا من بکنمت گفتم کسشعر نگو لاشی که اومد داخل حموم و خیار رو پیدا کرد و نشونم داد گفت اینا پس این چیه گفتم چمیدونم گفت نگا تو که داشتی اینکارو میکردی یعنی دلت میخاد بدی چرا نمیخای حرفمو تایید کنی گفتم آخه میترسم گفت از چی گفتم اول اینکه بری به بقیه بگی و آبرومو ببری دوم اینکه کیرت ممکنه خیلی بزرگ باشه که گفت اول اینکه به جان مامانم قسم میخورم که به هیچکس نمیگم دوم اینکه کیرم بزرگ نیس بیا ببین که همزمان شلوارشو کشید پایین. کسکش دروغ گفت کیرش بزرگ بود حداقل از نظر من که اینطور بود . گفتم کسکش نگا چقد بزرگه گفت که اولا تو که با خیار راه کونتو باز کردی دوما من یواش میکنم هی چند بار اصرار کرد و بالاخره راضی شدم درارو قفل کردم رفتیم تو اتاقی که من درس میخوندم.حولمو انداختم به گوشه و کامل لخت بودم اونم شلوارشو درآورد ولی تی شرتشو نه .هی هم با کیرش ور میرفت.رفتم سمتش گفتم صبر کن ببینم کیرت کلفتیش چقدره کیرش حدودا ۱۶ سانتی بود و یکم به سمت پایین خمیده بود و نمیدونم دست من کوچیک بود یا چی ولی دستمو که حلقه کردم دور کیرش نوک انگشت وسطم و انگشت شستم به زور به هم میرسید خیلی استرس داشتم که نکنه یکی دیگه بیاد نکنه بد بکنه نکنه کونم پاره شه نکنه بره به کسی بگه. ولی یه حس شهوت ریزی هم اون وسط بود.دوباره گفتم یواش بکنیا گفت باشه .به حالت داگی خوابیدم و اومد پشتم یهو گفت اوووووف چه کونی داری کاش خیلی وقت پیش میکردمت(یه بار میخاست به زور بکنتم که نتونست) یه تف زد در کونم یه تف هم انداخت رو کیرش و خوب از بالا تا پایین کیرشو تف مالی کرد دوباره یه تف انداخت سر کیرش و سرشو گذاشت در سوراخم و فشار میداد گفت هنوز خوب تنگی با اون خیاره و فک میکردم راحت بره تو گفتم کلفتی اون خیار نصف کیر تو نیس یه لبخندی زد و دوباره فشار داد که یهو حس کردم کونم سوخت گفتم آی آی آی آی درش بیار درش بیار خودمو کشیدم جلو کیرش در اومد چشامو بسته بودم و دست گذاشتم در سوراخم گفتم لاشی خیلی درد داره گفت من که فقط سرشو کردم تو گفتم خو کیرت کلفته درد داره آیییییی یکی دو دقیقا گذشت گفت حالا بیا دوباره ایندفعه دیگه دردش کم شده دوباره داگی شدم یه تف دیگه زد رو کیرش و فشار داد . کیرش رفت تو درد داشت ولی نه مثل قبل همینجور چند ثانیه نگه داشت و گفتم بکش بیرون و کشید بیرون یه چند ثانیه که گذشت گفت بکنم با اشاره سر گفتم آره دوباره کیرشو تف زد و کرد تو کونم نمیدونم تا چقدرشو میکرد تو .یواش عقب و جلو میکرد گفت درد نداری گفتم کمتر شده گفت خوبه و کیرشو بیشتر مبکرد تو تا جایی که بدنش کامل به کونم میخورد و فهمیدم تا ته میکنه تو. خودمم تعجب کرده بودم آخه خیاری که میکردم تو کونم اندازه گرفتم تا ۱۲ سانتش بیشتر نمیرفت تواما کیر این که ۱۶ سانتی بود تا ته میرفت واقعا که هیچ چی جای کیرو نمیگیره. یه چند دقیقه عقب جلو میکرد که کیرشو درآورد و گفت کامل بخوابم رو زمین یه ملافه گذاشتم زیر شکمم و رو شکم خوابیدم یه تف دیگه انداخت رو کیرش و خوابید روم و کیرشو کرد داخل و تلمبه های سریعتری نسبت به قبل میزد و دیگه کامل بدنشو بهم چسبوند و لپمم یه ماچی کرد و همینجور‌تلمبه میزد یکم نفساش تند تر شد و حس کردم یه چیز داغ ریخت تو کونم فهمیدم آبشو خالی کرد توم.چنتا تلبمه یواش تر زد تا آبش کامل‌ خالی شد تو کونم و همونجور روم بود و بی حال بود و بلند نمیشد. گفتم پاشو دیگه کیرشو درآورد و نشست اونطرفتر و منم پاشدم رفتم کونمو شستم اومدم گفتم حالا من چی گفت چی تو چی گفتم من که نه کونی کردم نه جقی نه چیزی گفت آها اومد با هم رفتیم تو حموم برام جق زد آبم اومد و با هم یه حموم سرعتی زدیم و خودمونو خشک کردیم .وقتی میخاست بره گفتم که اگه به کسی نگه دفعه های بعد هم پایه هستم ولی اگه بگه دیگه بهش نمیدم اونم گفت باشه به کسی نمیگم و رفت .بعدش هم من رفتم خیار رو انداختم دور و یه حموم درست و حسابی زدم .یه بار دیگه هم هفته بعدش اومد و منو کرد و دیگه تا الان سکس نداشتیم.اینم پایان اولین تجربه دادن من.پایاننوشته: ارسلان

142