سلام دوستانمن پویا هستم ۲۶ ساله از تهرانداستانی که میخوام براتون تعریف کنم احتمالا به مزاج خیلی ها خوش نیادچون نوع خاصی از فیتشهمن از بچگیم و تقریبا از سن ۱۵ ۱۶ سالگیم، عاشق کس لیسی برای خانم ها و ارضا شدن خانم ها تو دهنم بودمحتی با هر دختری که آشنا میشدمتا رابطه مون یه مقدار جدی میشد و به سکس میخواست برسه ، یه جورایی خودم پیشنهاد کس لیسی بدون سکس کامل رو بهشون میدادم و این باعث شده بود خیلی از رابطه های من پایدار نباشه و یا حتی بعضی از دوست دخترام خوششون نمیومدچون معتقد بودن مگه میشه یه مرد اصلا سکس نخواد و یا اینکه خیلی کم بخواد و کس لیسی رو به سکس ترجیح بدهیه مدت گذشت و من مدتها دنبال دوست دختر با سلایقم میگشتمکه یه روز تو همین سایت شهوانی به یه دختر پیام دادم کس لیس میخوای؟یهو جواب داد ، ارهگفتم جوووونگفت دوست داری؟گفتم عاشقشمیکم صحبت کردیم و باهم آشنا شدیمبعد از یک ساعت پیام رد و بدل کردن تو شهوانیراضیش کردم شماره شو بهم بدهاسمش ترانه بود ۲۳ سالش بود، قدش تقریبا ۱۶۵، وزنش تقریبا ۷۰ و تقریبا توپول و گوشتی بودبعدش بهش زنگ زدم و قرار گذاشتیم که هم دیگه رو بیرون ببینیماین موضوع گذشت تا اینکه رفتیم هم دیگه رو دیدیم و یکم با هم گشتیم و خوش گذروندیمسه چهار روز بعد که با هم بیرون بودیم و تو راه کلی آب میوه و وسایل خورده بودیم، تو راه برگشت به خونه خودم (آپارتمانم) بهش گفتم ترانه جون مگه کس لیس نمیخواستی؟ پس چی شد؟یهو گفت جووووندوست داری کسمو بندازم تو دهنت تا خوب بلیسیش؟گفتم ارررهتو چی؟ تو دوست داری چجوری کستو بخورم؟گفت میشینم رو سرت و تو باید کسمو خوب بمکی و چوچولمو بلیسی تا تو دهنت ارضا بشمواااای اینو گفت من از خود بیخود شدم و بهش گفتم آب کست تو کجام؟ یهو گفت آب کسم تو دهنتکیرم داشت شلوارمو پاره میکردکه رسیدیم جلوی در خونه مون، تو پارکینگ بهش گفتم دوست داری الان بریم بالا بهم آب کس بدیاونم گفت چرا که نه، حتمابا عجله ماشینو تو پارکینگ پارک کردم و سریع رفتیم تو آسانسوروای نمیدونید چقدر حشری شده بودمتا رسیدیم خونه بدون اینکه بخواد چیزی بگه یهو گفتم لخت شو عزیزم که کلی تشنه آب کستمهمین که لخت شدیم کیرم مثل فنر افتاد بیرون ولی ترانه شرتشو در نیاوردیهو گفت زود باش دراز بکش میخوام با کسم بشینم رو دهنتسریع لخت لخت وسط پذیرایی دراز کشیدمیهو با ناز و عشوه اومد با شرت اومد سمت دهنم و نشست رو دهنموااای حس کردم شرتش خیس شدهیهو گفت زود باش سینه هامو بمال و دهنتو از رو شرت بمال به کسممنم سریع سینه هاشو تو دستم گرفتم و قشنگ میمالیدمشون و از اون طرف از رو شرت دهن و دماغمو همش میمالیدم به کس ترانه و همش بو میکشیدمیه پنج دیقه ای همینجوری لیسیدم و پستوناشو ماالیدم که ترانه ناله هاش زیاد شد، یهو دیدم خودش شروع کرد کسشو به لب و دهن من مالیدن، و حس کردم که ترشحات کسش بیشتر شده و شرتش تقریبا خیس خیس شده بودیهو با عجله بلند شد و سریع شرتشو از پاش درآورد، وای چی میدیدم یه کس صورتی گوشتی که آب ازش میچکید و یهو دیدم ترانه دوباره نشست رو دهنم و چوچوله شو گذاشت جلوی دهنمو گفت خوب میک بزن چوچولمو میخوام بهت کلی آب بدماینو گفت من از خود بیخود شدم و چوچوله شو تند تند با زبونم تحریک کردمسه چهار دیقهه همینجوری داشتم چوچوله شو میک میزدم که حس کردم میخواد ارضا بشه یهو گفت واااااای دارم میام یهو کل کسشو کردم تو دهنم و اونم محکم کسشو به دهنم فشار دادیهو یه جیغ بلند کشید و کل دهنم پر آب کسش شدواقعا آب زیادی داشتدو سه دیقه تو همون حالت بودیم که خواست بلند شه که من نذاشتمگفت میخوام برم دستشویی شاش دارمبزار برم اومدم ادامه میدیمکه یهو من جوگیر شدم و گفتم جووووون قربون شاشت برم خودتو تو دهن من خالی کنباور نکرد و گفت دیوونه بزار برم واقعا شاش دارمگفتم ترانه جونم منم واقعا میخوام شاشتم بخورمبهم شاش میدی؟گفت جدی ، میشاشما؟گفتم جووووون بشاش عزیزمیهو گفت همینجا؟گفتم بزار بریم تو حمومبا عجله رفتیم تو حموم و من نشستم رو زمین و اونم جلوم وایستاد، جوری که کسش جلوی دهنم قرار گرفتگفت مطمنی میخوای شاشمم بخوری؟( هنوز باورش نشده بود)گفتم اره ترانه جونمیهو گفت پس دهنتو باز کن ببینمتا باز کردم یکم کسشو به دهنم نزدیک کرد تقریبا تا فاصله ۱۰ سانتییهو آروم آروم شروع کرد به شاشیدن تو دهنمشاشش خیلی داغ بود ، یه مزه عجیبی داشتتقریبا مزه همون آب آلبالویی که خورده بودیم رو میداد ولی یکم تهش به شوری و تلخی کمی میزدوقتی داشت میشاشید باهام چش تو چش شده بود و داشت با دقت بهم نگاه میکرد که واقعا دارم میخورم یا نهمنم روبروی کسش بودم و شاشش یه مزه عجیبی میداد ولی انصافا خیلی بد و غیر قابل تحمل نبود و من خیلی ازیت نشدمیه ده ثانیه آروم آروم داشت میشاشید تو دهنم که دهنم پر شد از شاششیهو گفت خوب چی شد ، نتونستی بخوریش؟یهو شروع کردم کل شاشای تو دهنمو قورت دادنتعجب کرد و گفت جوووووووون شاش منو قورت دادیواااای جااانیه دو سه ثانیه شاششو نگه داشت تا همه شاشای تو دهنمو قورت بدم و دوباره دهنمو یکم پر کرد و گفت قورتش بدهواااای یکم دیگه از شاشش مونده بود که یهو دیدم کسشو چسبوند به دهنم و شروع کرد به شاشیدنیه پنج شیش ثانیه هم همینجوری با کس کیپ شاشید تو دهنم و گفت قورتش بده که شاشش تموم شدجمعا حدود چهل ثانیه آروم آروم شاشید تو دهنمو گفت اخیش راحت شدم ، چه حالی دادمنم گفتم جووونم مرسی ترانه جونمو پاشدیم و همدیگه رو شستیم و از هحموم اومدیم بیروناون روز تا شبش ترانه همش آب میخورد و به مدلای مختلف میشاشید تو دهنمو تقریبا از سکس و کس لیسی بیشتر ، شاششو به خودم میدادو عملا ترانه دیگه منو به عنوان کس لیس و شاش خورش کرده بوداین موضوع گذشت و تقریبا پنج شیش روز بعد ترانه زنگ زد بهم و گفت پویا یه چیزی بهت بگم قبول میکنی؟گفتم معلومه ترانه جونمگفت مربوط به شاشیدن و کس لیسی میشهگفتم جوووون اونو که عاشقشمگفت پویا ، اجازه میدی من به دوستم عاطفه بگم بیاد کس لیسیشو بکنی و آب کس و شاش اونم بخوریمن جا خوردمگفتم واقعا میگی ترانه جونم؟گفت اره جدی خیلی دوست دارم بهترین دوستم عاطفه هم بشاشه تو دهن توگفتم باشه هر چی تو بگیگفت جووونم مرسی پویا شاش خور خوبمپس برای روز پنج شنبه بعد از ظهر هماهنگ میکنم بیاییم خونت آماده باشگفتم چشماون روز گذشت و پنج شنبه ظهر ساعتای ۱۲ اینا زنگ زد گفت ساعت ۴ میایم اماده باشساعت چهار و پنج دیقه بود که صدای زنگمون اومددیدم ترانه با یه دختر خیلی سکسی و خوشگل از خودش زنگ آیفونو زدسریع درو زدم و اومدن داخل ، خونه من طبقه سوم بود و تا برسن بالا رفتم و شربت درست کنمدر خونم رم باز گذاشتم تا بیان داخلحدود دو دیقه بعد رسیدن به داخل خونه و ترانه گفت پویا جووونمپویا کجایی ؟گفتم اینجام عزیزم تو آشپزخونه دارم شربت درست میکنمگفتم بشینید الان میامسریع شربت ها رو درست کردمو رفتم که ببرم براشونتا رسیدم تا چشمم بهشون افتاد کف کردم چقدر این عاطفه سکس و خوش اندام بودیه دختر ۳۰ ۳۱ ساله قدش تقریبا ۱۷۳ و وزنشم تقریبا ۶۵ اینا میشد و واقعا خیلی خوش اندام و سکسی بودهمون جا شربتها رو گرفتم جلوشون و گفتم بفرماییدیهو ترانه رک و رو راست برگشت گفت ای شیطون میخوای اوساره وجودمو بخوری جوووونیهو گفت شاشم تو کجات پویا جونممنم درحالی که همش زیر چشمی به عاطفه نگاه میکردم گفتم تو حلقم عزیزمترانه گفت جونم، شاشم تو ته حلقتامروز میخوایم با شاشمون خفه ات کنیم پویا جونگفتم جوووونم ترانه جونمتو بشاش هرچقدر دوست داری بشاشیهو گفت عاطفه چی؟یهو کپ کردمو نمیدونستم چی بگمکه یهو عاطفه گفت ااا ترانه جون ازیتش نکن ، خودش میدونه میخواد چیکار کنهگفتم بفرمایید شربت برداریدکه ترانه سریع اولین شربتو برداشت ، به عاطفه تعارف کردم یهو گفت مرسی من نمیخورمتعجب کردم و گفتم از راه اومدید یه چیز بخوریدکه یهو ترانه گفت نگران نباش من به جاش میخورماون یکی شربتم ترانه برداشتو سریع تا ته سر کشیدیه پنج شیش دیقه ای گذشت که یهو ترانه گفت، پویا جونم نمیخوای شروع کنی؟منم نمیدونستم جلوی این عاطفه هه چی بگم که یهو عاطفه گفت پس پاشید لخت شیم که کلی کار داریمتعجب کردم ولی عاطفه هه خیلی پایه بودبلند شدیم و هر سه تایی لخت لخت شدیمو فقط عاطفه و ترانه یه شرت تنشون موندترانه سفید تر از عاطفه بودولی عاطفه واقعا خیلی خوش اندام تر از ترانه بودعاطفه رنگ پوستش تقریبا به سبزگی میزد ولی خیلی خوش اندام بودهمین که لخت شدم ترانه گفت امروز میخوام سه تایی با هم حال کنیمگفت پویا بیا بلغم و ازم لب بگیر که من رفتم سراغ ترانه و ازش لب گرفتنتمام مدتی که من با ترانه داشتیم باهم ور میرفتیم حس میکردم ترانه رفتارش یه جورایی غیر منطقیه و هی خودشو کنترل میکرد ولی نفهمیدم اون لحظه چرایه هفت هشت دیقه ای با ترانه لب بازی و عشق بازی کردم و رفتم سراغ سینه هاش و اونها رو هم کلی خوردم و اومدم پایینترتا رسیدم به شورت ترانهسریع شورت ترانه رو دراوردم و زبونمو زدم بهشترانه یه اه کشید و سرمو به کسش فشار دادیه سه چهار دیقه ای تو همون حالت کس ترانه رو لیسیدم تا اینکه شل شد و آبش اومدترانه که بیحال شده بود گفت برو سراغ عاطفهعاطفه هم که رفتارش غیر عادی تر شده بود گفت بدو بیا سراغ سینه هامسه چهار دیقه سینه های عاطفه خانم سکسی رو داشتم میخوردم، که صداش در اومد و گفت برو رو کسم و کسمو بخورششرتشو سریع درآورد ، واااای چی میدیدمکسش صورتی کم رنگ بود و یکم خیش شده بود که گفت برو دراز بکش بشینم رو سرتتا دراز کشیدم سریع اومد و چوچوله شو گذاشت رو دهنم و خودشو همش عقب جلو کردمیکم که گذشت حس کردم مزه کسش به تلخی میزه ، ولی فکر کردم داره ارضا میشهیه سه چهار دیقه ای همینجوری داشتم ، کسشو میک میزدم و میلیسیدم که گفت واااای ابم داره میادمنم کل دهنمو گذاشتم رو کس عاطفه خانم، که حس کردم یه مایع غلیظ و چسبناک وارد دهنم شدبعله عاطفه خانم آب کسشو که خیلی هم غلیظ و چسبناک بودو ریخته بود تو دهن منآب کس ترانه بیشتر از عاطفه بود ولی آب عاطفه خیلی غلیظ تر و چسبناکتر و لزج تر بودسه چهار دیقه ای هم عاطفه با کس باز رو دهنم مونده بودتا اینکه یهو ترانه گفت عاطفه جون بریم سراغ کار اصلیمونمنظورشون این بود که برن یه دل سیر بشاشن تو حلق منیهو عاطفه گفت بریم عزیزمیهو ترانه گفت: میخوام اینسری تو وسط پذیرایی بدون اینکه یه قطره از شاشمون هدر بره شاشمونو به خوردت بدیمیهو رفت از کیفش یه قیف آورد و گفت داز بکش که کلی شاش دارمیهو منو خوابوند کف اتاق و گفت دهنتو باز باز کن و به عاطفه هم گفت قشنگ قیفو تو دهنش نگه داراومد بالای قیف و قشنگ قیفو گذاشت تو دهنم و شروع کرد به شاشیدنصدای شاشش به وضوح شنیده میدم ، شاشش مثل همیشه مزه شربت میداد و خیلی کم به تلخی میزد و راحت شاششو قورت دادمحدود سی ثانیه همینجوری داشت میشاشید تو قیف و همش وای میاستاد تا قورتش بدم و دوباره میشاشیدحس کردم شاشش از دفعات قبل بیشتر بودکه یهو گفت از که بلند شدم بعد از شاشیدنم همه دارم اب میخورم و شربت که یه دل سیر بشاشم تو معده اتحدود یک دیقه بود که ترانه داشت همینجوری میشاشید تو قیف و عاطفه هم قیفو نگه داشته بود تو دهنم و همش فوت میکرد تا بره پایینتا ایکه شاشش بالاخره تموم شدو قیفو برداشت و رفتمنم شروع کردم دلبری کردن و گفتمترانه شاشت تو حلقمترانه شاشت تو دهنمترانه شاشت تو کجام؟که گفت شاشم تو اعماق حلقتیهو ترانه گفت شاش عاطفه تو کجات؟من که روم باز شده بود یهو گفتم عاطفه شاشت تو دهنمعاطفه شاشت تو ته ته حلقمیهو عاطفه گفت شاشم تو ته معده اتالان بهت میفهمونممنم گفتم جوووون بیا عاطفه جوننننیهو عاطفه گفت میخوام با شاشم خفه ات کنممن خل هم فکر میکردم شاشش مثل ترانه اس دیگه گفتم جوووون بیا بشاش دیگه تشنمهشاشت تو معده ام عاطفه جونمیهو عاطفه گفت جوری بشاشم که شاشم از چشات بزنه بیرونمنم تو حال خودم نبودم و همش میگفتم جوووون تو فقط بشاش بشاشجوری بشاش که نفسم زیر کست بالا نیاداونقدر بشاش تا زیر کست زجه بزنمشاشت تو حلقمشاشت تو معده ام سکسی منمگه تو چقدر شاش داری نانازاینو که گفتم یهو گفت بهت نشون میدم چقدر میتونم تو معده ات بشاشمپاشو برو رو وسط زمین دراز بکش و دهنتو باز باز کن و زبونتم دربیارمنم جو گیر شده بودم و گفتم جوووون چشم ، مگه تو چقدر میتونی بشاشی عسلشاش عسلی من بیا خودتو تو معده ام خالی کنمثانه پر شاشت تو معده امگفت بگو بگو که برات برنامه ها دارممنم هی بیشتر تحریک شده بودم و هی چیزی میگفتممش میگفتم یعنی میشه زیر کست و شاشت جون بدم ولی تا شاشت تموم نشده بلند نشیواییی میخوام زیر کست با شاشت خفه ام کنینفسم بالا نیاد از بس شاشیده باشیعاطفه هم که واقعا کلی شاش داشت همش میگفت بگو بگوترانه تو هم شاهد باش که خودش میگه منو با شاشت خفه کنااااترانه هم کلی جو میداد و همش میگفت تو صاحب اختیاری عاطفه جوناگه بتونی با شاشت خفه اش کنی یه جایزه پیش من داریعاطفه هم واقعا تصمیمش برای خفه کردن من با شاشش جدی بودیهو گفت حلقتو باز کن که دارم میاممنم گفتم بیا بیا شاشت تو حلقمبیا شاشت تو معده امبیا شاش طلابیا شاشت تو کل وجودمیهو عاطفه داد زد حلقتو باز باز کن و زبونتم دربیار میخوام واقعا باشاشم خفه ات کنمیهو اومد بالای سرم و سوراخ کسشو که ازش میشاشید رو دهنم میزون کردیکم خودشو عقب جلو کرد تا سوراخ شاشش دقیقا بیوفته وسط دهنمیهو دیدم کل وزنشو انداخت رو دهنمحس کردم سوراخ کسش که ازش میشاشه تا نزدیکای حلقم اومدهیهو زانو هاشم دوطرف سرم گذاشت تا نتونم از زیر کسش فرار کنمسوراخ شاشش دقیقا تو وسط حلقم بودم که یهو فشششششش با فشار و قدرت شروع کرد به شاشیدنیه چند ثانیه ای اصلا متوجه شاشیدنش تو ته حلقم نشده بودم که بعد از سه چهار ثانیه حس کردم ته ته حلقم داره به شدت میسوزه و کل دهنم داره پر میشه از شاشش، من شاخ در آورده بودم عاطفه واقعا داشت تو ته ته حلقم میشاشیدوای چشمتون روز بد نبینه چند ثانیه که شاشید حس کردم کل حلق و دهنم پر شاشش شدیهو حس کردم حالت تهوع شدید گرفتمواااای شاشش چقدر بد مزه و گند بودیهو با عاطفه زیر کسش چش تو چش شدماومدم شاششو پس بزنم که یهو داد زد شاش منو میخوای پس بزنی الان حالیت میکنم، ترانه محکم دستو پاشو بگیریهو حس کردم وزنش رو سرم چند برابر شد و سرعت شاشش هم تو حلقم چند برابر شدبه غلط کردن افتاده بودم و میخواستم از زیر کس عاطفه بیام بیرون ولی عاطفه واقعا داشت به بیرحمانه ترین شکل ممکن میشاشید تو معده امدیدم چاره ای ندارم مجبور شدم شاششو قورت بدمولی فشار شاشیدن عاطفه قابل قیاس با قورت دادن من نبودیعنی به حدی این دختر با فشار میشاشید که مثل باز کردن شیر آب با فشار بودتند تند قورت میدادم تا بتونم نفس بگیرمیه چند ثانیه که گذشت حس کردم دیگه نمیتونم نفس بکشم و نفسم بالا نمیادشروع کردم به دستو پا زدن زیر کس عاطفهبا تمام وجودم داشتم زیر کسش دستو پا میزدم تا بلند شه و یا کمتر بشاشهولی واقعا عاطفه عین خیالش نبود و با قدرت داشت میشاشیدهمینجوری شاشید تا اینکه حس کردم دیگه نمیتونم ششاششو قورت بدم و شاشش شروع شد به جمع شدن تو حلق و دهنم ، و یهو شاشش از دماغم زد بیرون ،عاطفه هم تا اینو دید بدتر لج کرد و سریع دماغمو گرفت و سرعت شاشیدنش تو معده امو به اوج خودش رسوند، شاش عاطفه مثل آتشفشان داشت وارد معده من میشد و من واقعا داشتم زیر کسش میمردمتا اینکه چشمام که تو چشای عاطفه چش تو چش بود شروع به سیاهی رفتن کرداز اون زیر عاطفه رو داشتم میدیدم که چشاش خمار شده بود و کلی کیف میکرد که شاشش داره وارد معده من میشهو همش میگفت ، آخیش راحت شدمواییییی راحت شدمواااای یکم دیگه بشاشم خفه اش میکنموااااایمطمئن شدم که عاطفه واقعا تصمیم داره با شاشش نفس منو بند بیارهیه پنج ثانیه هم همینجوری با قدرت تمام شاشید تو معده ام که بیهوش شدم و از حال رفتم ولی از رو دهنم بلند نشد که نشد و تا آخرین قطره شاششو فرستاد تو معده امیه چند دیقه ای بیهوش بودم وقتی بهوش اومدم دیدم عاطفه و ترانه بغل نشستن و دارن بهم میخندنمن هنوز نیمه جون بودم و دهنم هنوز باز مونده بود و یکم از شاش گند عاطفه تو حلق و دهنم مونده بود که یهو دیدم عاطفه داره میاد سمت دهن منخوشحال شدم و فکر کردم میخواد ازم لب بگیرهکه یهو شروع کرد فوت کردن تو دهنم تا بقیه شاشای گندشم بدم بره پایینکه واااای اونجا بود که مزه گند گند و حال بهم زن و چندش شاش زرد زرد عاطفه رو به وضوع چشیدم و همون جا همه شاشایی تو دهن و حلقمو بالا آوردم و حالم بدواااای از مشخصات شاش گندش بهتون بگم ، یه شش زرد زرد بودار که یکم به شوری میزد و یکمم به ترشی و خیلی تلخ و غلیظ غلیظ جوری که فوق العاده حال بهم زن و حالت تهوع آور بود و به نظر من زهر مار از این شاش گند عاطفه بهتر بودبعد از نیم ساعت که به هوش اومدم و حالت تهوع شدید داشتمعاطفه گفت خوب پویا شاش خور نظرت در مورد شاشم چیه؟گفتم مگه امکان داره یه زن اینقدر شاش داشته باشهواقعا چیکار کرده بودی باهامترانه گفت من از دیروز که ترانه گفت بیا بشاشیم تو حلق پوبا اصلا نه آب خوردم و نه شاشیدمترانه به عاطفه گفت آفرین یه جایزه خوب بهت قول داده بودم که بهت میدمعاطفه گفت چی ترانه جونگفت میخوام پویا رو به تو هدیه کنم تا هروقت دوست داشتی ازش استفاده کنیفقط یه قولی بهم باید بدی، و اونم اینه که یه روزی بهم خبر بدی که با شاشش تونستی نفسشو کلا بگیریعاطفه هم گفت خیالت راحت عزیزم بهت قول میدم جوری بشاشم تو معده اش که اینسری دیگه بعد از نیم ساعت هم نفسش بالا نیاددوستان به نظرتون تو ایران از عاطفه پر شاش تر و بد مزه ترین شاش تر هم هست؟و اینکه دوست دارید عاطفه تو معده شما هم بشاشه؟اگه اره چجوری؟نوشته: پویا شاش خور عاطفه