در باز بود وارد شدم منتظرم بودخونشون دو واحدی بود درهای آپارتمان روبروی هم بود بخاطر همین داخل پشت در وایساده بودبغلش کردم.اول بوش کردم بعد چشمام خیس شد از اشک ۱۳ سال بود فقط تجسمش میکردمتو بغلم گم شد.قدُ اندازش هیچ فرقی با سلنا گومز نداشت حتی فیسش.یه ادکلن لالیک زده بود حسابی خوش بو بوداز بغلم جداش کردم دستاش تو دستم بود فقط نگاش کردم و اشکام آویزون بود نسبتا ازش بلند قد ترمتکون نخورده بود همون جوری بود که از دبیرستان میومد بیرونُ سوار موتورم میشدگفتم سلام عشقمتنها کسی که بهش میگم عشقم اونه.سلام کردو لب تو لب شدیمدستمو گرفت رفتیم تو اطاق خابشون عکسِ عروسیش بزرگ به دیوار بود.شمع معطر روشن بود نگاهمون به هم گره خورد لب تو لب شدیم افتادیم رو تختاز لباش سیر نمیشم.حسابی لب گرفتیم انگار تشنه ی هم بودیم لیسش زدمحسابی بوش کردمو لیسش زدم زیر گلوش تا سینه هاشوای که چقدر این زن خوردنیه.قبلا سابقه ی خوردن ممه هاشو داشتم اون موقع ها ام ازش سیر نمیشدم.ولی پایین تر نرفته بودم حسابی سینه هاشو خوردم رفتم پایین نگاش کردم با چشاش تایید داد شرتش خیلی سکسی بود ازکنارای شورتش لیس زدم کمک کرد شورتشو در اوردیم و شروع کردم لیسش میزدمُ تماشاش میکردم یه آن بلند شد چرخید 69 شدیم کسش تو دهنم بود و کیرم تو دهنش یواش یواش برام لیس زد رفت پایین خایه هامو خورد و رفت سراغِ نقطه ی جی برام لیس زدو آروم انگشت کردحتی با یه شیشه ویسکی ام نمی تونستم همچین فازی بگیرممستِ مست بودمبوی شمع معطر و عطر بدنش دیونم کرده بودبدون هیچ کلامی از روم بلند شد رفت بینِ پاهام نگام کردو شروع کرد به ساک زدن.لذت بردم از ساک زدنشلیسِ آخرو که زد چشم تو چشم اومد لباشو گذاشت رو لبام اومد بالا نشست روش.وای که چقدر تنگ بود آروم کیرمو کرد تو کسش سرشو گرفت بالا و خودشو صاف کرد کیرم تا ته رفت تو کسشحشری شده بود تند تند و محکم خودشو بالا پایین میکردیواش یواش صداش در اومد وای وای میکرد.عشق میکردبا تکون دادن بدنش فهمیدم میخاد پوزیشن عوض کنه تو همون حالت چرخیدیم انگار اگر کیرم در میومد بازنده میشدیمصدای آلارمِ ساعتش سکوتمونو شکست بدون توجه به صدای آلارم ادامه دادیمتقریبا یکساعتو نیم تو پوزیشن های مختلف سکس کردیم چند باری ارضا شد و پرسیدم میتونم بریزم توتو چشمِ هم غرق شدیم و لب تو لب ارضا شدمکامل آبم تو کسش خالی شدیه رب تو بغلِ هم بودیمخیسِ عرقمست برای اون لحظه ناچیزه تقریبا بیهوش از جسم بودیمصدای آلارم داشت آزار دهنده میشداز زیرم تکونی خوردو قطعش کرد.گفت مجید خیلی دیرم شدتو آرایشگاه کار میکرد.ناخن کار بود.سمتِ ونکمثلِ من ازدواج کرده بود و وضع اوضاش خوب بود.۳ ماه پیش مچِ شوهرشو گرفته بودهفته پیشش دقیقا ۲۲ فروردین تو شبِ تولد دخترم انتظارِ ۱۳ سالم سر اومد.شمارشو یکی از دوستانِ هم مدرسه ایش بهم دادهمون شب بهش زنگ زدم.بیرون بود از شانس رفته بود بنزین بزنه گفت فردا تماس میگیره و تماس گرفتاولین حرفی که بهم زد گفت تو منو ول کردی.حرفی نداشتم که بهش بزنم عذر خاهی کردمبارِ دوم بهم گفت مجید تو خیلی خوش شانسی دنبالِ یکی میگشتم که خیانتِ شوهرمو بی جواب نزارم بخاطر این باهات خابیدم.میدونم که خیلی خانومه و حرفش حرفهدو سالِ میخام داستانِ منو عشقمُ همه بدونن.امشب تا عضو شدم نوشتم.نوشته: مجید