خیانت های مکرر و تاوان سنگین

سلاماسمم محمده ۳۵ سالمه ۱.۹۰ قدمه از قیافه بدک نیستم .من نصاب یکی از شرکت ها بودم به هر خونه ای رفت و آمد داشتم هر جور زنی دیده بودم.بریم حالا سراغ داستان…تو یکی از روز ها رفتم خونه یکی از مشتری ها شوهرش بعد ۴ سال زندگی مشترک ازش جدا شده بود، با مهریش به خونه خریده بود و اونجا زندگی میکرد از زندگی آه و ناله میکرد که موندم و اینا … ، من زیاد متوجه قضیه اصلی نبودم دلم به حالش سوخت فرداش یکم وسیله تهیه کردم بردم خونش تشکر کرد و اینا (راجب زنه شهلا: آرایشگر . مو بلند و طلایی. ممه ها ۸۰ و بقیه رو بگیر بره دیگه) با خودم فکر میکردم چرا شوهرش این طور چیزی رو از دست دادهیه مدت همین طوری گذشت من هر هفته یکم وسیله میخریدم میبردم خونشون .یروز منو دعوت کرد داخل، رفتیم داخل چایی آورد خوردیم یکم حرف زدیم و اینا، شمارمو دادم تا چیزی نیاز بود بگه من کمک میکنمچند روزی خبری نشد بعد بهم پیام داد که چطوری و اینا و با زحمات ما ، ما باهم صمیمی شدیم ، من هر بار که میرفتم اونجا یه مرحله از لباسش کم میشد روز اول یه خانم با مانتو و روسری بود دفعه های بعد اینا کم میشدن یا کوتاه تر و نازک تر، تا اینکه یروز زنگ زدم ببینم خونست وسیله هارو ببرم دوستش گوشی رو برداشت گفت خودش نیست ولی بهم خبر داده بیاین من حلش می کنم .رسیدم در رو زدم دوستش اومد در رو باز کرد دوستش مثل خودش ماشالله تعارف کرد بیاین داخل رفتم نشستم تا خودش بیاد اون وسیله هارو تحویل خودش بدم ، با دوستش یکم گرم گرفته بودم اومد ، تشکر کرد و گفت که آب گرم کن خراب شده کسی رو سراغ دارید بیاد نگاه کنه ببینه چشه ، منم یچیزایی بلد بودم رفتم از ماشین وسیله هامو آوردم ببینم چیکارش می تونم بکنم .دوستش خداحافظی کرد و رفت راجب دوستش ازش پرسیدم که اونم شرایطش مثل خودشه یا نه و این حرفاخلاصه آبگرمکن درست شد گفتم امتحانش بکنید من برم شیر های آشپز خونه خراب بود رفت از حموم چک کنه ، گفت نه هنوز همونه آب سرد میاد، منم با تعجب مستقیم رفتم داخل که بگم منو مسخره کردی این که روشنه دیدم با یه ست لباس زیر سکسی جلو من وایساده ، من سکس تو حمام و وان رو خیلی دوست دارم از شانسم هم با این وضع خرابش تو حموم وان هم داشت خلاصه من اختیار از دستم رفت ، منم سریع لباسارو در آوردم شروع به لب گرفتن رفتیم، آب رو باز کردم وان پر بشه بریم داخلش یه ده دقیقه گذشته بود منم دیگه حشریت زده بود به مغزم دیدم یکی دیگه داره گردنمو لیس میزنه سرمو برگردوندم دیدم دوستشه واااااای چه چیزی بود آدم باورش نمی شدشرتمو در آوردن، اسپری زد به کیرم شهلا خودش رفت مستقیم سراغ کیرمو گذاشت تو کسش ،شهلا رو آوردم جلو مشغول خوردن کسش شدم یکم نگذشته بود آبم داشت میومد که داد زدم کاندوم نزدیم بلند شواز وان در اومدیم گردنم درد گرفته بود رفتیم رو تخت ، شهلا از کیفش قرص و کاندوم در آورد و من خوردم یه ۲۰ دقیقه حال کردیمبعد اون ماجرا ماهی دو سه بار با دوستش و خودش با خودش هم هر چند روز یبار سکس میکردمهر کی هم بهم میگفت این کارو نکن خجالت بکش تو سرم نمی رفتاین ماجرا ۴ سال همین جور ادامه داشت یروز یکی از دوستام گفت چرا اینطور لاغر شدی و چرا خماری و این حرفا به خودم اومدم فهمیدم قضیه چی بودههمسرم قضیه رو فهمیده بود مدرک جمع کرده بودن همه چیمو ازم گرفت و جدا شد و رفت تو کل محلمون آبروم رفتاین زنه شهلا هم ازم مدرک (کاندوما و فیلم ها و عکس ها) جمع کرده آخر سال میرم بهش باج میدم تا ازم شکایت نکنه و منتشر نکنه بیرونخودم هم دیگه همه چیو باختماین داستان رو نوشتم تا بدونید هیچ زنی یا هیچ مردی به قد و قیافتون عاشق نیست مهم پولتونهشهلا قبل من ۶ تا مرد دیگه همین کار هارو کرده ۳ تاشون خودکشی کردن ولی بقیه مثل من باج میدیمنوشته: بازنده

49