بکارت مریم به باد رفت

سلاممن میخام براتون‌ داستان اولین سکسمو بگماینو تاحالا به هیچ کس نگفتم و فقط خودم و رلم میدونستیماونموقع ۱۷سالم بود چندسالی بود که با پسری دوست بودمولی رابطمون فقط درحد لب و گردن و سینه بودکلا با بالاتنه حال میکردیم و مالش از رو شلوارخلاصه یه مدت گیر داده بود که بیا سکس کنیم منم همش میگفتم بمیرمم کون نمیدماونم میگفت خب کص بده و بیا پردتو بزنم تو که قراره تهش مال خودم بشی(میدونستم کص میگه😂)خودمم بشدت حشری بودم طوری که یک روز درمیون میرفتم حموم جق میزدمو چشمام بشدددت ضعیف شد و عینکی شدم و تصمیم گرفتم باهاش سکس کنم‌یکروز بهش زنگ زدم و گفتم بیا دنبالم بریم خونتون گفت راضی شدی گفتم ارهرفتیم خونشون لباسامونو دراوردیم و نیم ساعتی عشق بازی کردیمبعد کیرشو گذاشت دم سوراخم منم اب از همه جام راه افتاده بودفشار داد بره توش ولی من همون ثانیه اول مردم از دردگفتم یواش بکن گفت اگه دردت گرفت شونمو گاز بگیرو فشار داد توخلاصه باز رفتیم سراغ عشق بازی و اونم اروم اروم کیرشو فشار میداد تویهو یه درد وحشتناکی کشیدم دیدیم نصفش رفته توولی خونی نیومده بوداونم عصبی شد و گفت چرا خون نیومد گفتم نمیدونمگفت پرده نداشتی ؟گفتم اخه من بجز توبه کی دادم ک بخام پرده نداشته باشم؟ولی حرفمو باور نکردیکم تلمبه زد ارضا شد و بلند شددیگم باهام حرف نمیزدمیگفتم چت شد میگفت پس این همه مدت بایه جنده دوست بودم و عاشقش شده بودمتو فقط خودتو مظلوم و پاک نشون داده بودی وگرنه یه جنده ای که معلوم نیست چندنفر روت خابیدنمنم عصبی شده بودم گفتم کسکش بیابریم دکتر بهت ثابت کنم ک سکس نداشتم گفت چیو ثابت کنی تموم شد دیگه همه چیمنم بشدت پشیمون شدم از سکس باهاشبعد از اون قضیه۲سال دیگه باهاش موندم مثل خرولی الان عقل اومد توسرم کات کردم باهاش بایکی دیگه رل زدم و به اون میدم😑برا ازدواجمم‌خیلی نگرانمدعا کنید😂اینم از خاطره ی اولین سکس تخمی منخدافظ بروبچنوشته: مریم مقدس

158